سرویس سیاسی برنا: از پلکان های هواپیما در فرودگاه بن گورین تل آویو که بالا می رفت، رویای بزرگی در سر داشت، قرار بود بمب خبری را ترکانده و فضای مذاکرات هسته ای را تحت الشعاع سخنرانی کند که آن را تاریخی و مهم خوانده بود.
بازهم قرار بود از کیف جادویی اش سحر و جادویی تازه درآورده و رونمایی کند، خود را در قامت یک ابر قهرمان آزادیبخش می دید، یک مارتین لوتر کینگ با رویایی در سر، یا یک سزار با برگ های زیتون بر سر، همانند همه پوپولیست های متوهم این رویاها از سرش می گذشت.
یاد روزهای قدیمی افتاده بود، روزهایی که در سخنرانی های سالیانه آیپک ترکتازی می کرد و روسای جمهوری آمریکا تمام قامت برایش می ایستادند و هورا می کشیدند، آن روزهای خوبی که دروغ های بی امان و مظلوم نمایی های تصنعی و قلدر مابی های بی امانش خریدار داشت... هواپیما که به سمت واشنگتن پر کشید او خود را در قامت فاتح ساختمان کاپیتال ( کنگره آمریکا)می دید.
بنیامین نتانیاهو دانش آموخته دانشگاه های آمریکا بوده و از او تا پیش از این به عنوان آمریکایی ترین نخست وزیر تاریخ اسرائیل یاد می کردند اما اکنون در کنار نام وی یک عنوان دیگر به چشم می خورد ( تحقیر شده ترین نخست وزیر اسرائیل در آمریکا) نتانیاهو به کنگره رفت تا پنبه مذاکرات هسته ای را بزند اما واکنش های کاخ سفید و اعضای دموکرات کنگره از او مترسکی ساخت که برای ترساندن ادا در میاورد اما صاحب مزرعه هم دیگر به کارهای آن اعتنایی نمی کند و راه خود را می رود.
رژیم صهیونیستی این روزها با همه سر و صداهایی که براه انداخته، به اذعان ناظران و کارشناسان منزوی تر از هر زمان دیگری در طول تاریخ خود است و این وضعیت بغرنج میراثی است که نتانیاهو با خیره سری های خود برای آنان به ارمغان آورده، خیره سری که البته با هنرنمایی طرف ایرانی جلوتی دو چندان یافته و نتانیاهو را از یک رجز خوان مقتدر به یک منزوی حقیر تبدیل کرده است.
محمد جواد ظریف از هنگامه ای که پرونده هسته ای را به دست گرفته و دیپلماسی تعاملی شیخ دیپلمات را به مرحله اجرا گذاشته، تابوهایی را شکسته که هیچ کس را تا چندی پیش یارای تصور آن نبود. یکی از این شگفتی ها حملات مستقیم و تقبیح عیان نخست وزیر اسرائیل از سوی مقامات عالیرتبه آمریکاست. چه کسی فکر می کرد اتحاد استراتژیک و همیشگی میان کاخ سفید و تل آویو تا بدین حد دچار خدشه شود که رئیس جمهوری آمریکا با صراحت از اختلاف بنیادین بر سر حل مسئله هسته ای ایران میان آمریکا و اسرائیل بگوید. چه کسی فکر می کرد که رئیس جمهوری آمریکا ادعاهای نتانیاهو را بی اساس و فاقد ارزش بخواند و سخنگوی کاخ سفید تاکید کند که سخنرانی نتانیاهو هیچ تاثیری در مذاکرات هسته ای ندارد.
روزگاری بود که همین نخست وزیر پر مدعا و رجز خوان باد در غبغب انداخته و نادی هل من مبارز سر می داد و ایران را تهدید می کرد و همگان برای وی سوت و کف می زدند، آن هنگام سیاستمداران ایرانی تندترین مواضع را علیه اسرائیل داشتند همانند همین روزها اما تفاوت آنجایی بود که سخنان هیجانی، غیر حساب شده و عجولانه به جای مهار اسرائیل ایران را منزوی و در گوشه رینگ قرار می داد و اکنون مردی بر مسند سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نشسته که می داند زبان دیپلماسی چیست، می داند که باید با چه ادبیاتی سخن گفت تا واقعیت بر همگان مکشوف شود.
اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی همانی است که بود، ایران اسرائیل را به مشروعیت نشناخته و نخواهد شناخت، آمریکایی ها نیز دچار تغییر و تحول بنیادین و یکشبه نشده اند همانی هستند که بودند تنها تفاوت آنجاست که رویکردهای تعاملی غیر حساسیت آفرین و هوشمندانه صحنه را به طوری آرایش داده که صدای حقانیت ملت ایران به گوش جهانیان رسیده و زمینه سوء استفاده و هوچی گری و مظلوم نمایی صهیونیست ها را از آنان گرفته و طبیعی است که سیاستمداران غربی نمی توانند و نمی خواهند با طناب پوسیده نتانیاهو به قعر چاه بروند، آنان هم به دنبال منافع ملی و موفقیت های سیاسی خود هستند و به هنگامه ای که صحنه را مساعد برای تندروی و سخنان جنجالی و تحکم آمیز نمی بینند به نحوی سخن بگویند که در منظر افکار عمومی جهانیان عامل شکست مذاکرات و رفتارهای غیر منطقی قلمداد نشوند.
آقای دیپلمات خوب می خندد، شیک لباس می پوشد، پرنسیب و پرستیژ یک دیپلمات برجسته را هم دارد اما فراتر از همه این ها او دیپلماسی می داند و اهل فن است و واگذاری امور به اهل فن نتایج خود را اینگونه هویدا می کند.
هر چه هست این روزها آنچه که اظهر من الشمس است، سر و صدای بی امان و بی وقفه تندروهای صهیونیست است که از آن هیچ طرفی نمی بندد و در مقابل طرف ایرانی نه فریاد می زند و نه حنجره می دارد و خط و نشان می کشد با عقلانیت و تدبیر سخن می گوید و جز منافع ملی هیچ چیز را مد نظر قرار نمی دهد.
آقای نخست وزیر یکبار دیگر به فرودگاه بن گورین آمده اما نه با رویایی در سر که با لب های آویزان و افکاری مغشوش و نگرانی از تحقیری بی سابقه و شکستی عیان... حباب توهمات آقای نخست وزیر با تیغ برنده دیپلماسی مدبرانه ظریف و روحانی ترکیده و تشت رسوایی آن اکنون با شدتی هر چه تمامتر بر زمین افتاده و نتانیاهو خود را برای کابوس توافق هسته ای ایران و غرب آماده می کند.