صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

۴ نکته تکان‌دهنده درباره زلزله تهران

۱۴۰۳/۰۲/۲۵ - ۱۸:۰۰:۰۱
کد خبر: ۲۰۹۲۳۸۲
نمی‌توان به طور دقیق گفت دوره بازگشت زلزله در تهران چند سال است، اما قطعا زلزله روزی به تهران باز خواهد گشت.

به گزارش برنا؛ نمی‌توان به طور دقیق گفت دوره بازگشت زلزله در تهران ۱۵۰ سال یا بیشتر است که این موضوع نگران‌کننده است. این یعنی باید منتظر زلزله مخرب در تهران و مرگ بیش از یک و نیم میلیون نفر باشیم.

«تهران لرزان، تهران رهاشده»

وقت برای نجات تهران تنگ است. آنطور که مطالعات زلزله‌شناسی نشان می‌دهد هر ۱۵۰ سال یک‌بار در تهران زلزله بالای شش‌ونیم ریشتر می‌آید و حالا ۱۲۰ سال از آخرین زلزله دوره‌ای تهران می‌گذرد؛ در فاصله‌ای ۳۰ ساله تا زلزله شدید بعدی. زلزله‌شناسان می‌گویند، زمان تاریخی آزادشدن انرژی گسل‌های تهران نزدیک است و تنها راه‌حل نوسازی بافت فرسوده است که در توان دولت و شهرداری نیست.

براساس آخرین آمار شورای شهر تهران درباره بافت فرسوده تهران، در حال حاضر چهار هزار و ۴۲۰ هکتار بافت فرسوده در تهران وجود دارد که شامل هفت‌درصد از این شهر می‌شود و ۳۷ درصد جمعیت تهران در آن ساکن هستند. به گفته کارشناسان این رقم طبق شروطی محاسبه شده که مصوب شورای عالی شهرسازی است. و برآورد های دیگری نیز وجود دارد.

محمد آقامیری، رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران، آمارهای دیگری هم به‌تازگی اعلام کرده؛ او گفته است که در زمان وقوع زلزله تهران، بحرانی به‌نام ۲۰ میلیون موش به‌عنوان حیوانات موذی وجود خواهد داشت. این اطلاعات در شرایطی مطرح می‌شود که بارها اعلام‌شده میزان مقاومت خانه‌های بافت فرسوده پایتخت بیش از پنج یا شش ریشتر نیست.

نکته اول اینکه: حالا کارشناسان می‌گویند که تهران با این حجم از بافت فرسوده، توانی برای مقابله با زلزله ندارد و طرح‌های دولت و شهرداری برای بازسازی این بافت راه به جایی نمی‌برد؛ آن هم در شرایطی که تخمین زده می‌شود زلزله تهران بین سه تا پنج میلیون نفر تلفات داشته باشد.

به‌تازگی معاون وزیر راه‌وشهرسازی هم اعلام کرده است که با آزادسازی بخش زیادی از بافت فرسوده مناطق ۱۷ و ۱۸ تهران  ۱۳ هزار پلاک واقع در بافت فرسوده این مناطق در مدار نوسازی قرار می‌گیرد که خود می‌تواند ۳۰ هزار واحد مسکونی را وارد مدار ساخت‌وساز کند. کارشناسان زلزله‌شناسی، بافت فرسوده را پاشنه آشیل تهران می‌دانند؛ نمونه‌اش علی بیت‌اللهی، رئیس بخش زلزله‌شناسی مرکز تحقیقات راه و شهرسازی که بارها درباره خسارات زلزله احتمالی تهران هشدار داده است.

او می‌گوید که در تهران با دو شکل عمده در بافت‌های فرسوده مواجهیم؛ یکی موقعیت این بافت‌هاست که خطرزا محسوب می‌شوند و مورد دوم هم مربوط به روند کند نوسازی و مقاوم‌سازی بافت‌های فرسوده است.

بیت‌اللهی می‌گوید که از حدود یک‌میلیون پلاک رسمی موجود در تهران، نزدیک به ۲۵۰ هزار پلاک در بافت فرسوده است: «درمجموع ۳۷ درصد شهر تهران در چنین بافت‌های متراکم، ریزدانه و نفوذناپذیر ساکن‌اند؛ یعنی معابر تنگند، در روز حادثه امدادرسانی به آنها به سختی انجام می‌شود و تلفات جانی زلزله افزایش می‌یابد. بافت‌های فرسوده شمال تهران نیز مانند دارآباد، جماران، تجریش، فرحزاد، اوین درکه و درمجموع نوار خط شمالی، علاوه بر مقاومت ناچیز در برابر زلزله، روی حریم و در مجاورت گسل شمال تهران هم واقع شده‌اند، به‌ویژه مناطق یک، پنج و شش که در خطوط شمالی دربردارنده بافت‌های فرسوده‌اند.»او ادامه می‌دهد: «میزان جمعیت در این بافت‌ها و کیفیت ساخت‌وساز و ناپایداری آنها معضلی اساسی برای زلزله شهر تهران خواهد بود.  در چنین بافت‌هایی علاوه بر اینکه امکان امدادرسانی وجود ندارد، باید خطرهای ثانویه مانند لوله‌های گاز و خطرات ناشی از آتش‌سوزی را هم در نظر گرفت.»

بیت‌اللهی می‌گوید که تغییر چهره بافت‌های فرسوده همان‌طور که در ۴۰ تا۵۰ سال اخیر مشاهده کرده‌ایم، بسیار کُند صورت گرفته است: «رویکرد اصلی در نوسازی بافت‌های فرسوده تجمیع این بافت‌ها و ساخت ساختمان‌های مقاوم در برابر زلزله است که مشکل دقیقاً از همین رویکرد ایجاد می‌شود؛ چون تجمیع پلاک‌های ساختمانی ریزدانه به‌دلیل نبود رضایت همگانی مالکان، وجود مستأجران، نبود رضایتمندی، شرایط شغلی و مسائل فرهنگی دست ‌به‌ دست هم داده و تغییرات در بافت‌های فرسوده را با مشکلات جدی همراه کرده است. مشوق‌هایی که دولت در این زمینه در نظر می‌گیرد، باید مورد قبول و قابل لمس برای مالکان این بافت‌های فرسوده باشد.» روند کُند بهبود بافت‌های فرسوده مورد توافق گروهی دیگر از کارشناسان است که اعتقاد دارند برنامه‌هایی مانند طرح جامع تهران برای بهبود وضعیت بافت فرسوده بی‌نتیجه است.

نکته دوم اینکه: امیر منصوری، استاد دانشگاه تهران و رئیس پژوهشکده معماری و شهرسازی می‌گوید، دولت نمی‌تواند بار بهبود بافت فرسوده تهران را به دوش بکشد و باید هرچه زودتر اقدامی برای آن انجام داد؛ چون سیکل وقوع زلزله بالای شش‌ونیم ریشتر در تهران تقریباً هر ۱۵۰ سال یک‌بار است و از آخرین زلزله این‌چنین بزرگ حدود ۱۲۰ سال می‌گذرد. بنابراین زمان تاریخی آزادشدن انرژی گسل‌های تهران نزدیک است و تنها راه‌حل، نوسازی بافت فرسوده است که در توان دولت و شهرداری نیست.

او می‌گوید که طرح جامع تهران، با شیوه‌های روز دنیا فاصله زیادی دارد و باید کنار گذاشته شود: «طرح جامع اگر بخواهد اصلاح کند، تابع شرایط خاصی است و اصولاً باید این طرح کنار گذاشته شود. تاریخ این طرح گذشته است.

نکته سوم اینکه: منصوری درباره رقم تخمین‌زده برای تلفات زلزله تهران هم توضیح می‌دهد: اگر جمعیت تهران را ۱۰ میلیون نفر در نظر بگیریم، یعنی ۵/۵ میلیون نفر جمعیت در این ۱۴۵ هکتار زندگی می‌کنند، البته این فقط آمار کسانی است که خانه‌هایشان تخریب می‌شود. درنتیجه آمار تلفات سه تا پنج میلیون نفری واقع‌بینانه به‌نظر می‌رسد..»

براساس این مطالعات، اگر در تهران زلزله هفت‌ریشتری رخ دهد، تمام سازه‌های ناپایدار فرو می‌ریزند. این مطالعه زمانی انجام شده که جمعیت تهران حدود هفت‌میلیون نفر بوده است و براساس این سناریو، یک‌ونیم میلیون نفر در لحظه می‌میرند.

او می‌گوید: «مسکن مهر هم از دولت آقای احمدی‌نژاد شروع شد و بعد از آن هم در دولت‌های روحانی و رئیسی ادامه پیدا کرد، اما هنوز نتوانسته‌اند آن را تمام کنند؛ این یعنی دولت قادر به ساخت‌وساز نیست. جلوی مردم را هم با قوانین غیراصولی گرفته‌اند و درنتیجه بافت فرسوده ادامه پیدا می‌کند و نوعی نسل‌کشی قانونمند به دست طرح جامع اجرا می‌شود.»

نکته چهارم اینکه: یکی از طرح‌های شهرداری تهران برای بازسازی این بافت، کمک گرفتن از بخش خصوصی چین است که در ماه‌های اخیر مطرح شده و هنوز جزئیات چندانی درباره آن وجود ندارد. آنچه تا امروز درباره ورود چین به بازار مسکن تهران می‌دانیم این است که اولین شرط انتقال تکنولوژی ساخت و دومین شرط تامین ۸۰ درصد منابع مالی است که اگر مورد پذیرش قرار بگیرد، به مرحله تفاهم و قرارداد می‌رسد؛ درواقع فعلاً از آمدن آنها خبری نیست.

منصوری می‌گوید که مشکل ما فقط سرمایه و تکنولوژی نیست و با مشکلات بزرگتری مانند طرح جامع تهران روبه‌رو هستیم: «تا زمانی که این طرح اصلاح نشود، نمی‌توانیم هیچ اقدام قانونی‌ای انجام دهیم. من با ورود چینی‌ها به این بازار موافقم؛ چون این پروژه آنقدر بزرگ است که نیاز به تکنولوژی‌ و سرمایه‌ داریم، اما اینکه این واحدها کجا، چگونه و به دست چه کسی ساخته می‌شوند و سازوکار آن چیست، اهمیت زیادی دارد و نیاز به برنامه‌ریزی دارد. آنها فقط از محصول نهایی حرف می‌زنند، درحالی‌که فرآیند آن مشخص نیست. در مقایسه با وزارت راه که کاری در این حوزه انجام نمی‌دهد، اقدامات شهرداری قابل تقدیر است، بااینکه ناقص است اما اگر بخواهد در همین حد بماند، هیچ اثری در حل مسئله ندارد.»

نظر شما