به گزارش برنا از ایلام، پاییز هزار رنگ ایلام که نفسهای آخرش را میکشد، سوز سرمای زمستان از لابهلای کوههای « مانشت» و «کبیر کوه» خود را به کوچه پسکوچههای شهر میرساند. در تقویم کهن دیار پهلوانان، شب یلدا یا همان «شب چله» همواره نمادی از گرمای همبستگی، شاهنامهخوانی بزرگان و عطر انار و بوی خوش پژی برساق بوده است. اما امسال، طولانیترین شب سال برای بسیاری از شهروندان ایلامی، نه با شوقِ دورهمی، بلکه با دغدغهی نان و هراس از هزینههای سرسامآور گره خورده است.
یلدایی که قرار بود بهانهای برای زدودن غمها و تازه کردن دیدارها باشد، اکنون زیر سایه سنگین تورم، به «یلدای میلیونی» تغییر نام داده و کام شیرین سنتهای دیرینه را با طعم گرانی تلخ کرده است.
گشت و گذاری در بازار ایلام و میادین میوه و ترهبار نشان میدهد که اگرچه ویترین مغازهها مملو از آجیلهای پرزرقوبرق و هندوانههای انبار شده است، اما جیب مردم با برچسبهای قیمتی که بر روی این اقلام جا خوش کردهاند، هیچ تناسبی ندارد. گرانی افسارگسیخته، که دیگر نه مهمان ناخوانده بلکه صاحبخانه سفرههای مردم شده، باعث شده تا فلسفه اصلی این آئین ملی، یعنی «صله رحم» و دور هم جمع شدن خانوادهها، در مسلخ مشکلات اقتصادی قربانی شود.
در استانی که همواره با آمارهای نگرانکننده بیکاری دستوپنج ه نرم میکند، صحبت از خرید پسته و بادام و حتی یک پذیرایی ساده میوهای، برای بسیاری از سرپرستان خانوار برای شب یلدا شبیه به شوخی تلخی است که تنها بر بار روانی آنها میافزاید.
نگاهی به هزینههای جاری نشان میدهد که برگزاری یک مراسم ساده برای یک خانواده ایلامی حالا هرچند نفر، دیگر با ارقام معمولی قابل مدیریت نیست. اگر یک کارگر ساده یا کارمند ایلامی بخواهد تنها برای همسر و دو فرزند خود سفرهای پهن کند که حداقلِ نمادهای یلدا را داشته باشد، با یک محاسبه سرانگشتی با چالش عجیبی روبرو میشود. خرید تنها یک کیلوگرم آجیل مخلوط (که این روزها از کالای خوراکی به کالای لوکس تغییر ماهیت داده)، چند کیلو انار و هندوانه، به همراه تدارک یک شام ساده، به راحتی مرز دو تا سه میلیون تومان را رد میکند. این رقم برای خانوادهای که باید اجارهخانه، قسط وام و هزینه تحصیل فرزندان را با حقوق مصوب قانون کار مدیریت کند، به معنای حذف نیمی از درآمد ماهانه تنها برای چند ساعت دورهمی است.
همین محاسبات ریاضیِ بیرحم است که باعث شده دیوار میان خانهها بلندتر و فاصله عاطفی فامیلها دورتر شود. پدران و مادران ایلامی که روزگاری درِ خانههایشان به روی تمام فامیل باز بود، امروز از ترس شرمندگیِ «سفره خالی»، چراغ خانهها را کمسو کرده و بهانه میتراشند تا از میزبانی شانه خالی کنند. گرانی، علت اصلی این انزوای خودخواسته است. وقتی قیمت یک کیلو شیرینی یا میوه فصل، معادل دستمزد یک روزِ کاملِ یک کارگر فصلی است، طبیعی است که آئینهای ملی که روحشان در «جمع بودن» نهفته است، به سمت «فردی شدن» و در نهایت فراموشی سوق داده شوند.
در این میان، بازارهای سطح استان ایلام اگرچه شلوغ است، اما این شلوغی بیش از آنکه بوی خرید بدهد، بوی «تماشا» میدهد. شهروندانی که قیمتها را رصد میکنند، سری تکان میدهند و با دستانی که خالیتر از سال قبل است، به خانه باز میگردند. یلدای امسال برای خانواده های ایلامی، آزمونی سخت از بقا در برابر تورم است؛ آزمونی که در آن، حفظ آبرو در مقابل فرزندان، سختترین بخش ماجراست. به نظر میرسد تا زمانی که تدبیری اساسی برای مهار قیمتها و افزایش قدرت خرید مردم اندیشیده نشود، یلداهای آینده نیز همچنان در حسرت خندههای بیدغدغه و دورهمیهای شلوغ گذشته باقی خواهند ماند و طولانیترین شب سال، تنها به معنای طولانیتر شدن رنج معیشت برای مردم خواهد بود.
انتهای پیام