صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

«آژانس شیشه‌ای» مجوز ساخت نداشت!

۱۴۰۳/۰۴/۱۸ - ۱۵:۴۶:۰۴
کد خبر: ۲۱۱۵۰۵۳
اولین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» برگزار شد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ اولین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» (بر سینمای ایران چه خواهد گذشت) روز یکشنبه ۱۷ تیرماه با حضور مهدی سجاده‌چی، محمدرضا عباسیان، عباس نادران و امیررضا مافی در سالن شهر هنر پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

مهدی سجاده‌چی درباره این موضوع عنوان کرد: یک مشکل جهانی که در کشور ما نیز وجود دارد، این است که تا زمانی که چیزی یا پروسه‌ای کار کند، دیگر کسی با آن کاری ندارد. همه دوستان می‌دانند که بسیاری از فیلمسازان و به ویژه تهیه‌کنندگان از دشمنان اصلی حذف پروانه ساخت هستند؛ استدلال‌شان هم واضح است، آنها زحمت می‌کشند و با گرفتن پروانه ساخت در واقع یک امضا از دولت گرفته‌اند تا در آینده مزاحم اکران‌شان نشود. معاونت یا سازمان سینمایی اصولاً نسبت به مسایل بیرون از خودش بسیار حساس است؛ من جایی را نمی‌شناسم که با این حساسیت تابع شرایط بیرون باشد.

وی ادامه داد: من موافق حذف پروانه ساخت هستم. پیشنهاد من این است به افرادی که مایل به دریافت این مدرک هستند، پروانه ساخت بدهید و بقیه هم اجازه کار بدون پروانه ساخت را داشته باشند؛ در واقع این ریسک را قبول کنند. من فکر می‌کنم نباید این کار به شکل انتحاری باشد و حتی با این روش می‌توان مساله حذف پروانه ساخت را آزمود. به نظر من تهیه‌کنندگان و کارگردانان با سابقه در ابتدا باید برادری خود را ثابت کنند و به شکل اصولی پروانه ساخت را بردارند.

در ادامه محمدرضا عباسیان درباره حذف پروانه ساخت مطرح کرد: فرق تولید سریال و سینمایی در نمایش خانگی با روزنامه و رسانه چاپی در این است که برای یک فیلم سینمایی تهیه‌کننده ۶۰_۷۰ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری می‌کند و برای سریال این مبلغ از کف ۵۰ میلیارد شروع می‌شود. همچنین همیشه در سینمای مستند و داستانی دوستان توقع نگاه حمایتی داشتند. نکته صحیح آقای سجاده‌چی این بود که تهیه‌کننده زیربار نمی‌رود چراکه ریسک بالایی است پولی که سرمایه‌گذاری شده، برنگردد. در اصل کسانی که پروانه ساخت می‌گیرند و با تغییرات اساسی فیلم‌شان را می‌سازند، امیدشان همین تضمین پروانه ساخت و از بین نرفتن سرمایه‌شان است.

در ادامه این بحث عباس نادران نیز بیان کرد: من با فرمایش دوستان که معتقدند تهیه‌کنندگان موافق حذف پروانه ساخت نیستند، مخالفم. ابتدا باید این سوال را مطرح کرد که کارکرد پروانه ساخت برای سازمان سینمایی و دولت‌ها چیست؟ پروانه ساخت مهمترین ابزار برای سوگیری و جهت‌دهی به سینماست. هیچ دولتی به این راحتی این ابزار را کنار را نمی‌گذارد. دولت ناگهان تصمیم می‌گیرد به اصطلاح شیرفلکه سینمای اجتماعی را ببندد و چندین کمدی پُرفروش را پشت در اکران تلنبار کند. پروانه ساخت یک دست‌آویز خوب و ورق مهمی برای سازمان سینمایی است.

نادران ادامه داد: برای تهیه‌کنندگان قطعاً نظرات متفاوت است. همواره این خطر وجود دارد که با تغییر دولت و رویکرد وزارت ارشاد تکلیف فیلم معلوم نیست که آیا فیلم ساخته شده از خط قرمز رد شده است یا نه. ایده شکل گرفته که پروانه ساخت حذف شود در صورتی است که یک آیین‌نامه شفاف مصداقی داشته باشیم و قانون مشخصی وجود داشته باشد که در فیلم اعمال سلیقه نمی‌شود. نکته دوم توسعه سینمای زیرزمینی در جهان و به ویژه ایران است که با توجه به آن این سوال مطرح می‌شود که با این شرایط پروانه ساخت به حیات خود ادامه می‌دهد یا خیر؟ البته که نهاد‌های رسمی این موضوع را تکذیب می‌کنند، اما واقعیت رویه دیگری را نشان می‌دهد. من تهیه‌کننده معتقدم سری را که درد نمی‌کند، چرا دستمال ببندم؟ من زمانی در این زمین بازی وارد می‌شوم که اگر با مسئولیت خودم و بر اساس آیین‌نامه فیلمی را ساختم، دچار اعمال سلیقه شخصی در تغییر دولت و مدیران نشوم.

امیررضا مافی درباره این مساله مطرح کرد: من حتماً به لحاظ تئوریک معتقدم که پروانه ساخت حذف شود. ما در شیوه حکمرانی فرهنگی‌مان مسایل بسیار مهمی داریم. یکی از مهمترین مسایل ما این است که هنوز می‌خواهیم با شیوه‌های سنتی جریان امروز را اداره کنیم و این موضوع در تمام حوزه‌ها به همین شکل دیده می‌شود. در حال حاضر شرایط به نحوی نیست که ما یک نهاد مهارگر باشیم بلکه باید نهاد تنظیم‌گر باشیم. در تنظیم‌گری هم ابزار‌هایی که شما مثال زدید، امروز اثرگذار نیست چراکه تعداد زیادی آثار زیرزمینی امروز در ایران تولید شده است. اتفاقاً من مخالف واژه قاچاق برای این فیلم‌ها هستم، چون ما قانونی درباره این موضوع نداریم تا بگوییم کسی خلاف قانون رفتار کرده است. در نتیجه پروانه ساخت در این شرایط اساساً بی‌معنی است و اگر برای آن تصمیم نگیریم تبدیل به قانون مشروطی می‌شود که نتوان از آن بهره کافی برد. ما قبل از این اتفاق باید برای پروانه ساخت راه علاج پیدا کنیم. بر اساس صحبت‌های عباس نادران درباره اینکه ما باید نظام‌نامه روشنی داشته باشیم، بسیار صحیح بود. دلیل نبود این آیین‌نامه روشن این است که ما در حکمرانی فرهنگی‌مان رفتار سیاسی داریم؛ یعنی نگاه ایدئولوژیک مدیران به مسایل در دوره‌های مختلف متفاوت است. سیاست‌ورزی در عرصه فرهنگ امر خوبی، اما سیاست‌زدگی که موجب سلیقه‌محوری می‌شود، امر بدی است.

مافی ادامه داد: قانون پروانه ساخت اساساً متروک است و از بین می‌رود. من حتی به شما قول می‌دهم که با توسعه پلتفرم‌های جهانی در آینده هم به پروانه نمایش نیازی نیست، چون فیلم‌ها به پرده نمایش نیازی ندارند و فیلمسازان می‌توانند در عرصه جهانی فیلمشان را اکران و حتی درآمد کسب کنند. نهاد مهارگر در شرایطی به نهاد تنظیم‌گر تبدیل می‌شود که ما نگاه ایدئولوژیک به مفهوم فرهنگ را تغییر دهیم؛ به این معنا که مسایل به نفع قدرت پیش نرود. این موضوع در فرهنگ خلل غیرقابل پوششی ایجاد می‌کند لذا در فرهنگ یکی از مهمترین موارد شفافیت این است که دستورالعمل به شکل صریح اعلام شود، اما به نحو ایجابی اصلاً امکان چنین چیزی در جهان امروز وجود ندارد.

عباس نادران در ادامه این نشست گفت: به نظر من پروانه ساخت ترمز سینمای ایران است و وزارت فرهنگ نه به عنوان یک سازمان بلکه به عنوان نماینده حاکمیت روی ماجرا کنترل‌گری دارد. پروانه ساخت یک دست‌انداز بزرگ برای آینده سینمای ایران است که تماماً برای سیستم حاکمیت هزینه دارد. من معتقدم که‌ای کاش در سیستم فرهنگی کشور ما یک قوه عاقله وجود داشت و این هزینه‌تراشی را برای خودش ایجاد نمی‌کرد. نکته دیگر بحث کنترل‌گری است؛ شما در پروانه ساخت می‌توانید اظهارنظر کنید، اما متر و معیار خاصی ندارد. متاسفانه من حتی شاهد این بودم که بنا به موقعیت اجتماعی از ما خواستند که در فیلم‌هایمان قهرمان زن را به قهرمان مرد تبدیل کنیم.

عباسیان درباره گرفتن پروانه ساخت «آژانس شیشه‌ای» مطرح کرد: شایان ذکر است که فیلمنامه آژانس شیشه‌ای پروانه ساخت نگرفته بود تا اینکه به دست حضرت آقا رسید و ایشان اجازه ساخت دادند. ما اگر از آینده سینمای ایران صحبت می‌کنیم باید این نکته را حتماً ذکر کنیم که این سینمای بدون قهرمان کمدی حتماً ادامه‌ای نخواهد داشت.

محمدرضا عباسیان درباره تهدید‌ها و امید‌های آینده سینمای ایران مطرح کرد: باکمال تاسف باید بگویم که سینمای ایران را بسیار رو به احتضار می‌بینم. حدود ۱۰_ ۱۲ سال پیش بحث جدی داشتم و بسیارهم مورد هجمه قرار گرفتم. در آن زمان که سینمای نمایش خانگی به تازگی فراگیر شده بود و سریال‌ها به صورت دی‌وی‌دی منتشر می‌شدند گفتم که این موضوع می‌تواند آسیب جدی به هنر _ صنعت سینمای ما بزند که جزو مفاخر کشور ماست و در برخی از کشور‌های دنیا ما را با سینمایمان می‌شناسند. اکنون شرایط خیلی بدتر شده است و باکمال تاسف و عذرخواهی از کسانی که در سینما کار می‌کنند، اکنون کسانی که نمی‌توانند وارد جریان پلتفرم‌ها و پول زیاد آنجا شوند، وارد سینما می‌شوند. من دوسال گذشته عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر بودم و اوضاع بسیار خراب است. سال گذشته من ۷۵ فیلم دیدم و واقعاً نمی‌توان ۱۰ فیلم چشمگیر معرفی کرد.

در ادامه این نشست، عباس نادران مطرح کرد: من فرمایش آقای عباسیان را با یک تبصره قبول دارم. با اینکه شما عضو هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر هستید و فیلم‌های دندان‌گیر، جریان‌سازی و ماندگار نمی‌بینید، موافق هستم. اما من با این گزاره موافق نیستم که بگوییم جشنواره فیلم فجر برآیند تولیدات سینمای ایران است. این ماحصل دست‌پخت سازمان سینمایی است که همچنان همان بند و تبصره‌ای که درباره پروانه ساخت و نمایش هست، وجود ندارد. ما درباره قهرمان صحبت می‌کنیم و ما در پرتره‌ای که از شهید زین‌الدین ساختیم متهم می‌شویم که قهرمان نیست، چون نماز نمی‌خواند. یعنی اگر می‌خواهیم قهرمان هم خلق کنیم باید از مسیر سنگلاخی عبور کنیم. ما از ابتدا سعی داشتیم قهرمانی بسازیم که مخاطب با او ارتباط برقرار کند و بداند.

وی تاکید کرد: درباره تهدید‌های سینمای من همچنان معتقدم مدیرانی که در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی ترسو هستند و چوب لای چرخ تولیدات سینمای ایران می‌گذارند، بزرگ‌ترین تهدید هستند. اما برخلاف آقای عباسیان من به شدت امیدوارم. نقطه امیدواری من نیز نسل جدید و به ویژه فیلم اولی‌هایی هستند که برخی از آنها تحت نظر قوانین غلط مدیران بازی نمی‌کنند. آنها کسانی هستند که فیلم‌هایشان را به جشنواره‌ها نمی‌فرستند و در استان‌ها و خارج از ایران اکران می‌کنند. در فیلم کوتاه هم اتفاقات خوبی رقم می‌خورد. من درباره جریان اپوزیسیون صحبت نمی‌کنم بلکه نسل جدید فیلم‌اولی‌ها یک جریان و عشق به سینمایی دارد که برایش فیلمسازی موضوعیت دارد و مهم است.

مهدی سجاده‌چی در ادامه عنوان کرد: ما در کشورمان نیروی انسانی عجیبی داریم که تمام نمی‌شوند؛ هرچقدر پیر شوند، فوت شوند و از ایران بروند. نیروی انسانی نه تنها در سینما بلکه در کشورمان حتی با سیستم فشل آموزشی موفق ظاهر می‌شوند. درباره تهدید‌ها باید بگویم که یک چالش اصلی وجود دارد که سینمای دنیا با آن درگیر است. سال گذشته فیلم «اوپنهایمر» را دیدیم و نفس راحتی کشیدیم که بالاخره یک فیلم خوب دیدیم. در ایران هم همین مساله وجود دارد. نباید بر سر سینما زد، بلکه بحرانی است که در دنیا وجود دارد. مخاطب جدید آنقدر فیلم و سریال می‌بیند که سختگیر شده است و آدم‌های خاصی باید پیدا شوند که فیلم خاصی بسازند. ما نیز طبیعی است که مانند دنیا سالی ۲_۳ فیلم خوب، ۱۴_۱۵ فیلم متوسط و چندین فیلم بد بسازیم.

امیررضا مافی در پایان سخنان خود گفت: من امروزه بزرگترین بحران سینما را سیاست‌زدگی می‌بینم. این باعث شده است که ما عمق معنایی را در سینما از دست بدهیم و عمق راهبردی ما دچار مساله شود. سینمای ما امروز به لحاظ محتوایی در وضعیت ابتذال به سر می‌برد. این مساله به واسطه سیاست‌زده بودنش یک تهدید است، زیرا مدیران ما خیلی در جهان امروز زیست نمی‌کنند. حرکت‌های اجتماعی و مردمی این را نشان می‌دهد که ما داریم از این بحران گذر می‌کنیم. فکر می‌کنم در وضعیت جدید سینما مردم ما سراغ دیدن فیلم‌هایی در سالن سینما می‌روند که در قواره سینمایی باشد و ما امروز فیلم در قواره سینما خیلی کم داریم. به جز فیلم‌های کمدی، فیلم‌های غیرکمدی که ارزشمند باشند و مخاطب آن را روی پرده سینما ببیند، بسیار کم است. امیدواریم که فیلمسازانی در این کشور رشد کنند که قدر معنا را بدانند و فیلمی برای سینما بسازند و مردم را به سالن‌های سینما ببرند. اما معتقدم که لازمه پرشور شدن سالن‌های سینما ساختار اثر معنایی از هر نظر است. این ابتلای شدید سینمای ما به سیاست‌زدگی موجب بحران‌های زیادی شده است.

در پایان این نشست امیر قادری گفت: به نظر من ما اکنون در نقطه تصمیمات مهم ایستاده‌ایم و مدیرانی باید این تصمیات بزرگ را بگیرند.

دومین جلسه از سلسله نشست‌های «سینما رو به آینده» امشب ۱۸ تیر ماه با حضور سیدمحمد حسینی، منوچهر شاهسواری، کمال تبریزی، بابک خواجه پاشا، آزیتا موگویی و محمد ساسان در پردیس سینمایی آزادی برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

نظر شما