به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ «فساد مثل اژدهای هفتسر افسانههاست. یک سرش را که میزنی با شش سر دیگر حرکت میکند. از بین بردنش آسان نیست. آن کسانی که متنفع از فساد هستند، برخورد با اینها کار بسیار سختی است ولی حتما باید انجام بگیرد».
این سخنان رهبری در سال ۹۶ مطرح شد که باید ملاک عمل قرار بگیرد و عزم جدی برای مبارزه با هفت سر فساد را بهوجود آورد.
مبارزه با فساد و مفسد فقط وظیفه دستگاه قضا نیست و همه دستگاهها باید از ظرفیت خود استفاده کنند. صدا و سیما و اهالی هنر هم از این قاعده مستثنی نیستند، اما در این سالها شاید کمتر شاهد آثاری با مضامین مبارزه با فساد در بسترهای مختلف بودیم و قاب تلویزیون بیشتر به درامهای عاشقانه اختصاص پیدا کرد، اما اخیرا صدا و سیما با نمایش سریالی سیاسی و جاسوسی سراغ دانه درشتها رفت و حتی از برخی خط قرمزها به نفع مخاطب رد شد. این روند نشانههای امیدبخشی بودند که رسانه ملی همسو و در راستای بیانات رهبری حرکت کرده است.
ابوالقاسم طالبی که پیشتر هم در آثار متعددی به موضوعات حساس سیاسی پرداخته و آثاری همچون «یتیمخانه ایران»، «قلادههای طلا» و مجموعه پرطرفدار «به کجا چنین شتابان» را در کارنامه خود دارد، همچون سبک و سیاق کارهای قبلی که گریزی به موضوعات سیاسی در بستری اجتماعی میزد، این بار سراغ موضوعی حساس رفت و پای آقازادهها و اختلاسگران را به قاب تلویزیون باز کرد.
طالبی گفته بود که برای ساخت این سریال چندین پرونده کلان اقتصادی را بررسی کرده است؛ در سکانسهای مختلف از فیلم هم اشاراتی به چهرههای نامآشنای سیاسی شده بود که کمتر در تلویزیون دیده بودیم و این نوع نگاه و پرداخت، شاید فتح بابی باشد برای تلویزیون که در پرداختن به کاستیهای موجود در برخی دستگاهها جسارت به خرج دهد.
انتخاب مجید واشقانی بهعنوان نقش اصلی نقطه قوت سریال بود چراکه از ویژگیهای مهم واشقانی در قامت یک بازیگر، تسلط بر تکنیکهای بازیگری و نمایش ریزهکاریهای نقش در بازی با بدن است. واشقانی خوب میداند که چطور کاراکتری پیچیده و چند وجهی را برای مخاطب باورپذیرکند.
حضور حمید صفت هم در این سریال در نوع خود جذاب بود. خواننده و رپری که طرفداران بسیاری دارد و برای اولین بار در یک سریال مناسبتی در قاب تلویزیون دیده شد. البته طالبی در «هفت سر اژدها» به شکل دیگری ریسک کرد و از بازیگرانی تئاتری در کنار چهرهها استفاده کرد که شاید کمتر کارگردانی این کار را بکند.
استفاده از تئاتریها فتح بابی میشود برای معرفی بازیگران توانمندی که خاک صحنه خوردهاند و قابی برای دیده شدن نداشتهاند. کمااینکه چهرههای امروز هم با جسارت به خرج دادن یک کارگردان معرفی شده و رشد کردهاند. معرفی چهره جدید دست دیگر کارگردانها را هم برای انتخاب بازیگر باز میگذارد و سریالها را هم از به تکرار افتادن نجات میدهد.