سایر زبان ها

صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

هوش مصنوعی، علم و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نقدی بر کلاس‌های مجازی اجباری در روزهای تعطیل/ معایب و راهکارها

۱۴۰۴/۱۰/۰۳ - ۰۷:۲۸:۰۱
کد خبر: ۲۲۹۴۱۷۸
برنا- گروه استانها: تعطیلی مدارس در روزهای برفی و سرد، در نگاه اول تصمیمی حمایتی و مبتنی بر حفظ سلامت دانش‌آموزان به نظر می‌رسد، اما در عمل برای بخشی از خانواده‌ ها، به‌ویژه خانواده‌های دارای والدین شاغل، آغاز زنجیره‌ای از دغدغه‌ ها و فشارهای پنهان است؛ دغدغه‌هایی که در فرآیند تصمیم‌ گیری کمتر دیده می‌شوند.

به گزارش برنا؛ هر بار که به‌دلیل برف، سرما یا آلودگی هوا مدارس تعطیل می‌شود، در مدرسه بسته می‌شود اما مساله‌ ای تازه در خانه‌ ها باز می‌ماند؛ دانش‌ آموزانی که پدر و مادرشان شاغلند، ناگهان در موقعیتی قرار می‌گیرند که نه امکان همراهی والدین را دارند، نه جایگزین امنی برای ماندن و نه شرایطی آرام برای حضور مؤثر در کلاس‌های مجازی. مدرسه حضوری، برای بسیاری از خانواده‌ ها فقط یک فضای آموزشی نیست؛ ستون نظم روزمره است.

کودک به مدرسه می‌رود و والدین با خیال آسوده سر کار حاضر می‌شوند اما تعطیلی‌ های ناگهانی، این تعادل را بر هم می‌زند و اینجاست که کلاس مجازی برقرار می‌شود و «حضور» الزامی اعلام می‌شود، بدون آن که به این پرسش پاسخ داده شود که دانش‌آموز در این شرایط، دقیقا با چه امکانات و چه آرامشی باید پای درس بنشیند.

در بسیاری از خانه‌ها، کودک، تنها می‌ماند با یک گوشی یا تبلت که هم، ابزار آموزش است و هم منبع حواس‌پرتی و نگرانی. حال داستانهای تازه اینجاست و قطع اینترنت، اختلال صدا و تصویر، باز نشدن لینک کلاس و اضطرابِ جا ماندن از حضور و غیاب، به بخشی از تجربه آموزش مجازی در روزهای تعطیل تبدیل شده است.

این در حالی است که همواره بر مضرات استفاده طولانی‌مدت کودکان از تلفن همراه تاکید می‌شود. راه‌حل جایگزین، گرفتن مرخصی از سوی والدین است؛ گزینه‌ ای که نه همیشه ممکن است و نه بدون هزینه. مرخصی‌های ناگهانی، ترک محل کار با استرس، یا بازگشت عجولانه به خانه، فضای خانواده را از آرامش دور می‌کند و فشار روانی مضاعفی را به والدین و کودک تحمیل می‌کند.مساله اینجاست که در تصمیم‌گیری‌های کلان آموزشی، کمتر از خانواده‌هایی سخن گفته می‌شود که در روزهای تعطیلی ناگهانی، با بن‌بست مواجه می‌شوند.

تصمیم‌ها پشت میزهای مدیریتی گرفته می‌ شود، اما تبعاتش به خانه‌ هایی می‌رسد که در آن، کودکی باید هم درس بخواند، هم مراقب خودش باشد و هم نگران قطع شدن اینترنت بماند، تاکید بر اهمیت آموزش، کاملا درست و ضروری است اما شکل اجرای آن نیز به همان اندازه اهمیت دارد.

راهکارهایی ساده‌تر و انسانی‌ تر می‌تواند بخشی از این فشار را کاهش دهد از جمله ضبط و ارائه فیلم‌ های آموزشی کوتاه برای روزهای خاص، حذف اجبار حضور هم‌زمان، تعریف تکالیف سبک و قابل انجام در بازه زمانی انعطاف‌پذیر، یا حتی اعلام از پیش برنامه متفاوت آموزشی در صورت هشدارهای هواشناسی و گاهی هم می‌توان یک روز را واقعا تعطیل اعلام کرد؛ تعطیلی کامل، نه تعطیلی پر از الزام و استرس.

برف‌های سنگین فقط چند بار در سال مهمان شهر می‌شوند، اماکودکی، دوره‌ ای کوتاه و تکرارناشدنی است. تجربه آرام یک روز برفی، شاید ماندگارتر از چند ساعت آموزش پراسترس باشد.تعطیلی مدارس، اگر بدون در نظر گرفتن شرایط متنوع خانواده‌ها اجرا شود، به‌جای حمایت، به منبعی از نگرانی تبدیل می‌شود.

لازم است در سیاست‌گذاری‌های آموزشی، همه کودکان دیده شوند؛ آن‌هایی که والدین شاغل دارند، آن‌هایی که در خانه تنها می‌مانند و آن‌هایی که پشت صفحه‌های کوچک، هم درس می‌خوانند و هم با احساس تنهایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.برف که می‌ بارد، فقط شهر سفید نمی‌شود ؛ اگر خوب گوش بدهیم، صدای کودکانی را هم می‌ شنویم که زیر این سفیدی زیبا، نادیده گرفته شده‌اند.

نظر شما