زهرا وجدانی: در دهههای اخیر تجهیزات آزمایشگاهی پیشرفته به یکی از ستونهای اصلی توسعه علمی، ارتقای نظام سلامت، امنیت دارویی و پیشرفت تحقیقات کشاورزی و زیستی تبدیل شدهاند. کیفیت، دقت و پایداری این تجهیزات نهتنها بر نتایج پژوهشهای دانشگاهی بلکه بر فرآیند تولید دارو، تشخیص بیماریها و حتی امنیت غذایی جامعه اثر مستقیم دارد. در شرایطی که دسترسی به تجهیزات وارداتی بهواسطه تحریمهای فناورانه، افزایش شدید نرخ ارز و محدودیتهای خدمات پس از فروش با چالشهای جدی مواجه شده است تولیدکنندگان داخلی بیش از گذشته در کانون توجه قرار گرفتهاند.
در این گزارش با تکیه بر گفتوگو با یکی از مدیران یک شرکت دانشبنیان در حوزه تجهیزات آزمایشگاهی به بررسی محصولات دانشبنیان این شرکت اعم از ژرمیناتور و اینکوباتور CO₂، مزیتهای فنی و اقتصادی آنها، وضعیت بازار داخلی، چالشهای استانداردسازی و موانع ساختاری پیشروی تولید تجهیزات آزمایشگاهی در کشور میپردازیم.
آرش مزارعی، مدیر تولید شرکت دانشبنیان پارسآزما در گفتوگو با خبرنگار علمی برنا با اشاره به پیشینه این مجموعه اظهار میکند: مجموعه ما بیش از ۳۷ سال است که در حوزه طراحی و تولید تجهیزات آزمایشگاهی فعالیت دارد و محصولات ما آزمایشگاههای طبی و صنعتی را پوشش میدهد.
به گفته وی این شرکت در سالهای اخیر مسیر خود را از تولید تجهیزات عمومی به سمت توسعه محصولات دانشبنیان و تخصصی تغییر داده است؛ محصولاتی که نیازمند دانش فنی، کنترل کیفیت مستمر و انطباق با استانداردهای ملی و بینالمللی هستند. این رویکرد این شرکت فناور را به یکی از بازیگران باسابقه در حوزه بومیسازی تجهیزات حساس آزمایشگاهی تبدیل کرده است.
ژرمیناتور یکی از محصولات شاخص این شرکت است که نقش مهمی در تحقیقات گیاهی و دارویی ایفا میکند. این دستگاه با هدف شبیهسازی دقیق شرایط محیطی طراحی شده و امکان کنترل همزمان پارامترهایی نظیر دما، رطوبت و نور را فراهم میکند. مزارعی در توضیح این محصول میگوید: ژرمیناتور تولیدی ما با تکیه بر دانش فنی داخلی طراحی شده و قابلیتهای متعددی برای کنترل شرایط محیطی دارد.
از منظر علمی ژرمیناتور ابزاری کلیدی برای مطالعات جوانهزنی، رشد گیاهچه، بررسی واکنش گیاهان به تنشهای محیطی و همچنین انجام آزمونهای پایداری در صنایع دارویی بهشمار میرود. دقت در تنظیم و ثبات پارامترها در چنین دستگاههایی مستقیما بر اعتبار نتایج پژوهشی اثرگذار است.
این فعال فناور توضیح میدهد که این دستگاه در دو تیپ مجزا طراحی شده است.
در ژرمیناتور گیاهی تمامی شرایط مورد نیاز برای رشد گیاه شامل شدت و طیف نور، دما و رطوبت نسبی را شبیهسازی میکند و این کار در قالب سیکلهای کاری روز و شب انجام میشود. این ویژگی به پژوهشگران اجازه میدهد اثر تغییرات اقلیمی یا شرایط مصنوعی را بر رشد گیاهان بررسی کنند.
ژرمیناتور دارویی کاربردی متفاوت دارد و برای انجام آزمونهای پایداری دارو مورد استفاده قرار میگیرد. در این آزمونها محصولات دارویی در بستهبندیهای مختلف و تحت شرایط گوناگون دمایی و رطوبتی قرار میگیرند تا رفتار فیزیکی و شیمیایی آنها در طول زمان ارزیابی شود؛ فرآیندی که برای تضمین کیفیت و ایمنی دارو ضروری است.
یکی از ویژگیهای فنی برجسته این ژرمیناتور امکان کنترل از راه دور است. مزارعی در اینباره توضیح میدهد: با نصب سیمکارت دستگاه قابلیت کنترل از راه دور پیدا میکند و میتوان چند مدیر یا اپراتور را تعریف کرد تا بهطور همزمان بر عملکرد دستگاه نظارت داشته باشند.
این قابلیت امکان پایش مستمر، ثبت دادهها، تغییر پارامترها و واکنش سریع به خطاهای احتمالی را فراهم میکند؛ مزیتی که بهویژه برای آزمایشگاههای بزرگ، مراکز تحقیقاتی چندمکانی و واحدهای داروسازی اهمیت بالایی دارد.
تا چند سال پیش ژرمیناتور بهطور عمده از کشورهای آلمان و سوئد وارد میشد. مزارعی با اشاره به تغییر این وضعیت میگوید: در حال حاضر این محصول بهطور کامل در داخل کشور بومیسازی شده و علاوه بر شرکت ما چند شرکت دیگر نیز وارد تولید آن شدهاند.
به گفته وی بیش از ۹۰ درصد متریال و قطعات این ژرمیناتور داخلیسازی شده است؛ موضوعی که نقش مهمی در کاهش هزینه تولید و افزایش پایداری زنجیره تامین دارد.
این فعال فناور به یکی از مشکلات جدی تجهیزات خارجی اشاره میکند: برخی دستگاههای وارداتی بهمحض اتصال به اینترنت و شناسایی موقعیت جغرافیایی به دلیل تحریمها از مدار خارج میشوند و حتی امکان دریافت خدمات ساده یا تامین قطعه برای آنها وجود ندارد.
این مسئله به گفته وی بارها برای آزمایشگاههای داخلی مشکلساز شده و باعث توقف پروژههای تحقیقاتی یا تحمیل هزینههای اضافی شده است.
مزارعی در مقایسه ژرمیناتور داخلی با نمونههای خارجی میگوید: این دستگاه از نظر عملکرد و کیفیت کاملا قابل رقابت با نمونههای خارجی است اما قیمت آن حداقل یکپنجم نمونه وارداتی است.
این اختلاف قیمت در کنار خدمات پس از فروش داخلی و دسترسی سریع به قطعات یدکی، مزیت رقابتی مهمی برای تولیدکنندگان داخلی ایجاد کرده است.
همچنین این محصول در دو سایز روتین تولید میشود اما امکان طراحی و ساخت سفارشی نیز وجود دارد. به گفته مدیر تولید این شرکت دانشبنیان دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی میتوانند متناسب با نیازهای خاص پژوهشی خود ابعاد و مشخصات فنی دستگاه را سفارش دهند؛ امکانی که در بسیاری از نمونههای وارداتی وجود ندارد.
این محصول از سال ۱۴۰۰ وارد مرحله تجاریسازی شده است. مزارعی اعلام میکند: این محصول تاکنون فروش قابل توجهی در شهرهایی مانند تهران و مشهد داشته و بهطور متوسط سالانه بیش از ۱۰ دستگاه به فروش رسیده است.
این آمار برای یک تجهیز تخصصی آزمایشگاهی، نشاندهنده وجود تقاضای پایدار در بازار داخلی است.
دیگر محصول کلیدی این شرکت دانشبنیان اینکوباتور CO₂؛ دستگاهی حیاتی برای کشت سلول و تحقیقات زیستپزشکی است.
مزارعی در اینباره میگوید: تا چند سال پیش این دستگاه کاملا وارداتی بود اما شرکت ما از نخستین مجموعههایی است که موفق به تولید نمونه داخلی اینکوباتور CO₂ شد.
این دستگاه به سنسورهای دقیق CO₂ و O₂ مجهز است و امکان کنترل پایدار شرایط محیطی را برای رشد سلولها فراهم میکند.
اینکوباتور CO₂ در مراکز ناباروری، آزمایشگاههای ژنتیک و مطالعات مربوط به اثرات داروها و ترکیبات شیمیایی بر سلولها کاربرد دارد. این کاربردها نشان میدهد که این دستگاه نقشی مستقیم در حوزه سلامت، درمان و پژوهشهای زیستی ایفا میکند.
نمونههای خارجی اینکوباتور CO₂ عمدتا از آلمان وارد میشوند و قیمت بالایی دارند.
مزارعی میگوید: قیمت اینکوباتور CO₂ تولید داخل حدود یکچهارم نمونه خارجی است.
این محصول از سال ۱۳۹۹ تجاریسازی شده و بهطور میانگین ماهانه دستکم سه دستگاه در استانهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز، مشهد و سمنان به فروش میرسد.
این فعال فناور نقش نمایشگاه ایرانساخت را در معرفی محصولات داخلی مهم میداند و معتقد است این نمایشگاه میتواند بستر مناسبی برای حمایت دولتی و افزایش اعتماد مصرفکنندگان باشد. هرچند وی به افزایش هزینههای حضور در نمایشگاه اشاره میکند، اما تاکید دارد که ایرانساخت یکی از معدود رویدادهایی است که برندهای کاملا ایرانی را بهصورت شفاف معرفی میکند.
بررسی تجربه این شرکت دانشبنیان بهعنوان یکی از تولیدکنندگان باسابقه تجهیزات آزمایشگاهی نشان میدهد که مسیر تولید داخلی این تجهیزات بیش از آنکه با محدودیتهای فنی مواجه باشد درگیر مجموعهای از چالشهای ساختاری، اقتصادی و نهادی است؛ چالشهایی که در صورت تداوم میتوانند مزیتهای فنی و قیمتی تولید داخل را تضعیف کنند.
نخستین و شاید بنیادیترین چالش ناپایداری شدید قیمت مواد اولیه است. به گفته آرش مزارعی قیمت مواد اولیه در سالهای اخیر با نوسانات شدید و غیرقابل پیشبینی مواجه بوده است. این ناپایداری امکان برنامهریزی بلندمدت تولید را از بنگاههای صنعتی سلب میکند و باعث میشود برآورد دقیق قیمت تمامشده محصول به امری پرریسک تبدیل شود. در صنعت تجهیزات آزمایشگاهی که بسیاری از قطعات باید دارای دقت بالا، کیفیت مشخص و استانداردهای سختگیرانه باشند، تغییرات ناگهانی قیمت مواد اولیه نهتنها هزینه تولید را افزایش میدهد بلکه گاه منجر به توقف یا تعویق خطوط تولید میشود.
چالش دوم، دشواری تامین مواد اولیه و قطعات تخصصی است. حتی در مواردی که قیمت مواد اولیه قابل تامین باشد فرآیند دسترسی به آنها به دلیل بروکراسی پیچیده، محدودیتهای ثبت سفارش، مجوزهای چندلایه و بعضا کمبود عرضه داخلی با اختلال مواجه میشود. مزارعی در این زمینه تاکید میکند که تولیدکننده برای تهیه برخی اقلام ناچار است مسیرهای اداری طولانی و فرسایشی را طی کند؛ مسیری که زمان، انرژی و منابع مالی قابلتوجهی را از بنگاههای تولیدی میگیرد. این وضعیت بهویژه برای شرکتهای دانشبنیان که سرمایه در گردش محدودی دارند میتواند تهدیدی جدی برای تداوم فعالیت باشد.
سومین چالش، برووکراسی اداری فرساینده در زنجیره تولید است. از مرحله تامین مواد اولیه تا فروش نهایی محصول تولیدکنندگان با شبکهای از آییننامهها، بخشنامهها و مقررات بعضا متناقض مواجهاند. این برووکراسی نهتنها سرعت تولید و عرضه را کاهش میدهد بلکه هزینههای پنهان زیادی را نیز به تولیدکننده تحمیل میکند. در نتیجه بخشی از مزیت رقابتی تولید داخل که میتواند در سرعت پاسخگویی به نیاز بازار باشد در لابهلای فرآیندهای اداری از بین میرود.
اما شاید مهمترین و راهبردیترین چالش فرآیند طولانی و پیچیده استانداردسازی تجهیزات آزمایشگاهی باشد. مزارعی در اینباره میگوید که دریافت استاندارد برای دستگاه ژرمیناتور این شرکت نزدیک به ۴ سال به طول انجامیده است. این بازه زمانی طولانی در صنعتی که فناوری بهسرعت در حال تحول است پیامدهای جدی دارد. تاخیر در استانداردسازی به معنای تاخیر در ورود محصول به بازار، کاهش بازگشت سرمایه و از دست رفتن فرصتهای تجاری است. از سوی دیگر طولانی شدن این فرآیند میتواند انگیزه نوآوری را در میان تولیدکنندگان کاهش دهد و آنها را نسبت به سرمایهگذاری در توسعه محصولات جدید مردد سازد.
نکته قابلتوجه آن است که استانداردسازی در ذات خود یک ضرورت علمی و ایمنی است اما زمانی به مانع تبدیل میشود که فاقد زمانبندی شفاف، مسیر مشخص و حمایت نهادی باشد. در بسیاری از کشورها فرآیندهای ارزیابی و استانداردسازی تجهیزات آزمایشگاهی با مشارکت نهادهای تخصصی، آزمایشگاههای مرجع و تولیدکننده انجام میشود و بازه زمانی آن مشخص است. در مقابل تجربه تولیدکنندگان داخلی نشان میدهد که نبود هماهنگی نهادی و تعدد مراجع تصمیمگیر این فرآیند را به یک گلوگاه مزمن تبدیل کرده است.
چالش دیگر شکاف میان سیاستهای اعلامی و اجرا در حوزه حمایت از تولید داخل است. اگرچه در اسناد بالادستی و قوانین بر ممنوعیت واردات تجهیزات دارای مشابه داخلی تاکید شده است اما به گفته فعالان این حوزه در عمل همچنان نمونههای وارداتی در بازار حضور دارند و حتی در برخی نمایشگاهها عرضه میشوند. این وضعیت فضای رقابتی نابرابری ایجاد میکند و به تولیدکننده داخلی این پیام را منتقل میکند که سرمایهگذاری در بومیسازی الزاما به حمایت موثر منجر نمیشود.
در نهایت مجموعه این چالشها نشان میدهد که مسئله اصلی تولید تجهیزات آزمایشگاهی در کشور کمبود دانش فنی یا توان مهندسی نیست بلکه ضعف در حکمرانی صنعتی، ناهماهنگی نهادی و نبود سیاستهای پایدار حمایتی است.
تولیدکنندگان فناور این حوزه توانستهاند با تکیه بر دانش بومی محصولاتی با کیفیت قابل رقابت و قیمت مناسب تولید کنند اما تداوم و توسعه این مسیر نیازمند اصلاحات ساختاری است؛ اصلاحاتی که از تثبیت زنجیره تامین و تسهیل فرآیندهای اداری آغاز شده و به بازنگری در نظام استانداردسازی و حمایت موثر از تولید داخل ختم میشود.
حمایت از تولید داخل صرفا به معنای اجازه ساخت محصکل نیست بلکه مستلزم اصلاح عمیق در نظام استانداردسازی، تثبیت زنجیره تامین، کاهش بروکراسی و ایجاد سازوکارهای واقعی برای ترجیح تولید داخلی در خریدهای دولتی و دانشگاهی است. بدون این اصلاحات مزیتهای فنی و قیمتی تولیدکنندگان داخلی در رقابت نابرابر با واردات فرسایشی خواهد شد و بخشی از ظرفیت علمی و صنعتی کشور بلااستفاده میماند.
تولید تجهیزات آزمایشگاهی پیشرفته در داخل کشور ممکن است اما تداوم و توسعه آن نیازمند تصمیمهای ساختاری و شجاعانه در سطح سیاستگذاری است. پرسش اساسی اینجاست که آیا نظام حکمرانی علم و صنعت کشور آماده است فرآیند استانداردسازی و حمایت از تولید داخل را از یک مانع بازدارنده به یک مسیر تسهیلگر تبدیل کند، یا همچنان قرار است تولیدکنندگان داخلی در مسیر فرسایشی مجوزها و مقررات هزینه خودکفایی را بهتنهایی بپردازند؟
انتهای پیام/