به گزارش خبرگزاری برنا از تهران ، علی باباییزاد در رابطه با این نمایش یادداشتی را نگاشته که در آن آمده است: نمایش «سلاخ» بازتابی از روایت تبرخوردگی بر مفهوم هویت و دریدگی مرزهای من بودگی است. تبری که نه با دسته محکم و تیغی پولادین، بلکه با ستونی از ایدئولوژی و لبه بران و درندهای از عقاید غیرمنطقی و تعصب آمیز بر پیکره ما فرود میآید، تروما حاصل میگردد و جای آن تا به هنگام مرگ و نیست شدگی باقی خواهد ماند حتی اگر به آن خیره ننگریم و یا مستقیم بر وجود خود ما فرود نیامده باشد، نیز بر ساز و کار روان ما اثر میگذارد.
تروما احساسات و هیجانهای ناخوشایندی را حاصل میکند، درد را به رنج تبدیل مینماید و رنج حاصله در تمام بدن، ذهن و احساسات ما جاری باقی خواهد ماند. امید از امکان پیش بینی کامیابی و وصل به تمایلی محبوب تغذیه میکند و تروما همچون چنگالهای اهریمنی مخوف، ما را به گذشته که در آن حضور یافته بود، میکشاند. گیر افتادن در زمان حال به واسطه دستان پرخون و کثیف تروما نگاه به آیندهای امید بخش را محدود و کدر مینماید و چشم را نسبت به تمامیت وجود خود کم بینا خواهد کرد.
نمایش «سلاخ» که دومین اثر گروه تئاتر دلفی است به زیبایی به این امر میپردازد و با بازیها و کارگردانی درخشان چنان فرد را دچار همزاد پنداری با آنچه که در صحنه میگذرد، مینماید که گویا رنجهای هر مخاطب با صدایی طنین انداز روی صحنه نمایش به فریاد درآمد است؛ کاتارسیس حاصل میشود و با این برونریزی عاطفی اندکی از بار هستی کاسته و رهایی چند رخ خواهد داد.
شخصا برای من تئاتر نوع فاخری از هنر است و هنر ابزاری برای انسان، جهت هضم این چند دهه زیستی سریع تمام شونده و از همین رو بود که در کنار تمام خدمات روانشناسی و خودشناسی که سالها با افتخار مشغول آنها بودهام، گروه تئاتر دلفی را تاسیس کردیم؛ مایل بودم تا مخاطب به گونهای متفاوت بر صندلی خود تکیه زند و با نمایش بیامیزد، از همین رو نمایش را به روان آمیزش دادیم و فرزندی تولد یافت که شاید بتوان نام آن را «تئاتر با چاشنی تحلیل روان» گذاشت.
بارها به این کار پرداخته بودم اما در گروه تئاتر دلفی این امر گویی زایش گروهی با همکاری خلقگرایانه از درون خودمان به بیرون بود و «سلاخ» دومین زایش ما است؛ امیدوارم که از تماشای نمایش و تحلیل روانشناسانه آن مخاطب زیبنده، در پس درد خوشی حاصل کند و روایاتی غنیتر از زندگی وزینش در ذهن خود جای دهد.
نمایش «سلاخ» نویسندگی نیکلاس بیلن، دراماتورژی و کارگردانی آناهیتا آقا طاهر و مشاوره روانشناسی دکتر علی بابایی زاد هر شب راس ساعت 21:15 در عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه میرود.
انتهای پیام/