برنا _ امید محسنی: بر اساس اطلاعات سایت کیتکو، بانک مرکزی چین (PBOC) همچنان به خرید طلا ادامه داده است. ذخایر رسمی چین تا میانه ۲۰۲۵ به ۲۲۶۴ تُن رسید، اما برآوردهای صنعت حاکی از آن است که رقم واقعی بسیار بالاتر است، زیرا چین برای مزیت راهبردی، بخشی از خریدهای خود را اعلام نمیکند. این خریدهای رسمی کف قیمتی برای طلا ایجاد کردهاند و به سرمایهگذاران خصوصی نیز سیگنال خرید دادهاند؛چرخهای از افزایش تقاضا و تقویت قیمت.
این همه ماجرا نیست که شرکتهای بزرگ و دولتهای مرکزی در دنیا برای ایمنسازی اقتصاد خود به سمت فلز گرانبها رفتهاند. در سطح مصرفکننده نیز دادهها چشمگیر است: برداشت طلا از بورس طلای شانگهای در سپتامبر به ۱۱۸ تُن رسید، افزایشی قابلتوجه نسبت به ماهها و سالهای پیش. صندوقهای ETF طلا در چین در همان ماه شاهد ورود خالص سرمایه بودهاند.معاملات آتی طلا نیز رشد شدیدی نشان داده است. به این ترتیب، خانوارهای چینی در کنار تمایل شدید جهانی سرمایهکذاری خرد با ترکیب معاملات سفتهبازانه، تأثیری فزاینده بر قیمت جهانی گذاشتهاند.
برخی تحلیلگران کهنهکار پیشبینی کردهاند که بهای طلا در سال ۲۰۲۶ به ۵۰۰۰ دلار و تا سال ۲۰۲۸ به ۱۰ هزار دلار برسد؛ بهدلیل آنچه که آنها «افزایش تضعیف ارزش پول» مینامند؛ گرایشی که در زمان تورم و بیثباتی مالی، به نفع طلا و بیتکوین عمل میکند.
بهای طلا در سال جاری بیش از ۵۰ درصد رشد کرده و روز دوشنبه ۲۰ اکتبر/۲۸ مهر به اوج تاریخی ۴۳۸۱ دلار در هر اونس رسید؛ رشدی که حاصل مجموعهای از عوامل از جمله نااطمینانیهای ژئوپولیتیکی و اقتصادی، پیشبینی کاهش نرخ بهره و خرید گسترده بانکهای مرکزی بود. اما تنها دو روز بعد، قیمت به حدود ۴۰۰۴ دلار سقوط کرد و سپس دوباره در محدوده ۴۰۴۴ تا ۴۱۴۴ دلار نوسان یافت.
برخی کارشناسان میگویند چین بهعنوان نیرویی تعیینکننده در پشت رکوردشکنیهای طلا در سال ۲۰۲۵ ظاهر شده است، موضوعی که تحلیلهای عمیق این بازار با آن موافق نیست. به گفته تورستن سلوک، اقتصاددان ارشد شرکت آپولو گلوبال منیجمنت و از تحلیلگران پرنفوذ والاستریت، جهش کنونی طلا تنها نتیجه خریدهای بانک مرکزی چین نیست؛ بلکه شامل معاملات نوسانی (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا)، افزایش تقاضای خانوارها و تمایل به سرمایهگذاری امن نیز میشود.
سلوک در یادداشت روزانه مشهور خود، دیلی اسپارک، دادههایی ارائه کرده که این مدعا را پشتیبانی میکند. او هشدار میدهد که با ادامه روند کنونی، «بانکهای مرکزی جهان بهزودی طلای بیشتری نسبت به دلار آمریکا- ارز ذخیره جهانی- در اختیار خواهند داشت.»؛ تحولی که نشانه دگرگونی ژرف در نظام مالی جهانی است.
سلوک در واقع به چیزی اشاره میکند که میتوان آن را «بازگشت استاندارد طلا بهصورت غیررسمی» نامید. در دوران برتون وودز (۱۹۴۴–۱۹۷۱)، دلار با طلا پیوند داشت و پشتوانه ارزهای جهانی بود. با لغو این پیوند در زمان نیکسون، دلار جای طلا را گرفت و نظام مالی جهان بر اعتماد به ایالات متحده بنا شد.اکنون اما با خرید گسترده طلا از سوی بانکهای مرکزی (بهویژه چین، روسیه، هند و ترکیه)، شاهد روند معکوسی هستیم. بانکهای مرکزی در حال تنوعبخشی به ذخایر خود و کاهش وابستگی به دلار هستند.
در عمل یعنی کشورها به جای تکیه بر ایالات متحده، در پی ایجاد نوعی «پشتیبان عینی» برای پول خود هستند، چیزی که به زبان ژئوپولیتیکی یعنی «تضعیف هژمونی مالی آمریکا».
*نوسان زیر سایه تنشهای جهانی
الجزیره به نقل از چند کارشناس اقتصادی به ابعاد این نوسانها پرداخته است. به گفته مصطفی فهمی، مدیر راهبردی شرکت «فورتِرس اینوستمنت»، افزایش تاریخی قیمت طلا «واکنشی طبیعی» به تنشهای جهانی است؛ از جنگ تجاری آمریکا و چین گرفته تا رشد بدهی در اقتصادهای بزرگ مانند ایالات متحده، بریتانیا و چین.
او در گفتوگو با الجزیره نت توضیح میدهد که همزمانی این بحرانها موجی از اضطراب در بازارها ایجاد کرده و سرمایهگذاران را بهسوی «پناهگاههای امن» سوق داده است. طلا، در کنار داراییهایی مانند اوراق دولتی و ارزهای با ثبات، در صدر این فهرست قرار دارد؛ زیرا «هر چه ترس بیشتر شود، میل به امنیت افزایش مییابد.»
بعد از ریزش ناگهانی طلا که برخی آن را اصلاح قیمتی و نشانه قدرت این بازار هم میدانند، تحلیلها به سمت سفتهبازی شرکتهای بزرگ هدایت شد. «ولید الفقهاء»، مدیر سرمایهگذاری شرکت الاهلی، نیز توضیح میدهد که «موج شدید سفتهبازی از سوی بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران بزرگ باعث نوسانهای روزانه بیش از ۳۵۰ دلار شده است.» به گفته او، حرکت روزانه صد دلاری دیگر «اتفاقی عادی» شده است.
او توصیه میکند که سرمایهگذاران از معاملات کوتاهمدت اجتناب کنند و با دید بلندمدت به طلا بنگرند، زیرا عواملی چون ضعف دلار، تنشهای تجاری و خرید بانکهای مرکزی همچنان از رشد قیمت حمایت میکنند.
*سرمایهگذاران خرد چه کنند؟
اما آسیب جایی رخ میدهد که سرمایهگذاران خرد در میانه نوسانها قرار گرفتهاند، سرمایههایی که هر چند کوچک به نظر میرسند، اما شاکله اصلی همه بازارها را شکل میدهند.افزایش تاریخی قیمتها باعث شده بسیاری از افراد عادی و سرمایهگذاران کوچک به خرید طلا روی آورند، بعضی حتی با وام بانکی، به امید سود سریع. اما ناآشنایی با منطق بازار اغلب آنان را به تصمیمهای پرخطر میکشاند و زیان یا بدهی بهبار میآورد.
«کاترین بروک» در مقالهای در «یاهو فایننس» مینویسد: «هرچند طلا بهعنوان دارایی امن شناخته میشود، اما در واقع از نوسان و ریسک خالی نیست. خرید در اوج قیمت یا فروش در زمان هراس میتواند سود بالقوه را به زیان واقعی تبدیل کند.» «دارِل فلچر» از شرکت بانوکبرن کپیتال هشدار میدهد که خرید در اوج قیمت با هدف کسب سود سریع، استراتژی مخاطرهآمیز و پرریسکی است؛ چرا که بازار ممکن است ناگهان اصلاح شود و سرمایهگذاران خرد را با زیان سنگین روبهرو کند. «الکس تسیبایف» از از تحلیلگران بازار مالی میگوید: «به طلا نباید به چشم منبع سود عظیم نگاه کرد، بلکه باید آن را ابزاری برای ثبات در یک سبد سرمایهگذاری متنوع دانست.»
انتهای پیام/