به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری برنا، با شهادت آیت الله رئیسی عمر دولت سیزدهم پس از ۳ سال به پایان رسید. دولتی که در بدترین شرایط اقتصادی پس از انقلاب اسلامی روی کار آمد و وارث یک تورم افسار گسیخته، کارخانههای تعطیل شده، کسری شدید درآمدهای دولت و از همه مهمتر فساد در بخشهای مختلف دستگاههای اجرایی بود؛ این در حالی بود که سابقه برخورد رئیسی با مفسدین سبب شده بود که رای دهندگان به امید ریشه کن کردن فساد، امضاهای طلایی و سو استفاده از مقام و جایگاه خواستار منتقل شدن ایت الله رئیسی از قوه قضائیه به قوه مجریه شوند.
این دولت با سرعت و دقت بالا بخش زیادی از خرابی ها را اصلاح کرده و کاستی را رفع کرد؛ تولید را به مدار بازگرداند و اشتغال رشد چشمگیری پیدا کرد؛ نرخ بیکاری تنزل پیدا کرد و امیدها به کشور بازگشت.
در بحث اقتصادی رئیسی صحبتهایی کرده بود که برای اقتصاد مریض ایران تازگی داشت. حضور طولانی مدت اصلاح طلبان و اعتدالیون در مراکز اقتصادی و تزریق این تئوری که اگر میخواهیم با اقتصاد جهانی همگام باشیم باید با غرب و آمریکا کنار آمد، سبب شد که قشر متوسط جامعه به صحبتهای رئیس جمهور شهید که میگفت میتوان کشور را بدون نگاه به غرب اداره کرد را، با دیده تردید ببینند. هر چند حالا با گذشت ۳ سال به این باور رسیدند که؛ آری میشود.
توسعه روابط با همسایگان
جمله کلیدی رئیس دولت سیزدهم این بود «سفره مردم را به اراده بیگانگان گره نخواهیم زد». این جمله مانیفست اقتصادی دولت بود. توسعه روابط با کشورهای همسایه در دستور کار وزارتخانههای مختلف قرار گرفت. عراق به عنوان مهمترین بازار صادراتی کشور در صدر این جدول بود به طوریکه علی رغم گذشت ۲۰ سال از سقوط حزب بعث و روابط بسیار نزدیک دو کشور، سرانجام در دولت سیزدهم بود که لغو روادید صورت گرفت.
طالبان در افغانستان به قدرت رسید. با توجه به افکار مرتجعانه این گروه بسیاری از فعالان فرهنگی و اجتماعی خواهان قطع ارتباط کامل با این گروه یا به عبارت دیگر با دولت جدید افغانستان شدند، اما برای رئیس دولت سیزدهم منافع ملی و اقتصادی مهمتر از ژست روشنفکری و سانتی مانتالیسم بود. حالا بهترین فرصت بود که با خروج کشورهای اروپایی از اقتصاد و بازار افغانستان، کالاهای ایرانی جایگزین انها شود و حالا این شرکتهای ایرانی بودند که در پروژههای معدنی و زیر بنایی افغانستان حضور داشتند.
در جنگ ارمنستان و اذربایجان سیاست ایران حمایت از اذربایجان بود، اما هنگامی که این کشور تصمیم گرفت راه ارتباطی محدود ایران با ارمنستان را قطع کند رئیسی نشان داد که در حفظ منافع ملی و اقتصادی هیچ ملاحظهای ندارد و همزمان با دیپلماسی، در میدان نیز با حضور لشگرهای سپاه در مرز این پیغام به باکو فرستاده شد که منافع اقتصادی ایران موضوعی غیر قابل مذاکره است.
در حالیکه توسعه روابط با کشورهای همسایه ادامه داشت رئیسی به دنبال عضویت در پیمانهای منطقهای بود. حضور در این پیمانهای اقتصادی به نوعی دوپینگ برای صادر کنندگان ایرانی تلقی میشود که میتوانستند به واسطه عدم پراخت عوارض قیمت پایین تری نسبت به رقبای خود به مصرف کننده نهایی پیشنهاد کنند. شاید بتوان گفت شاه بیت این سیاست، عضویت در پیمان شانگهای بود؛ که بخش جدیدی به اقتصاد ایران اضافه کرد و پس از آن بریکس بود به واسطه عضویت در پیمان بریکس حالا کالاهای ایرانی میتوانستند در آمریکای جنوبی مانور بدهند و مقصد اول برزیل بود.
اینها بخش کوچکی از دستاوردهای رئیس جمهور شهید خدمت در طول سه سال بود درست در زمانیکه زمان اولین برداشت از این سیاستها رسیده بود عمر این دولت به پایان رسید، اما یت الله رئیسی ثابت کرد که میتوان اقتصاد کشور را به مذاکرات گره نزد.
انتهای پیام/