صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

رضایی: خانواده در «عدم استقلال» کودک نقش دارد/ آغاز مسئولیت دادن به کودک از سه سالگی

۱۴۰۳/۰۹/۰۴ - ۰۵:۳۱:۰۲
کد خبر: ۲۱۶۲۷۰۰
یک روانشناس بالینی گفت: بسیاری از خانواده‌ها اگرچه اصطلاحاً اجازه نمی‌دهند که آب در دل کودک تکان بخورد، اما در واقع مانعی برای رسیدن کودک به «خودگردانی» هستند.

ارسطو رضایی مشاور خانواده و روانشناس بالینی در گفت وگو با خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا درباره مفهوم «بی‌عرضگی» نوجوانان در جامعه گفت: با توجه به این که «خودگردانی» از اصلی‌ترین نیاز‌های کودکان به شمار می‌آید؛ می‌توان گفت که افراد، میل به انجام کار‌های خود به طور مستقل دارند. بهداشت فردی، مطالعه و درس خواندن، یادگیری، برقراری ارتباط و همچنین دوام یک ارتباط نیز از جمله کار‌هایی است که به مهارت «خودگردانی» مربوط می‌شود.

خانواده در «بی‌عرضگی» کودک نقش دارد

وی با اشاره به عدم آگاهی خانواده‌ها از این نیاز ادامه داد: در شرایطی که خانواده با حمایت افراطی از کودک، تمام نیاز‌های او را با انجام دادن یا ساده سازی تکالیف مدرسه، انتخاب رشته ورزشی و دوست ارضاء می‌کنند؛ اگرچه اصطلاحاً اجازه نمی‌دهند که آب در دل کودک تکان بخورد، اما در واقع مانعی برای رسیدن کودک به «خودگردانی» هستند.

این مشاور خانواده عدم سپردن مسئولیت به کودک را در خانواده‌های نسل جدید پررنگ‌تر دانست و افزود: وقتی خانواده در دوران کودکی فرزند، مسئولیت ساده سازی دروس، انتخاب دوست و سایر مسئولیت‌های کودک را به دوش می‌کشد؛ فرزند در سن نوجوانی از انجام کار‌های ساده مثل انتخاب رشته بازمانده و تحت عنوان فردی «بی‌عرضه» در جامعه شناخته می‌شود چرا که تا پا گذاشتن به آن سن، مسئولیتی نداشته و کاری نیز انجام نداده‌ است.

این روانشناس بالینی نقطه مقابل این خانواده‌ها را خانواده‌هایی دانست که کودک را به طور ناگهانی و بدون در نظر گرفتن تناسب سنی با چالش و مسئولیت‌ها روبرو می‌کنند و تشریح کرد: از سوی دیگر کودکانی که بیش از توانایی خود و به طور ناگهانی موظف به انجام مسئولیت‌ها شدند هم در یادگیری «خودگردانی» موفق نخواهند بود. افراد دهه ۵۰ تا ۶۰ نیز از جمله کسانی هستند که قربانی مسئولیت‌های یک‌دفعه‌ای مثل ثبت نام در مدرسه، انتخاب لباس، انتخاب دوست و امثال این موقعیت‌ها شدند.

مسئولیت دادن به کودک از سه سالگی آغاز می‌شود

رضایی با تشبیه خانواده به فضای باشگاه تصریح کرد: اگر خانواده حامی افراطی در نقش مربی‌ای باشند که نه ابزاری در اختیار شاگرد قرار می‌دهد و نه اجازه وزنه زدن به ورزشکار را می‌دهد؛ این مربی مانع رشد ماهیچه‌ها خواهد شد. همچنین بعد از مدتی که باید سطح شاگرد ارتقاء پیدا کند؛ شاگرد در بلند کردن وزنه‌ای در سطح خود ناتوان خواهد ماند.

وی با بیان این که بسیاری از خانواده‌ها اجازه وزنه زدن که به مثابه انتخاب دوست و سایر وظایف شخصی است را از کودک سلب می‌کنند؛ اظهار داشت: اگرچه یک مربی آگاه، ورزش شاگرد را با وزنه‌ای نیم کیلویی و سبک شروع کرده و به مرور زمان بدن شاگرد را برای وزنه ۱۰۰ کیلویی آماده می‌کند؛ اما بسیاری از خانواده‌ها در ابتدای کار با وزنه ۱۰۰ کیلویی به استقبال کودک خود رفته و به این ترتیب علاوه بر این که عضلات کودک منقبض و درد می‌گیرد؛ احساس ناتوانی کودک نیز جریحه دار می‌شود.

این مشاور خانواده با بیان این که در کارگاه‌های فرزندپروری از ۳ سالگی مسئولیت دادن به فرزند شروع می‌شود یادآور شد: وقتی در سه سالگی مسئولیت دادن به کودک با تقاضایی ساده مثل آوردن چنگال بر سر سفره غذا شروع، و در ۴ سالگی با آوردن بشقاب ادامه پیدا و در ۵ سالگی با غذا آوردن تقویت می‌شود؛ انتظار «خودگردانی» از این کودک می‌رود چرا که تا سن ۷ تا ۸ سالگی نیز به مرحله مرتب کردن جای خواب یا تفکیک لباس‌های کثیف دست پیدا می‌کند.

«خودگردانی» از کودکی نهادینه می‌شود

این روانشناس بالینی آگاهی از روند رشد ذهنی و بدنی کودک را از جمله وظایف والدین دانست و گفت: به عنوان مثال پدر و مادر باید بدانند که ذهن و بدن کودک در یک بازه سنی برای یادگیری چه مسائلی آماده است تا بر این اساس توانایی فرزند خود را به منظور روبرویی با چالش‌ها بسنجند و به این ترتیب کودک را برای انجام دادن کار‌های شخصی خود به صورت تنها آماده کنند.

رضایی با اشاره به لزوم آگاهی والدین از نیاز‌های سنی کودک ادامه داد: همچنین از نوجوان ۱۸ ساله‌ای که از کودکی مسواک زدن را یاد نگرفته؛ نمی‌توان انتظار مسواک زدن داشت چرا که اگر این عادت از کودکی در وی نهادینه می‌شد در حال حاضر به طور خودکار انجام می‌داد. همچنین درخواست انجام دادن تکالیف یا چیدن برنامه روز بعد از کودک ۷ ساله‌ای که تازه وارد مدرسه شده انتظار بی‌جا و سنگینی به شمار می‌آید. اما می‌توان در هفته اول به کودک در قرار دادن کتاب‌ها کمک و در هفته دوم کودک را وارد فاز یادگیری چینش برنامه کلاسی کنیم و به این ترتیب، از هفته‌های دوم و سوم فقط ۲ الی ۳ روز در هفته را به بررسی برنامه کودک اختصاص دهیم و مطابق با این اصول کودک وارد مسیر «خودگردانی» می‌شود که توانایی جمع کردن برنامه و انجام دادن تکالیف را پیدا کرده است. این قوانین در بدو ورود کودک به مقطع راهنمایی نیز صادق است.

یک باغبان آگاه به همه گیاهان به یک اندازه رسیدگی نمی‌کند

وی شناخت خلق و خوی کودک را از جمله وظایف سنگین خانواده دانست و افزود: اگر والدین را باغبان و فرزندان را گیاه‌های باغبان در نظر بگیریم؛ یک باغبان هیچوقت به همه گیاهان به یک اندازه رسیدگی نمی‌کند؛ بلکه به هرگیاهی به اندازه مورد نیاز گیاه آب، نور و کود می‌رساند. از سوی دیگر باغبانی که بدون توجه به ماهیت و خصوصیت گیاه، رسیدگی افراطی را از سر می‌گیرد نیز در زمره باغبانان بد قرار می‎گیرد که در نهایت معتقد است گیاهان، حساس هستند؛ در حالی که گیاهان نه حساس، بلکه باغبان وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهد.

این روانشناس بالینی تشریح کرد: در خانواده‌ها نیز دیده می‌شود که قلق‌ها و خصوصیاتی که والدین از آن آگاه نیستند؛ به ژنتیک خانوادگی نسبت داده شود، اما در واقع والدین باید بدانند که ویژگی «خودگردانی» هر کودک باید نسبت به شخصیت خجالتی، ترسو و یا شجاعت وی تنظیم شود.

رضایی خاطرنشان کرد: با این حال نکته‌ای که همیشه باید مورد توجه واقع شود؛ این است که فرد فارغ از سنی که دارد از طرف چه کسی و در چه موقعیتی «بی‌عرضه» خطاب می‌شود چرا که در علم روانشناسی اختلالی تحت عنوان «بی‌عرضگی» شناخته نمی‌شود.

انتهای پیام/

نظر شما