به گزارش برنا؛ شهادت بهترین واژه برای «سعید رنجبران» بود که با آن به اوج کمال رسید، آنجا که تمام هستی خود را یکجا نثار معبود کرد و قطره وجودش به دریای بیکران هستیِ مطلق پیوست.
شهید «سعید رنجبران» بهاریترین شهید خوشبخت استان همدان است که یکم فروردینماه سال ۱۳۳۷ در شهر همدان دیده به جهان گشود، پدرش ابوالحسن در کار تزئینات ساختمان بود و از این راه امرار معاش و مخارج زندگی خود و خانوادهاش را تامین میکرد، همواره تلاش داشت با کسب روزی حلال فرزندان خود را با طینتی پاک و خداجوی پرورش دهد.
سعید سال ۱۳۴۴ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و تا پایان دوره کارشناسی در رشته حقوق ادامه تحصیل داد، او در دوران نوجوانی از طریق کنکور سراسری در دانشگاه تهران در رشته شیمی و در دانشکدە افسری پلیس پذیرفته شد و بنا به میل و اشتیاقی که به شغل پلیسی داشت به دانشکده پلیس رفت و تحصیلات خود را تا پایان مقطع کارشناسی در دانشکده افسری پلیس گذراند و در سال ۱۳۵۶ به استخدام شهربانی درآمد.
او در سالهای انقلاب در ردیف مجاهدان و انقلابیون قرار گرفت و در راه پیروزی قیام بزرگ ملت ایران از هیچ کمک و اقدامی فروگذار نبود، سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد.
شهید رنجبران با همان عشق و علاقهای که به وطن، مردم و این آب و خاک داشت؛ در سالهای دفاع مقدس در مقام کادر نیروی انتظامی به امنیت و آرامش کشور خویش خدمت کرد و در این راه مجاهدتهای بسیاری از خود برجای گذاشت، همواره در مناطق مختلف عملیاتی حاضر شد و در این عملیاتها همراه با دیگر همرزمان خود حماسهها آفرید.
این سرهنگ شهید که از شهدای فرماندهی نیروی انتظامی استان همدان است، در تیرماه سال ۱۳۷۲ به مناطق عملیاتی کردستان اعزام و به عنوان فرمانده حوزه انتظامی سروآباد منصوب شد.
شهید رنجبران در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر و یک پسر است؛ طبق نوشته شهید بزرگوار، همسرش همواره با فداکاری در زندگی همراهش بوده است.
شهید رنجبران حساسیت بالایی به رعایت بیتالمال داشت
فرزند شهید رنجبران که دانشآموخته رشته پزشکی است، با اشاره به ویژگیهای بارز پدر شهیدش میگوید: پدرم از نظر اعتقادات مذهبی، بخشندگی و محبت در بین همکاران خود زبانزد بود و همه از ازخودگذشتگی او تعریف میکنند.
«محمدرضا رنجبران» نمونه بارز ازخودگذشتگی پدرش را در قضیه سارقان بانک کشاورزی همدان در سال ۱۳۶۷ عنوان کرد و گفت: پدرم با وجود اینکه حوزه استحفاظیاش نبود، سه روز پوتینهایش را از پا درنمیآورد تا سارقین را دستگیر کند.
او از دیگر خصوصیات بارز شهید رنجبران به صله ارحام، محبت وافر به پدر و مادر و خانواده، مقیّد بودن به واجبات دین، برگزاری مراسمهای روضه و کمک به فقرا و نیازمندان اشاره کرد و گفت: پدرم در همسرداری نمونه بود و به رعایت بیتالمال بسیار حساس بود، به طوریکه اوایل خدمت که در شهر قم ساکن بودند، مدرسهای که مادرم در آن تدریس میکرد، از منزل دور و نزدیک کلانتری پدر بود، با وجود اینکه هر روز صبح سرباز کلانتری به دنبال پدرم میآمد، اما بهدلیل رعایت بیتالمال، مادرم را با خودروی اداری همراه خود نمیبرد.
فرزند شهید رنجبران ادامه میدهد: پدرم بیشتر اوقات در محل کار بود، حتی زمان تولد خواهرم او در مأموریت بود، اما طبق گفته مادرم زمانی که وی در منزل بود تمام وقتش را برای خانواده میگذاشت، خستگی و مسائل بیرون را به خانه نمیآورد و احترام زیادی برای والدینش قائل بود و هر روز صبح قبل از رفتن به محل کار به ملاقات پدربزرگم میرفت.
رنجبران با بیان اینکه پدرم همیشه خطی بین بیتالمال و خانواده قرار میداد، با اشاره به خاطرات ازخودگذشتگی پدرش میگوید: بر اساس خاطرات پدرم، روزی یکی از سربازها برای چیدن میوه به محلی وارد میشود که میدان مین بوده، ناگهان مینها فعال شده و انگشتان سرباز بهدلیل انفجار یک مین قطع میشود که در این زمان بلافاصله پدرم با رفتن به داخل میدان مین او را نجات میدهد.
بیانات رهبری درباره فرزندان شهدا آرامم میکند
او همچنین با اشاره به کمکهای پدرش در طول زندگی بهعنوان شهید زنده، بیان میکند: مادرم خواب میبیند که به همراه من و خواهرم در مسیر تاریکی در حال عبور هستیم، پدرم را میبیند و به او میگوید چرا در این مسیر تاریک ما را تنها گذاشتی، ناگهان جاده تاریک همانند چراغ روشن میشود.
رنجبران ادامه میدهد: افتخار میکنم که مهمترین دارایی زندگیام برای این خاک، ناموس و ولایتفقیه فدا شد، همیشه هنگامی که ناملایمت و یا بیمهریهایی از مسئولان میبینم، فرمایشات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در خصوص فرزندان شهدا را میخوانم و آرام میشوم.
او میگوید: انتظار خاصی از مردم نداریم، چون شهدا با خدا معامله کردهاند و فقط میخواهیم که شهدا را یاد کنند و به اهداف و آرمانهای شهدا که خونشان را برای آن ریختهاند احترام بگذارند.
فرزند شهید رنجبران همچنین به فداکاریهای مادرش اشاره میکند و میافزاید: فداکاری و ازخودگذشتگی هر مادری غیرقابل توصیف است؛ در این بین همسران شهدا برای بزرگ کردن فرزندان خود بیشتر تلاش و فداکاری دارند، مادرم در اوایل ازدواج با وجود اینکه پدرم به او گفته بود سرباز هستم و یک زندگی بیآلایش میخواهم، این زندگی را قبول میکند.
او ادامه میدهد: پدرم مرخصی گرفته بود که برای تولد ۲ سالگی من بیاید، اما به خاطر تعهد و دلسوزی که نسبت به کارش داشت و احساس نگرانی که در او برای موقعیت نسبتا حساسی که در آن زمان بود که مبادا نیاز به حضور فرمانده باشد، نیروهایش را تنها نمیگذارد و همان زمان به مقام والای شهادت میرسد، خبر شهادت پدرم از سوی سرهنگ صلحجونیا به پدربزرگم و سپس به مادرم که ابتدا با اعلام اینکه او زخمی شده؛ داده میشود.
وصیتنامه سرهنگ شهید «سعید رنجبران» بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«هر چه کردم برای خدمت به مردم و خلق خدا بود؛ پسرم «محمدرضا» به یاد داشته باش که پدرت سرباز بود و در زندگی از هیچ چیز به جز خدا نهراسیدم».
والسلام علیکم و رحمت الله
شهید «سعید رنجبران» در ۱۴ آذرماه سال ۱۳۷۲ مصادف با میلاد حضرت فاطمه زهرا(س)، حین بازدید از یگانهای زیرمجموعه در محور دزلی به مریوان در درگیری مسلحانه با گروهکهای معاند و ضدانقلاب به علت اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل میشود، مزار مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شهر همدان است.
سرهنگ شهید «سعید رنجبران» سال ۱۴۰۰ به عنوان شهید شاخص سال نیروی انتظامی استان همدان معرفی شد.