به گزارش خبرگزاری برنا، مرد جوان فقدان و فرار همسرش را به اداره چهارم پلیس آگاهی اعلام کرد و رفت. افسر پرونده همانطور که از دور مرد را با نگاهش بدرقه میکرد گفت: بیچاره تمام زندگی اش را سر یک دلسوزی ساده باخته است.
با تعجب گفتم: ماجرا چیست؟
افسر گفت: چند ماه قبل از سر دلسوزی اجازه میدهد خواهرزاده اش به نام مجید از شهرستان برای کار به تهران بیاید و در خانه اش ساکن شود.
چند وقتی که از حضور مجید در خانه شاکی میگذرد مرد متوجه زخمها و کبودیهای بی دلیل روی بدن فرزندش میشود و هر بار که از همسرش در مورد علت کبودیها میپرسد جواب درستی نمیشنود.
تا اینکه یکبار که فرزندش را برای معاینه نزد پزشک میبرد متوجه میشود این زخمها به خاطر زمین خوردن موقع بازی نیست و پس از کنکاش و حساسیت و بررسی شرایط خانه بالاخره متوجه راز تلخی که پشت پرده زندگی مشترکش در جریان است میشود.
همسرش دور از چشم او با مجید طرح رفاقت میریزد و هر بار که قصد داشتند با یکدیگر خلوت کنند فرزندش را به زور داخل سرویس بهداشتی و حمام زندانی میکرده است و زخمهای روی بدن کودک خردسال نتیجه مقاومت و تلاش وی برای بیرون آمدن از آنجاست.
با برملا شدن راز کثیف زن و مرد خیانتکار هر دو اقدام به فرار میکنند و حالا شاکی به اینجا آمده است و فقدان همسرش را اعلام کرده است.
فکرش را بکنید الان چه شرایطی توی این خانواده حکمفرماست. از یک طرف زندگی مشترک شاکی به هم خورده و از طرفی مرد چطور میتواند رابطه عادی گذشته را با خانواده خواهر خود داشته باشد.
وضعیت بسیار بدی است. همه اش هم به خاطر هوسرانی یک زن و مرد که به عواقب رفتارهای اشتباه خود فکر نکردند.
نظریه کارشناسی
سرگرد سمانه مهربانی، معاون اجتماعی پلیس آگاهی تهران بزرگ در خصوص این پرونده گفت: برخی افراد گمان میکنند توصیههای اسلام در خصوص حفظ حریم بین زن و مرد زیاده روی و ناشی از حساسیت بی دلیل میباشد. اما وقوع اتفاقاتی از این دست در خانوادهها که افراد را دچار مشکلات لاینحل و گرفتاری در مسیری غیر قابل جبران مینماید نشان میدهد اتفاقا این توصیهها بی دلیل نبوده و حفظ حریم و فاصله نه تنها در زندگی و روابط اجتماعی که درفضای زندگی شخصی و ارتباطات فامیلی نیز لازم و ضروری میباشد.
انتهای پیام /