اگرچه هیچ آمار و ارقامی از سوی نهادهای رسمی در دست نیست، اما با یک حساب سرانگشتی و بررسی علاقه جوانان به ماریجوانا میتوانیم بگوییم سن مصرف این ماده مخدر به شدت پایین آمده است. این روند نه تنها زنگ خطر را برای خانوادهها و نظام آموزشی به صدا درآورده، بلکه متخصصان حوزه سلامت روان و اعتیاد را نیز نسبت به آینده نسل نوجوان نگران کرده است.
زمانی ماریجوانا مخدری پرحاشیه و پنهان در میان بزرگسالان بود؛ اما امروز، نوجوانان در سنین دبیرستان و حتی راهنمایی نیز با آن مواجهاند. تغییرات قوانین در برخی کشورها، رواج فضای مجازی و گسترش باورهای غلط درباره بیضرر بودن این ماده، از جمله عواملی هستند که در کاهش سن مصرف ماریجوانا نقش ایفا کردهاند.
سعید صفاتیان، کارشناس و درمانگر اعتیاد، با اشاره به عوارض روانی و جسمانی مصرف گل در گفتوگو با برنا گفت: صحبت از عوارض روانی که میکنیم یعنی اینکه فرد توهم میزند، اضطراب پیدا میکند، افسرده میشود و میل به خودکشی دارد. این فرد در دراز مدت اختلال شخصیت پیدا میکند، فعالیتهایش مختل میشود و توهمش میتواند توهمهای مختلفی مثل سوءظن باشد.
وی افزود: عوارض جسمی هم که در شخص بوجود میآید بیشتر عوارضی است که روی قلب اثر دارند. افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب که خود میتواند به سکته قلبی منتهی شود یا مشکلاتی مثل نارسایی کلیه پیدا میکنند. کبد آنها به سمت سیروز و نکروز یعنی آسیب و تخریب سلولها و بافتهای کبد میرود؛ مخصوصا اگر ناخالصی در آنها وجود داشته باشد.
صفاتیان با اشاره به روند درمانی این مخدر گفت: وقتی عوارض پوستی و چشمی پیدا کنند برایشان درمان دارویی نیست. یعنی برعکس مخدری مثل تریاک یا هروئین، برای درمان اعتیاد به گل جایگزین نداریم. درمانشان نوعی روان درمانی طولانی مدت است که شاید حدود ۶ ماه تا ۱ سال به طول بکشد. درنتیجه مریض خسته میشود تا روان درمانی انجام دهد و ما، چون درمان دارویی نداریم نمیتوانیم کنترل خوبی روی مریض داشته باشیم.
وی افزود: این افراد مشکلات مغزی مانند از دست دادن حافظه کوتاه مدت پیدا میکنند. من گاهی از مریضم میپرسم از چه مسیری آمدی؟ به طبع نمیتواند بگوید، بحث میکند و هاج و واج میماند. گاها میتواند احساس تمرکز ایجاد کند، چون عروق خونی را گشاد میکند و باعث میشود اکسیژن به قسمت از مغز بهتر برسد درنتیجه نوجوان فکر میکند تمرکزش بهتر میشود، اما این مواد تمرکز را بالا نمیبرد.
جامعه امروز ما به شدت تحت تأثیر رسانهها، شبکههای اجتماعی و فرهنگ جهانی قرار گرفته است. در برخی از این فضاها، مصرف ماریجوانا به عنوان کاری عادی نشان داده میشود. این تصویرسازی نادرست میتواند باعث شود نوجوانان بدون درک خطرات، به سمت مصرف این ماده بروند. مخصوصا در شرایطی که دسترسی به آن اصلا سخت نیست.
زهرا محسنیفرد، جامعهشناس آسیب و مسائل اجتماعی، در گفتوگو با برنا گفت: افزایش ماریجوانا یا همان گل در گروههای سنی مختلف میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. در گروه سنی نوجوان بعضی از تعمیمهای ناروا وجود دارد که همه نوجوانان سیگار یا گل میکشند. شخصیتهای مشخصی هستند که به سراغ امتحان کردن یا مصرف کردن ماریجوانا میروند. اینطوری نیست که ما بخواهیم واقعیت اجتماعی را نادیده بگیریم و بگوییم اصلا دانش آموز معتاد نداریم، نه اینطور نیست. این اغراق و بعضا سیاه نمایی در مورد نوجوان و بحرانی نشان دادن نوجوان و نوجوانی در خصوص مواد مخدر را من درست نمیدانم. در آن دسته بندی که ما ۹ توپولوژی نوجوان داریم ۲ تن از آنها گل را امتحان و مصرف میکنند، اما همان هم قابل توجه و نیازمند بررسی است.
وی با اشاره به دلایل گرایش نوجوانان به ماریجوانا گفت: یکی از مهمترین دلایل غیر فردیاش دسترسی راحت به این ماده مخدر است. یک نوجوان اگر بخواهد کتابی که برایش خیلی جذاب است را بخواند، به کنسرت موسیقی که برایش جذاب است برود یا تئاتری را که خیلی دوست دارد ببیند چه قدر باید وقت بگذارد؟ ولی اگر نوجوان یا هر کدام از ما اراده کنیم با گل چند دقیقه فاصله داریم و این به نظرم یکی از مسائل مهم دسترسی راحت است.
وی افزود: مسئله بعدی دیگر این است که ما با سوژههایی مواجهایم که بعضا رویکرد حل مسئله ندارند. یعنی وقتی که مسئله بوجود میآید نمیداند که مشخصا در راستای حل آن چه کار باید کرد. برای فرار از آن مسئله و به صفر رساندن نقطهی رنج و رهایی از آن به مصرف مواد رو میآورد.
وی در ادامه اظهار کرد: در یکی از گروههای دیگر در نوجوانها عاملش نوعی از ماجراجویی و ملالگریزی است. تمام یا عمده آسیبها، مسائل اجتماعی و جرایمی که در رابطه با گروه نوجوان است وقتی بررسی میکنید یکی از دورههای مهمشان ماجراجویی است. مثلا یک نوجوان اصلا در طبقه مالی نیست که بخواهد دزدی کند یا به دزدی کردن نیازی داشته باشد. ولی برای هیجانش، ماجراجوئی و ملالگریزیاش دزدی میکند. این مورد درباره ماریجوانا هم صدق میکند.
وی با اشاره به تبعات استفاده از این ماده مخدر گفت: مسئله دیگر که باز هم غیر فردی است به نظر من این است که ما تصویر درستی از تبعات استفاده از گل به مثابه یک ماده مخدر را ارائه نکردیم. یعنی عمده افراد چنین فکری دارند که اصلا صورت را تغییر نمیدهد، چهره را عوض نمیکند و متفاوت است. اصلا ماریجوانا را در دسته بندی مواد مخدر نمیدانند. در شکل فرا فردی این هم هست که ما نتوانستیم تصویری درست بسازیم که اگر از گل استفاده کنید یک بار شاد میشوید و بار دوم این اتفاق برای شما میافتد، اما بار سوم ممکن است بلایی به سر حافظه کوتاه مدت بیاید.
برای مواجه با وضعیت موجود و مقابله با افزایش مصرف ماریجوانا بین جوانان و نوجوانان تدابیر زیادی وجود دارد که البته گاهی برخی از آنها نه تنها نتیجه مطلوبی ندارد بلکه تاثیر عکس هم دارد و میتواند منجر به تقاضای بیشتر این ماده شود.
محسنی فرد در ادامه گفت: مجموعهای از راهکارها در سطوح مختلف باید به کار گرفته شود. هر کدام از نهادها در سطح خودشان باید طراحی و اقدام داشته باشند. مثلا در سطح نهادهای کلان مثل نیروی انتظامی، نهادهای حاکمیتی و ... با نظارت بیشتر باید دسترسی به این مواد را مثل دیگر مواد مخدر سختتر کنند.
وی همچنین افزود: در نهادهای واسط مثل مدرسه و رسانه؛ نیاز داریم به اینکه با رویکردی خلاقانه کلاس بگذاریم و اعلام کنیم که مصرف این ماده، تبعات، ابعاد مختلف و تأثیرات مخبربی دارد.
وی درباره کنترل رسانهها میگوید: فکر میکنم ما از بازه زمانی که بتوانیم در گروه سنی نوجوان با کنترل کردن مسئله را حل کنیم گذشتهایم، چون کاملا دسترسی به این مواد راحت است. برای کمک در این فضا کانالهای تلگرام را که خودشان بستر فروش است و افراد با سرچ کردن فروشندهها را پیدا میکنند مسدود کنیم.
محسنیفرد افزود: جوانان در این فضا تجربه هیجان انگیزشان را برای همدیگر تعریف میکنند و چیزی که از تجربه گل گفته میشود خیلی متفاوت و هیجان انگیزتر از واقعیت است درنتیجه این امر در ایجاد میل به امتحان گل حتی برای یک بار بسیار موثر است.
انتهای پیام /