صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

بیلگه جیلان: سینمای کیارستمی تنفس تازه‌ای به جهان داد

۱۴۰۳/۰۸/۰۱ - ۱۰:۵۵:۵۴
کد خبر: ۲۱۵۳۰۰۵
نوری بیلگه جیلان در مستر کلاس خود از تأثیر عمیق عباس کیارستمی بر سینما و چالش‌های فیلمسازی مستقل سخن گفت.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ مستر کلاس نوری بیلگه جیلان، کارگردان مشهور ترکیه ۳۰ مهرماه ۱۴۰۳ در هتل پارسیان آزادی با حضور خبرنگاران و هنرمندان برگزار شد.

این رویداد فرصتی بود تا او نظرات و تجربیات خود را در زمینه سینما و هنر به اشتراک بگذارد و به اهمیت ایجاد پل‌های ارتباطی میان سینمای ایران و ترکیه بپردازد.

در این مراسم مانی حقیقی، نوید محمدزاده، مستانه مهاجر، سحر دولتشاهی، فرشته حسینی، الناز شاکردوست، مینا ساداتی، لیلا بلوکات، بهار کاتوزیان، حامد کمیلی و... حضور داشتند.



در ابتدای این برنامه مترجم بیلگه جیلان که خودش هم فیلمساز شناخته شده‌ای در ترکیه است برنامه را آغاز کرد.

بیلگه جیلان در پاسخ به پرسشی درخصوص ورودش به دنیای سینما عنوان کرد: پرورش دادن زندگی را بیشتر از سینما یاد گرفتم. هرفیلمی که تماشا می‌کردیم تأثیر زیادی در زندگی ما داشت. اولین فیلم کوتاهم را در ۳۶سالگی ساختم و کمی دیر فیلمسازی را آغاز کردم. همیشه فکر می‌کردم شخصیتم با سینما سازگار نیست و بیشتر در تنهایی خودم زندگی می‌کردم و از آن لذت می‌بردم. در حقیقت با عکاسی آغاز کردم و در ابتدا فکر می‌کردم سینما شبیه فیلمسازی است.

وی درخصوص موضوعی که تو را برای فیلم ساختن به جلو هل می‌دهد توضیح داد: نمی‌توانم صد در صد به این پرسش پاسخ بدهم اما می‌توانم بگویم موضوعات اخلاقی و چیزهایی که خودم را به فکر وامی‌دارد فیلم می‌سازم.

جیلان در خصوص بهره‌گیری از بازیگران مبتدی و حرفه‌ای و تفاوت کار کردن با آن‌ها گفت: اعتراف می‌کنم که کار کردن با نابازیگر از ترس و عدم اعتماد به نفس خودم بود. در ابتدا نگاهم این بود که کار کردن با بازیگران نابلد و یا کمک گرفتن از اعضای خانواده‌ام باعث می‌شود اگر اشتباهی کنم کمتر مورد سرزنش قرار بگیرم اما بعدها این اعتماد به نفس را پیدا کردم و از بازیگران چهره بهره گرفتم.

وی ادامه داد: البته همه اینها بستگی به فیلمنامه دارد. اگر ساختار فیلمنامه به گونه‌ای است که نباید بازی یک بازیگر افت و خیز داشته باشد پس بهتر است از بازیگران حرفه‌ای بهره گرفت.

این کارگردان در پاسخ به پرسشی درخصوص چگونگی نگارش فیلمنامه و به رسیدن به ایده‌ای مشخص توضیح داد: کاش راه اصلی و مشخصی داشت. برای هر فیلم و فیلمنامه راه جدیدی را می‌روم. بسیار رنج‌آور است تا به ایده‌ای برسم و بگویم همین مسیر را باید می‌آمدم. در واقع ورودی یک فیلمنامه و اثر جدید بسیار سخت است.

وی درخصوص الهام گرفتن از داستانی از چجوف در فیلم نوای زمستان گفت: من در این فیلم از کتاب چخوف الهام گرفتم. او در این داستان چیزهایی را تعریف می‌کند که دقیقا مشخص نیست. نزدیک ۱۵ سال روی این قصه فکر کردم و همین قطعی نبودن باعث شد که تجربیات خودم را وارد کنم تا به این فیلمنامه برسم.

وی درمورد بهره‌گیری از ایده‌های فلسفی در فیلم‌هایش تامید کرد: نمی‌توانم بگویم پیرو یک فیلسوف هستم اما بیشتر خودم را نزدیک به فلسفه اگزیستانسیالیسم می‌بینم.

وی در پاسخ به پرسشی درخصوص اینکه آیا خواندن نقدی موجب شده جهت و مسیر کاری شما تغییر کند یا خیر؟ توضیح داد: وقتی فیلم را می‌سازیم در مرحله مونتاژ ما کور می‌شویم و نمی‌دانیم چه از آب در می‌آید. روزهای اول که فیلم پخش می‌شود نقدها را می‌خوانیم اما پس از مدتی همه‌چیز تکراری می‌شود. پژوهش‌های آکادمیک را می‌خوانم اما چون طولانی و بلند هستند کمی خسته‌کننده می‌شوند.

وی ادامه داد: در واقع سینماگر یا سینما از طریق منتقدان بالا کشیده شده است. در نظر بگیرید یک رمان‌نویس یک کتاب می‌نویسد یا یک نقاش، نقاشی می‌کند. نهایتا به اندازه دو نقد برایشان نوشته می‌شود اما برای یک فیلمساز هزاران نقد نوشته می‌شود و مصاحبه می‌کند که این قضیه از نگاه من عادلانه نیست و فیلمساز را پرتوقع می‌کند.

وی درخصوص عباس کیارستمی و تأثیرپذیری از او بیان کرد: کیارستمی کارگردان محبوب من است بنابراین تأثیر زیادی روی من داشته است. سالها پیش در استانبول فیلم خانه دوست کجاست را روی پرده دیدم. اصلا انتظار نداشتم که من را تحت‌تاثیر قرار بدهد اما فیلم من را بغل کرد و در سالن سینما نشاند. مدام با خودم می‌گفتم چه اتفاقی دارد می‌افتد، این فیلم شبیه فیلم‌های دیگر نبود. فیلم‌هایی شبیه به آثار کیارستمی ذهنیت ما را باز می‌کند. پس از آن همیشه فیلم‌های او را نگاه می‌کردم و لذت می‌بردم. به نظر من آقای کیارستمی برای سینما تنفس جدیدی را خلق کرده و روش فیلم ساختن را هم دگرگون کرده است. هسته فیلم همیشه برای من مهمتر بوده است. از فرم استفاده می‌کنم تا به دنیای آن کاراکتر نزدیک‌تر شوم. کاراکتر آدم‌ها برای من همیشه بیشتر مهم است. مدام به این فکر می‌کنم که کاراکتر چه می‌خواهد بگوید و چه چیزهایی را قایم می‌کند. 

وی ادامه داد: قبل از اینکه کار را شروع کنیم دوست ندارم خیلی با بازیگر تمرین کنم چون می‌ترسم آن را مانند مجسمه در خودش نگه دارد. برای همین ترجیح می‌دهم در مقابل دوربین و پشت صحنه با بازیگرانم بیشتر کار کنم.

جیلان درخصوص ایران، سینمای ایران و... عنوان کرد: کارگردان‌ها و هنرمندان ایرانی بسیاری را می‌شناسم. سینمای ایران واقعا بزرگ و عجیب است. فیلم ساختن در همه جای دنیا واقعا سخت است. مهم این است که چه می‌سازید، فقط فیلم می‌سازید یا فیلم خوب می‌سازید. ۳ فیلم اولم را با سرمایه شخصی خودم ساختم و هیچ کمکی نداشتم. درکل برای ساخت فیلم خوب باید تلاش کرد. گاهی خودم را امتحان می‌کنم که آیا می‌توانم دیالو‌گ‌های عمیق را بنویسم. در فیلم هم بیشتر دوست دارم مسائل پنهان را برای تماشاچی‌ام نشان بدهم.

وی در مورد استفاده از استوری‌بورد در فیلم‌هایش گفت: من هرگز با استوری‌بورد کار نکرده‌ام و توصیه هم نمی‌کنم، چون فضایی محدود ایجاد می‌کند و نباید با پیش‌فرض کار را جلو برد.

جیلان همچنین افزود: در مورد فیلم‌های هالیوودی می‌توان گفت که این روش ضروری است چون تولیدات بزرگ دارند، اما برای ما که فیلم‌های هنری و مستقل می‌سازیم، نیازی به استوری‌برد نیست. بهتر است به خلاقیت فضا بدهیم. برخی کارگردان‌های تازه‌کار ممکن است برای جبران کم‌تجربگی‌شان یا برای توضیح بهتر به گروه کاری از استوری‌بورد استفاده کنند.

نوری بیلگه جیلان در بخش دیگری از این جلسه درباره سینمای خود و فروش فیلم‌هایش گفت: سینمای من ۱۰۰ درصد خصوصی است و کسی نمی‌تواند به من پیشنهاد کند که چیزی را در فیلم تغییر دهم. در مورد فروش، واقعیت این است که بعد از آنکه دنیا مرا شناخت، توجه بیشتری به آثارم شد. اما برچسب جشنواره کن در این مسیر بسیار تأثیرگذار بود.

بیلگه جیلان در پاسخ به پرسش خبرنگار برنا در خصوص اهمیت انتخاب اسامی در رنگ‌آمیزی شخصیت‌ها توضیح داد: انتخاب بازیگران برای من همیشه یک چالش است. گاهی حتی بعد از شکل‌گیری کاراکتر مجبور می‌شوم اسم آن را تغییر دهم. مثلاً چخوف برای اینکه به ما بفهماند کاراکتر چه کسی است، علامت‌هایی در دنیای آن شخصیت می‌گذارد، اما من چنین ایده‌ای ندارم. برای من، اسم شخصیت بیشتر از زندگی واقعی و احساسات نشأت می‌گیرد.

جیلان در پاسخ به پرسش دیگری از خبرنگار برنا درخصوص چگونه نشان دادن ناگفته‌ها و نادیده‌ها در آثارش عنوان کرد: در زندگی واقعی، بسیاری از چیزها پنهان هستند؛ از صحبت‌های ناگفته، نگاه‌ها، یا حتی حس‌هایی که از آن‌ها دریافت می‌کنیم. ما تلاش می‌کنیم این دنیای پنهان را کشف کنیم. حتی در زمانی که خودمان صحبت می‌کنیم، به ندرت آن چیزی که واقعاً احساس می‌کنیم، بیان می‌شود. بلکه چیزی که می‌خواهیم از خود نشان دهیم را ارائه می‌کنیم.

بیلگه جیلان در ادامه گفت: در سینما هم همین‌طور است. اگر همه چیز را آشکار کنیم، دیگر جذابیتی برای تماشاچی باقی نمی‌ماند. باید بتوانیم زندگی را به گونه‌ای نشان دهیم که مخاطب از میان نادیده‌ها و ناگفته‌ها، چیزی برای خود کشف کند. این همان واقعیت و احساساتی است که در بین گفتگوها، نگاه‌ها و سکوت‌ها پنهان شده و کارگردان باید با مهارت آن‌ها را در اختیار تماشاچی قرار دهد، اما نه به‌صورت آشکار. بلکه باید یک قلاب باشد که تماشاچی بتواند از آن چیزی برای خود پیدا کند.

در پایان این مسترکلاس، فیلم کوتاهی از عباس کیارستمی ساخته سیف‌الله صمدیان پخش شد. سپس مستانه مهاجر مدیر این مسترکلاس با یادآوری جای خالی عباس کیارستمی، قدردانی ویژه‌ای از جیلان انجام داد و او را دلیل اصلی این جمع دانست.

صمدیان در ادامه گفت: دیدن نوری و فیلم‌هایش را تجربه کردید اما حیف است که عکس‌هایش را ندیده‌اید. ۱۲ سال پیش قرار بود عکس‌های او را در موزه هنرهای معاصر نمایش دهم، اما به دلایلی از جمله تغییر دولت، این اتفاق نیفتاد. آرزو می‌کنم که این نمایشگاه زودتر برگزار شود تا عکس‌هایی که بیشتر پانوراما هستند و از خلوت و تنهایی جیلان و پشت صحنه فیلم‌هایش حکایت دارند، به نمایش گذاشته شوند.

در پایان این مراسم ابراهیم حقیقی که دوستی نزدیکی با کیارستمی داشت و مستندی درباره این فیلمساز فقید ساخته است، پیش از پخش دقایقی از آن مستند گفت: اگر قرار باشد سینما را از منظر هنری بسنجیم، قطعاً طرفدار سینمای کیارستمی و نوری بیلگه جیلان خواهید شد.

در پایان این روز، فیلم «روی علف‌های خشک» با حضور کارگردان آن، نوری بیلگه جیلان نمایش داده شد.

انتهای پیام/

نظر شما