به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ «پول و پارتی» هفدهمین ساخته سینمایی سعید سهیلی بعد از فیلمهای موفقی، چون «توفان شن»، «مردی شبیه باران»، «سنگ، کاغذ، قیچی»، «گشت ارشاد»، «کلاشینکف» و ... است. فیلمی که میتوان گفت عقبگردی بزرگ برای کارگردانی است که در سالهای گذشته با کمدیهایش گیشه سینما را از آن خود کرده بود. حالا سهیلی فیلمی ساخته که نه در دسته فیلمهای فارسی قرار میگیرد و نه شبیه به فیلمهای بالیوودی است! چرا که نوع ساخت، قصه پردازی، بازی ها، روایت و حتی فیلمبرداری و طراحی صحنه آن چیزی قبلتر از سینمای بالیوودی است که بعضا مورد تایید خیلی از کارگردانان ایران نیست!
«پول و پارتی» گرچه در ژانر کمدی تعریف شده، اما کمدیای است که بیشتر با مضحک بودن بازیها و قصه، از مخاطب خنده میگیرد. کمدیای که به سمت سخیف بودن در نوع روایت میرود. حتی دیالوگهای سبک آمیتاب باچانی در این فیلم به خوبی بیان نمیشوند.
سهیلی در این فیلم بازیگرها را حیف کرده است. داریوش فرهنگ، مهدی هاشمی و امیر جعفری قطعا در هر فیلمی میتوانند ترکیب برنده باشند، اما نوع بازی آنها در «پول و پارتی» الکن شده است.
ساعد سهیلی که همیشه نقش اول فیلمهای پدرش است، اینبار در «پول و پارتی» نقش جوانی با نام «شاهد» را بازی میکند که همچون سوپراستارهای بالیوود قصد دارد برای خوشبختی خانواده فقیرش با دختری که گمان میکند ثروتمند است، ازدواج کند.
از طرفی دیگر پردیس احمدیه در نقش «دنیا» است که همراه با پدرش (مهدی هاشمی) در خانه یک پیرمرد ثروتمند (داریوش فرهنگ) سرایدار هستند، پیرمردی که به خاطر خلافهایی که کرده، در زندان است؛ اما سالها قبل با پرداخت دیه کسانی که پدر دنیا به طور غیر عمد باعث مرگ آنها شده است، حالا میخواهد دنیا را به عقد خود درآورد! دنیا که او را نمیخواهد فکر میکند میتواند از شاهد دلربایی کند تا او بدهی پیرمرد را پرداخت کند، اما نمیداند که شاهد نیز قصد گول زدن دنیا را دارد. این داستان به جایی میرسد که برخلاف تصور، شاهد و دنیا عاشق هم میشوند.
از نام کاراکترها که اسامی، چون «مصیب خان»، «عمران خان» و یا «لشکر خان» هستند تا نوع تدوین، زاویه دوربین، طراحی صحنه و میزانسها و حتی موسیقی فیلم میتوان سینمای بالیوود را در این فیلم دید البته سینمایی که ماقبل سینمای هند حرکت کرده است!
سهیلی در آخرین ساخته خود قصد داشته به معضل فقر و بی پولی بپردازد، اما آنقدر سخیف به آن پرداخته که فیلم را به سمت لمپن بودن سوق داده است. ترکیب نمایش فقر همراه با نمایش محصولاتی که اسپانسر این فیلم شدهاند، تناقضی است که این فیلم را سطحیتر کرده است.
سهیلی بدون هیچ ابایی قصد داشته فیلم هندی بسازد، آن هم در جغرافیای ایرانی! ایرانیزه کردن سینمای کشورهای دیگر برای ایرانی که خودش در سینمای جهان حرف برای گفتن دارد، ارزش افزودهای برای سینما ندارد و نه تنها ارزشی ندارد بلکه از اعتبار آن میکاهد.
سعید سهیلی با همکاری پسرش (سینا مهراد) به عنوان مجری طرح، فیلمی را ساخته که مخاطب با گمان فیلمهایی پیشین این کارگردان به سینما میرود، اما وقتی با آن رو به رو میشود ناامید از سالن سینما خارج میشود. حالا استراتژیهای سینا مهراد برای اکرانهای مردمی با حضور عوامل و بازیگرانی که مخاطب آنها را دوست دارد، شاید بتواند فیلم را به فروش قابل قبول برساند، اما در واقعیت، خود اثر به تنهایی آن چیزی نیست که ارزش پرداخت هزینه نسبتا بالای بلیت و رفتن به سینما را برای خانوادهها داشته باشد!
مخاطب قطعا از «پول و پارتی» نباید انتظار شخصیت پردازی، قصه دراماتیک و درست و دقیق، دیالوگهای پرمحتوا و یا لحظههای ماندگار داشته باشد، «پول و پارتی» صرفا وقت اضافه و خالی را پر میکند!
انتهای پیام/