صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

الهی: بی‌تفاوتی آفت بزرگی در جامعه است

۱۴۰۳/۰۳/۳۰ - ۱۲:۲۱:۱۳
کد خبر: ۲۱۰۷۶۶۸
نشست نقد و بررسی فیلم مستند سینمایی «قوی‌دل» شامگاه سه شنبه ۲۹ خرداد در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ نشست نقد و بررسی فیلم مستند سینمایی «قوی‌دل» از محصولات مرکز گسترش  سینمای مستند، تجربی و پویا نمایی، شامگاه سه شنبه ۲۹ خرداد توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و با حضور علی فراهانی صدر کارگردان، سعید الهی تهیه‌کننده و حامد شکیبانیا منتقد سینما در پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.

حامد شکیبانیا کارشناس و منتقد سینما با اشاره به ویژگی‌های مستند «قوی دل» گفت: با توجه به رویکردی که فیلم «قوی‌دل» در تولید مستند دارد اینگونه به نظر می‌آید که تا حد زیادی نیاز امروز سینمای مستند است. فیلم مستندی که هم نسبت به دغدغه‌ها و مسائل و اتفاقات جامعه بی‌تفاوت نیست و هم حوصله سربر، غر بزن و تلخ و تار نیست و در عین حال که تلخی‌ها را منعکس کرده، جذاب و تماشایی است. در فیلم‌های پیشین سعید الهی یعنی «زومرهای ایرانی» جسارت عریانی در طرح موضوع است و در فیلم «قوی‌دل» نیز جسارت زیادی در ساختار اثر دیده می‌شود چرا که ما با یک فیلم کمدی طرف هستیم که یک موضوع تلخ را مطرح می‌کند و به نوعی به کمدی سیاه نزدیک می‌شویم.

وی ادامه داد: لایه‌های تجربی و اکسیپرمنتال در فیلم مشهود است، یعنی همان فیلم تجربی که حاوی نوعی جسارت امتحان نشده است و خیلی کم پیش می‌آید که در آثار با آن روبرو شویم. در این اثر ذوق و خلاقیت آقای فراهانی و نگاه راهبردی آقای الهی به عنوان تهیه کننده به هماهنگی رسیده و از سوی دیگر با سوژه‌ای روبرو هستیم که داستان جالبی هم در زندگی شخصی‌اش دارد.

علی فراهانی صدر کارگردان فیلم نیز در مورد ایده فیلم گفت: به نظرم میتوان «قوی‌دل» را از آنجاییکه اتفاق‌ها و گره اصلی فیلم بین سال‌های ۶۰ تا ۷۰ اتفاق می‌افتد، یک اثر تاریخی هم دانست. ما در بسیاری از مواقع بر اساس موضوع روز اتفاق‌هایی را از تاریخ بیرون می‌کشیم و روایت می‌کنیم تا جوابی به آن مسئله و پرسش روز بدهیم.

وی ادامه داد: ما در فیلمنامه تلاش می‌کردیم که به سمت کمدی برویم و نگاهمان کلاً به مسئله‌ای که ۲۰ سال پیش اتفاق افتاده، یک نگاه دارک کمدی بود. منتها در صحنه و دربخش سینمای داستانی اثر، فیلمنامه تغییر می‌کند به خصوص در جهان کمدی و چه رسد به اینکه اثر مستند هم باشد. برخی از این لحظه‌ها روی صحنه مشخص می‌شد که تا چه حد شوخی آن درآمده و برخی دیگر در تدوین و اینجا نگاه خود فیلمساز به مسئله بسیار مهم است. به علاوه شوخی‌های زندگی خود آقای قویدل و نگاه شوخ طبعانه‌ای که به زندگی داشتند و همه این‌ها دست به دست هم داد و یک هارمونی ایجاد شد که تبدیل شد به کاری که هم صحنه‌های تراژیک دارد و هم صحنه‌های کمدی

سعید الهی تهیه‌کننده فیلم نیز با اشاره به چالش‌های و تردیدهای احتمالی تهیه‌کنندگان گفت: در ابتدا که آقای فراهانی طرح را به من پیشنهاد کردند ذهنیت من همین بود که قرار است مستندی را طبق رویه مرسوم و سنتی آن از پرتره آقای قویدل بسازیم اما در همان جلسات اول من متوجه موضوعی در آقای فراهانی شدم و آن، خلاقیت عجیب این جوان دهه هفتادی بود که برای من بسیار جذاب بود. آقای فراهانی از نکاتی صحبت می‌کرد که من، حداقل در مستندهای قبلی خودم و در جامعه مستندسازان و فیلمسازان خیلی با این جسارت و شجاعت برخورد نکرده بودم. حتی من خیلی نگران بودم که آیا ما واقعاً در خط سیر یک فیلم مستند حرکت می‌کنیم و اینکه نیاز هست که با چند نفر از نظریه پردازان و یا اساتید دانشگاه مشورت کنیم و آیا اثری که تولید میکنیم یک اثر مستند تلقی خواهد شد یا نه و حقیقتاً تردیدهای زیادی داشتم.

وی در ادامه افزود: وقتی آقای فراهانی و آقای رستم آبادی رونوشت را با همکاری یکدیگر تنظیم کردند و به من دادند در ابتدا ۱۳ اپیزود بود که  به ۸ اپیزود رسید و بعدها سر تدوین نیز کوتاه‌تر شد. این اثر یک مستند مشارکتی تعاملی است و صرفاً پرتره و تاریخی نیست و واقعا اگر شخص آقای قویدل نبود این مستند به این زیبایی شکل نمی‌گرفت. مرکز گسترش با اعتمادی که به ما کرد سرمایه‌گذاری روی این اثر را قبول کرد و ما هم ما طبق همان رویه‌های مرسوم که در مرکز گسترش وجود داشت عمل کردیم و با خلاقیت‌هایی که آقای فراهانی در پرداخت و پرورش ایده به کار برد به نتیجه خوبی رسیدیم.

سعید الهی در مورد نقش مهم تهیه کننده در اثر افزود: من به مسئله تهیه‌کنندگی نگاه کمپانی محوری دارم بر این مبنا که نقش تهیه کننده را فراتر از یک دلال و صرفاً یک سرمایه‌گذار یا واسطه مالی می‌بینم. معتقدم صاحب مادی فیلم اگرچه تهیه کننده است اما بخشی از حقوق معنوی فیلم نیز مالکیتش به تهیه کننده برمی‌گردد. متاسفانه امروز فرهنگی ایجاد شده است که تهیه کننده را به چشم سرمایه‌گذار می‌بینند.

وی با اشاره به لایه‌های مفهومی کار ادامه داد: معتقدم که هم در فیلم «زومرهای ایرانی» و هم فیلم «قوی‌دل» لایه‌های مفهومی وجود دارد که جسارت راهبردی خودش را می‌طلبد. یعنی ما در مورد عدالت خواهی و نظارت همگانی صحبت می‌کنیم و در موضوع اثر می‌بینیم که نسبت به پدیده‌ها و آسیب‌ها بی‌تفاوت نباشیم. بی‌تفاوتی آفت بزرگی در جامعه است و ما به خاطر فردگرایی که در کشور ایجاد شده نسبت به همه چیز بی‌تفاوت شده‌ایم. ولی آقای قویدل ثابت کرده که اگر آستین همت بالا بزند، می‌تواند پرونده‌ای مثل پرونده فرآورده‌های خونی که دولت در آن دخیل بود را به سرانجام برساند.

سعید الهی با تشکر از مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویا نمایی که شرایط ساخت این مستند را فراهم کردند افزود: اعتقاد دارم ساخت این مستند یک ضرورت است و امروز نیز معتقدم که تولید مستندهایی مثل مستند «قوی‌دل» یک نیاز برای جامعه امروز ما است، بنابراین هر کسی در قالب و ساحت مسئولیت اجتماعی هر گامی که برای تولید این مستندها و اثربخشی آنها در ذهن مخاطب بردارد، کار نیکی را انجام داده است و فکر می‌کنم که نسل نوپا و جوان امروز ما نیاز دارد که اینگونه آثار را ببیند و درست به این دلیل اصلاً روی زبان کمدی اثر حساس نبودم و از روز اول معتقد بودم که باید با زبان مردم صحبت کنیم و اصرار داشتم که زبان مردم باید بر فیلم حاکم باشد.

انتهای پیام/

نظر شما