به گزارش خبرگزاری برنا، در ابتدای این مراسم که عزتالله انتظامی به دلیل مشکلات تنفسی نتوانست حاضر شود، علی دهباشی به عنوان یکی از برگزارکنندگان برنامه از محمود دولت آبادی دعوت کرد تا به رو صحنه حاضر شود، این نویسنده در سخنانی گفت:همه کسانی که در اینجا جمع شدهاند برای ادای احترام به استاد عزتالله انتظامی آمدهاند. این مهم است که هنرمندان و جامعه فرهنگی کشور ما نسبت به هنرمندان خودش همیشه واکنش مناسب داشته است، برای آقای انتظامی سخن بسیار میتوان گفت برای این که من این فرصت را داشتهام که در فاصله چهل، پنجاه سال ایشان را از دور و نزدیک نگاه کنم و از او بیاموزم.
او ادامه داد: عزتالله انتظامی برای من فقط یک هنرمند صحنه و سینما نبوده، از نظر من عزتالله انتظامی برای من یک هنرمند زندگی بوده، است. امروز وقتی به اینجا میآمدم، فکر میکردم اگر بخواهیم بگوییم که اخلاق ایرانی، این هجای بلند ایران بار حماسی پیدا میکند. میتوانیم بگوییم اخلاقی که من در عزتالله انتظامی دیدم در زندگیاش اخلاق ایرانی بوده، برای این که او همیشه خیلی انعطافپذیر بوده و حقوق حق خودش را همیشه ستانده،هم از طریق این انعطافپذیری، هم به واسطه سماجتی که در روحیه و رفتارش داشته است. همیشه در حاشیه اجتماعیت هنر زندگی کرده و بحمدالله سلامت هم بدر آمده. همه اینها، مجموعه خصیصههای شاخص و بسیار ریزههای دیگری که میشود اگر حوصلهای باشد به موقع میتوان درباره آن حرف زد و کاراکتر شخصیتی را میسازد که میشود عزتالله انتظامی.
دولت آبادی در بخش دیگری از سخنانش خاطرنشان کرد: به هر حال ما حق داوری شخصی نداریم، ولی جامعه ایران یک نهادینگی دارد، وجدان پنهانی دارد که در افراد خودش نظر میکند و داوری میکند و ما را این میسپریم به همان وجدان جمعی. من میتوانم میگویم که خودم از آقای انتظامی آموختهام، بسیاری خصیصههای پسندیده داشته که گرفتم و آن چیزهایی که من نپسندیدم به حساب این که جزو مجموعهای از کاراکتر این شخصیت است باز هم برایش احترام قایل شدم و سکوت کردم.
این نویسنده در پایان سخنانش که چهارشنبه 26 فرروردین ماه در بنیاد افشار انجام میشد،گفت: به هر حال من اینجا آمدم تا ادای احترامی بکنم و از خدمتشان مرخص بشوم. حیف شد که ایشان را ندیدم. امیدوارم فرصت بشود به منزل ایشان بروم و از ایشان دیدار بکنم.
پری صابری کارگردان تئاتر هم به عنوان دیگر سخنران این برنامه،با یادآوری برخی خاطرات ادامه داد: عزت الله انتظامی از اولین نگاه برای من جلوه یک بازیگر بسیار درخشان را داشت ، کم کم که با او بیشتر آشنا شدم شرافت او و وابستگیاش به تئاتر هم من را به شدت تحت تاُثیر قرار داد.
او با اشاره به خاطرهای از تئاتر «کرگدن» ادامه داد: عزت به طور خود به خود یک مایه طنز در وجودش هست و وقتی هم که نقش جدی بازی میکند قدرتمند ظاهر میشود، موقعی که " کرگدن " را اجرا میکردیم که جنبههای سیاسی - انتقادی هم داشت، جملهای بود که او به هر شکلی بیان میکرد،چه نجوا میکرد و چه فریاد میزد مردم آنقدر تشویقش میکردند که نمیتوانست ادامه دهد. از عزتالله انتظامی بسیار یاد گرفتهام و دیدهام که اگر یک بازیگر بخواهد تمام وجودش را در اختیار تماشاگران بگذارد، باید این چنین کار کند. فکر میکنم که در تمام طول زندگیش این عشق به تئاتر را که برایش مقدس بود حفظ کرد؛او عزت بزرگ بازیگران و هنرمندان تئاتر است و جایش امشب اینجا خیلی خالیست. خیلی خوشحالم که بزرگان عرصه هنر امشب اینجا هستند و سعی میکنند که جای خالی او را مقداری پر کنند.
در ادامه این مراسم، داریوش مهرجویی کارگردان سینما هم در سخنانی گفت:در مورد عزت الله انتظامی خیلی چیزها میتوانم بگویم، از سال 45 یا 46 من با او شروع به کار کردم و در این مدت علاوه بر کارهای مشترکی که با هم میکردیم دوست صمیمی و خانوادگی هم نیز بودهایم؛ از همان اول که عزت الله انتظامی را دیدم شیرینی و کاریزما و قیافه متفاوتش برایم جالب بود.
این کارگردان با اشاره به همکاریاش در فیلم «گاو» با عزتالله انتظامی ادامه داد: برنامه فیلم " گاو" پیش آمد و من با ایشان که کاراکتر اصلی آن فیلم بود و نیز با علی نصیریان ، پرویز فنی زاده ،جمشید مشایخی ، مهین شهابی و ... آشنا شدم . در واقع از طریق آقای ساعدی من با عزت الله انتظامی و گروهش آشنا شدم و خود ساعدی را از زمانی که در آمریکا بودم، میشناختم و مناسباتی با هم داشتیم و وقتی که به تهران آمدم رفت و آمدمان خیلی بیشتر شد و فیلمنامه " گاو " به وجود آمد و ساعدی من را به بچه های تئاتر سنگلج معرفی کرد که در آن زمان بهترین تئاترها در آنجا اجرا میشد.
مهرجویی با اشاره به بازی عزتالله انتظامی در فیلم «گاو» تصریح کرد: در مورد بازی انتظامی در "گاو " باید بگویم که عمیقا در نقش خودش فرو رفته بود و به نظر من یکی از بهترین اجراهای سینماییاش بود، کما اینکه اخیراً که این فیلم در پاریس پخش شد، بسیار مورد استقبال قرار گرفت حتی شاید خیلی بیشتر از اجرایش در تهران، و در آنجا چند روزنامه و مجله این فیلم را یکی از شاهکارهای سینمایی جهان معرفی کردهاند.
این کارگردان در بخش پایانی سخنانش گفت: کار عزت بسیار درخشان بود و همانطور که پری صابری گفت آنچنان در نقشش فرو میرفت که همه چیز را فراموش میکرد؛ یادم هست سفری بود که دو سه روزی به عوامل زمان دادیم تا به تهران بیایند و استراحت کنند ولی عزت نیامد و آنجا ماند ؛ حتی یادم میآید در آن دوره برای تمرکز بیشتر روی نقشش گاهی اوقات در طویله روستا زندگی میکرد.
داریوش مهرجویی در ادامه با تعریف کردن خاطراتی و شوخی با عزت الله انتظامی در غیاب او مورد تشویق حاضرین قرار گرفت.
او یادآور شد:از آن به بعد عزت یار من شد و در" آقای هالو " نیز با هم کار کردیم که با بازی در دو نقش در این فیلم بسیار خوش درخشید و اتفاقا نقش دلال خیلی مناسبش بود و همین موضوع منبع الهام من شد برای نوشتن " اجارهنشینها " و عباس آقا سوپر گوشت ؛ کارمان را همینطور با فیلمهای دیگر ادامه دادیم مثلا " دایره مینا " و بعد از انقلاب هم " اجاره نشینها " ، " هامون " ، " بانو" و .... ولی از یک جایی به بعد چون سن و سالی از او گذشته بود، دیگر نقشی نبود که مناسبش باشد.
مهرجویی اینگونه سخنانش را به پایان برد: بعدها در کاری به نام "بیا تا برویم" نقشی برایش نوشتم که خودش بسیار علاقه نشان داد، ولی به فیلم اجازه ساخت ندادند. این کار ، اثری بود هم ردیف هامون با درون مایه فلسفی و عرفانی ؛ به او گفتم که عزت من نقش اصلی این فیلم را برای تو نوشتهام که نقش آدمی عرفانی و مذهبی است که از کربلا بر میگردد و تجربه خیلی عجیب و غریبی دارد و نگاهش نسبت به خودش ، وجود ، دنیا و ... تغییر میکند و در مرز شک و یقین است. امیدوارم که روزی به این فیلم اجازه ساخت بدهند و بتوانیم مجددا شاهد هنرنمایی عزت الله انتظامی باشیم.
مسعود کیمیایی به عنوان سخنران بعدی از تجربهای که با انتظامی داشته است، اینگونه سخن گفت و ادامه داد: من فقط یک فیلم با عزت الله انتظامی ساختم ولی همان یک فیلم هم چون با هم در سفر بودیم زیاد همدیگر را میدیدیم ، به نظر من انتظامی در کار خودش مرد بزرگیست، من به اندازه داریوش با او خاطره ندارم و زیاد ایشان را نمیشناسم اما آن قدری که میشناسم از او پاکی دیدم و انسانی است فوقالعاده.
بنا بر این گزارش، ایرج راد مدیرعامل خانه تئاتر هم در بخشی از سخنانش مطرح کرد: من افتخار می کنم که سر کلاسی نشستم که با وجود 21 سال اختلاف سنی با عزت الله انتظامی در دانشگاه تهران با او همکلاس بودم. از خصایل و واقعیتهای انتظامی بگوییم، از شیفتگی و بزرگمردی ، از عاشقانه با هنر زیستن او بگوییم.
او یادآور شد: عزت الله انتظامی زمانی که فیلم " گاو " را بازی کرده بود بر سر کلاس درس چون یک شاگرد کوچک مینشست و در جایی که استاد خودش جلوی ایشان بلند میشد و میگفت من خجالت می کشم که شما در جایگاه شاگردی نشسته اید و من پشت میز تدریس ، اما او بزرگ منشانه اتودهایی را که استاد برای شاگردهای کوچک داده بود، عین سایر شاگردها انجام میداد؛ استاد انتظامی هرگز سر هیچ تمرینی و هیچ فیلمبرداری و یا جلسهای نبوده که یک ساعت زودتر حضور نداشته باشد.
او با اشاره به خصوصیتهای عزتالله انتظامی ادامه داد:من از مردی میگویم که وقتی با تمام بزرگواری و توانمندیش میخواست به روی صحنه برود به خود میلرزید،توکل میکرد و وقتی روی صحنه میرفت، میدرخشید و تأثیرگذار بود؛ تاثیرات فراوانی از نوع بازیگری ، سیستم بازیگری ، ... چرا از اینها صحبتی نمیکنیم؟! چرا با افتخاراتمان اینگونه رفتار میکنیم؟
ایرج راد در بخش پایانی سخنانش گفت: در جاهایی که لازم است به دیگران کمکی شود چه مالی و چه معنوی،عزت الله انتظامی پیش قدم است.راجع به عزتالله انتظامی در این مختصر نمیتوان صحبت کرد، ولی آنچه که مهم است این است که انتظامی همانطور که یک بازیگر بزرگ است یک انسان بزرگ نیز هست.
در ادامه عزت الله انتظامی که در بیمارستان بود و حالش کمی مساعد شده بود توانست تلفنی چند کلمهای با حاضران سخن بگوید. او گفت: «با تمام علاقه و عشقی که داشتم تا دور هم جمع شویم و من از محضر همه استفاده کنم ولی خوب گرفتاری برایم پیش آمد و ناچار شدم به بیمارستان بیایم و هنوز هم در بیمارستان هستم؛از تک تک کسانی که زحمت کشیدند و برای من آمدند عذرخواهی میکنم و دست تک تکشان را میبوسم،خدانگهدار .»
پرویز پرستویی به عنوان سخنران بعدی شب عزتالله انتظامی گفت: من در عرصه سینما و تئاتر برای خودم پنج تنی تعریف کردهام که رأس آن عزت الله انتظامی است و چهار استاد دیگر علی نصیریان ، محمد علی کشاوز، داود رشیدی و جمشید مشایخی هستند. آقای راد از اداره تئاتر میگفتند و شاید باورتان نشود که من روزها در مقابل اداره تئاتر میایستادم که فقط بتوانم این عزیزان را تماشا کنم؛ بازیگر آماتوری بودم که در نازی آباد و دروازه غار تئاتر آماتوری کار میکردم و آرزویم این بود که استاد عزت الله انتظامی ، عزت سینمای ایران را از نزدیک ببینم.
او یادآور شد: من و استاد انتظامی قبل از اینکه با هم کار هنری مشترکی بکنیم به یک سری فعالیتهای اجتماعی وارد شدیم که بنده در رکاب ایشان بودم. من تنها یک بار در فیلم " دیوانهای از قفس پرید " افتخار همکاری با ایشان را داشتم و آنجا تازه معنای بازیگری را فهمیدم؛ آن دوره همکاری ، شب و روزهای پر افتخار زندگی من بوده و هست و آنجا خیلی چیزها آموختم.
پرستویی در بخشی از سخنانش به یکی از خصوصیتهای عزتالله انتظامی اشاره کرد و گفت: او خیلی جوانان را تشویق میکند و اگر جوان مستعدی ببیند که خوب کار میکند به هر طریق پیدایش میکند و به او میگوید که چه کاری باید بکند و بنده یکی از این آدمها بودم؛ ایشان بیش از هر چیز به من " نه " گفتن را آموخت ؛ من هیچ ادعایی در عرصه بازیگری یا هیچ چیز دیگری در زندگی ندارم به جز نه گفتن ، این نه گفتن خیلی سخت است مخصوصا در عرصه سینما ، ولی استاد انتظامی به من آموخت که به کار حال حاضرم فکر کنم نه به آینده و کارهای بعدی و به من میگفتند که از خودت مراقبت کن، بازیگر خوب بودن تنها مهم نیست بلکه انسان بودن مهم است. فکر میکنم که افرادی شبیه عزت الله انتظامی تکرار ناشدنی هستند و خدا سایه این افراد را بر سر ما نگه دارد.
پرستویی در بخش پایانی سخنانش از پرویز فنی زاده و خسرو شکیبایی به عنوان هنرمندانی تکرار نشدنی که از دنیا رفتهاند،نام برد.
از دیگر بخشهای شب عزتالله انتظامی پخش قسمتهایی از فیلم مستندی ساخته غزاله سلطانی بود و پس از آن نیز کتابی با عنوان «من عزتم، بچه سنگلج» که انتشارات سخن آن را منتشر کرده است و در ادامه، کارگردان مستند پخش شده سخنانی را مطرح کرد.
این برنامه با همکاری مجله بخارا ، بنیاد فرهنگی هنری ملت و انتشارات سخن برگزار شد.