به گزارش خبرگزاری برنا، یکی از اهداف مهمی که سازمان صدا و سیما در این سالها دنبال کرده، برگزاری هرچه بهتر برنامههای تحویل سال شبکه های مختلف سیما بوده است. شبکهها، هرکدام برای این که از فضای رقابتی در این مقطع از سال عقب نمانند، هرکدام در حد خودشان تلاش کردهاند که بهترین مجریها و مهمانها و آیتم ها را در برنامه چند ساعته نوروزی شان عرضه کنند. امسال هم که اولین مواجهه ی تیم مدیریتی جدید صدا و سیما با نوروز و برنامه های آن به حساب می آمد، حدود هشت ساعت از زمان شبکههای تلویزیون به برنامه سازهای مختلفی سپرده شد که به نوعی آزمون خوبی بود برای مدیران جدید این شبکهها. این برنامه سازان که از حدود دو ماه قبل با گروه هایشان کارهای آماده سازی بخش های مختلف برنامهشان را آغاز کرده بودند، بنا به خواسته تهیهکننده هایشان در صفحات شخصی خود در فضای مجازی اخبار مربوط به برنامه هایشان را در اختیار مخاطبان خود قرار می دادند که همین باعث شد تا ماراتن رقابتی نوروزی سیما خیلی زودتر آغاز شود.
شبکه یک، متفاوتتر از هر سال
برنامه های نوروزی شبکه یک در سال های گذشته، خیلی در فهرست برنامه های پربیننده قرار نمی گرفت، اما این شبکه امسال با تغییر نگرش اساسی، برنامه متفاوت تری را نسبت به سال های گذشته روی آنتن برد. این شبکه با برنامه «اینجا آینده» اولین قدم متفاوت اش را با انتخاب مجری آن برداشت. برخلاف روند همیشگی، که اجرای این ویژه برنامه ها به مجریان قابل حدس همین شبکه سپرده می شد، این بار مسئولیت اجرای برنامه به علی ضیا برعهده گرفت که اولین تجربه حضورش در ویژه برنامه نوروزی شبکه یک سیما بود. بخشی از گروه سازنده این برنامه را خبرنگاران چند رسانه تشکیل میدادند و بخش دیگر هم، از اعضای گروه همیشگی ضیا بودند و بابک بادکوبه هم تهیهکنندگی این برنامه را بر عهده داشت. یکی از ایده های قابل توجه «اینجا آینده» دوری از تک مجری بودن در بخش هایی از برنامه بود. قرار گرفتن پژمان جمشیدی در کنار علی ضیا در بخش هایی از برنامه و بده بستان های او با ضیا موقعیت های جذابی را به وجود می آورد. به خصوص که جمشیدی حالا فقط به عنوان یک فوتبالیست شناخته نمی شود و دستی هم در بازیگری و موسیقی دارد و که همین ویژگی های او باعث شده بود تا با مهمان ها که در از حوزه های مختلف هنر هم بودند، بتواند گفت و گو ها و موقعیت های جالبی را رقم بزند. شاید «اینجا آینده» نسبت به شبکه های دیگر خیلی بر روی دعوت کردن از چهره های شاخص در حوزه های مختلف تمرکز نکرده بود، اما به جای آن نیروی اصلی اش را به بخش آیتم های ضبط شده و زنده در بین برنامه اختصاص داده بود. بخش استندآپ کمدی هایی که چهره هایی از حوزه های مختلف هرکدام خاطره بامزه ای را تعریف می کردند، دوبله زنده انیمیشن و فیلم توسط دو دوبلور گروه «گلوری» و... از بخش های جذاب ضبط شده این برنامه بودند. ولی خب، با وجود تمرکز بر روی آیتم های برنامه، ولی انگار گروه سازنده، چندان توجهی به اهمیت دکور و نورپردازی نداشتند و همین به بزرگ ترین نقطه ضعف «اینجا آینده» تبدیل شد. دکور نه چندان خلاقانه سرتاسر سفید و سرد و نورپردازی ضعیف تر از آن که انگار همه کسانی در مقابل دوربین حضور داشتند در سایه فرو رفته بودند، یکی از مهم ترین ضعف های این برنامه بود که به تنهایی می تواند، به دلیل عدم جذابیت بصری، مخاطب را برای عوض کردن شبکه تلویزیون مصمم کند. اما، نمی توان تلاش این تیم را در هرچه جذاب تر برگزار کردن بخش های مختلف برنامه نادیده گرفت. یکی از برگ برنده های «اینجا آینده»، حضور دو گروه موسیقی و اجرای زنده آنها بود. یک گروه موسیقی محلی (که هرچند در ابتدای برنامه تصویری از سازهایشان نشان نداند، ولی درادامه تصمیم شان عوض شد و تصویر سازها هم روی آنتن رفت!) و گروه «دنگ شو» که برای اولین بار در شبکه های سیما، به صورت زنده چند قطعه از آثارشان را اجرا کردند. تیم سازنده «اینجا آینده» این ریسک را پذیرفته بودند که در مدت زمانی که آنتن شبکه یک را در اختیار دارند، تا جایی که می توانند از یکنواختی فرار کنند و به ایجاد بخش های متفاوت در برنامه شان بپردازند و فضای صمیمانه تری را نسبت به هرسال به وجود آورند.
یک خبرنگار، مجری شبکه دو
اوضاع شبکه دو، خیلی متفاوت تر از سایر شبکه ها بود. تیم سازنده ویژه برنامه این شبکه، گویا از اهمیت برداشتن قدم های جدید و نوآوری آگاه بودند، ولی از ساختار و مختصات آن خبری نداشتند. کامران نجفزاده درست است که به خاطر حضورش در بخش خبر شبکه های سیما، و به خصوص خبر بیست و سی، چهره شناخته شده ای به حساب می آید، ولی این به تنهایی دلیل نمی شود که اجرای ویژه برنامه نوروزی یک شبکه به او سپرده شود. شبکه دو، با انتخاب نجف زاده برای اجرای یکی از مهم ترین برنامه های سالش، به نوعی خودزنی کرد. اجرای سرد و خبری نجف زاده، با دکور کهنه برنامه که تشکیل شده بود از یک خانه قدیمی که به زور می خواست فضای صمیمی و سنتی خانه های ایرانی را تحمیل کند، به اندازه کافی دلایل روشنی بودند برای ایجاد دافعه بین مخاطب و برنامه. در چنین شرایطی حتی حضور لوریس چکناواریان هم که برای اولین بار در یک ویژه برنامه نوروزی شبکه های سیما حضور پیدا می کرد، به چشم نیامد. اما از آنجایی که شبکه دو مدتهاست که به جز بخش خبری بیست و سی، هیچ برنامه تولیدی قابل توجهی ندارد، برای برنامه سال تحویل هم نباید انتظار ویژهای از آن داشت.
«بهار نارنج»؛ مجموعه فرمولهای امتحان پس داده احسان علیخانی
شبکه سه برنامه ای با عنوان «بهار نارنج» را با اجرای احسان علیخانی به روی آنتن برد. علیخانی در ویژه برنامه نوروزی امسال اش، چندان تلاشی نکرد تا برنامه ای متفاوت تر از گذشته را تدارک ببیند. علیخانی که با برنامه «ماه عسل»اش و مهمان هایی شناخته نشده از دل مردم، اتفاق تازه ای را در برنامه سازی شبکه های سیما رقم زد، در «بهار نارنج» هم همان روند را ادامه داد و چهره های شناخته شده هنر و ورزش را در کنار چهره هایی گمنام از بین مردم، قرار داد. «بهار نارنج» بر خلاف شبکه یک، تمرکزش را بر مهمان هایش قرار داده بود و تقریبا تعداد مهمان ها در هر بخش بر روی آیتم هایی که در طول برنامه پخش می شد سایه انداخته بود. به نوعی علیخانی امسال تلاشی نکرده بود که به موازات مهمان هایش، آیتم های مختلف و جذابی را تدارک ببیند. هر چند در بخش مهمان ها، چند برگ برنده داشت که همان ها نظر تعداد مخاطبان قابل توجهی را به «بهار نارنج» جلب کرد. مانند خانواده مرتضی پاشایی، کارلوس کیروش، محسن تنابنده و پسر معروف ویدیوی «شیب، بام». در بین آیتم های پخش شده هم، چند مورد بود که کارهای قابل توجهی شده بودند. مانند تیتراژ برنامه که با کلیپ قوی اش، باعث شد در طول برنامه چند بار بازپخش شود، چند آیتم با بازی مهران غفوریان و جواد رضویان و یک آیتم هم که مربوط به تماشای بازی تیم ملی ایران با عراق، توسط علیخانی و بنیامین بود. اما از دکور و نورپردازی برنامه نباید گذشت که مانند همیشه یکی از نقاط قوت برنامه احسان علیخانی بود، منتهی با یک مشکل، که محدود بودن آن، بعد از مدتی باعث تکراری شدن و خسته شدن مخاطب از دکور برنامه میشد و با حضور مهمان های مختلف هم، برنامه هرچه جلوتر می رفت، به سمت یکنواختی حرکت می کرد. چند مهمان در هر بخش، ایستاده، مجری با آنها صحبت می کرد، و دوباره در بخش بعدی، با حضور مهمان های جدید همین روند ادامه پیدا می کرد. اگر محدود بودن دکور، و نبود آیتم های متفاوت و تمرکز بیش از حد برروی تعداد مهمان ها در «بهار نارنج» وجود نداشت، شاید شبکه سه یکی از جذاب ترین برنامه هایش را در چند سال گذشته روی آنتن می برد.
مادرانهی نوروزی شبکه تهران
شبکه تهران که مدت زیادی نیست از سراسری شدن اش میگذرد، اما با این وجود، پیش از این تلاش خودش را در ساخت ویژه برنامه های نوروزی تماشایی به کار بسته بود. اما امسال، خیلی زودتر با خبرهایی که درباره برنامه نوروزیاش در رسانه ها منتشر شد، تکلیف مخاطب را با محتوای برنامه روشن کرد. «فرش بهشت» که عنواناش اشارهای دارد به روایت دینی «بهشت زیر پای مادران است»، محوریت اش را بر تکریم مقام مادر قرار داده بود. در حالی که می شد چنین محتوای و محوریتی را در مجموعه برنامه هایی در روزهای عادی سال هم روی آنتن برد، اما شبکه پنج تصمیم گرفت که تمام برنامه نوروزی اش را با این محتوی روی آنتن ببرد. ولی مهم ترین اتفاقی که باعث شد این برنامه دلیل خیلی خوبی برای تماشا کردن داشته باشد، مجری آن بود. ژیلا صادقی یکی از مجری های شناخته شدهی سال های اخیر تلویزیون، پس از سه سال اجازه فعالیت نداشتن، در برنامه «فرش بهشت» دوباره در مقابل دوربین شبکه سیما قرار گرفت. ولی حال و هوای زنانه برنامه، باعث شد که «فرش بهشت» مخاطبان گستردهای نداشته باشد.