به گزارش خبرگزاری برنا، عشق در تبعید؛ برنده جایزه ی آلزیاتور ایتالیا در سال ۲۰۰۸ پس از واحه غروب دومین رمانی است که از بها طاهر توسط رحیم فروغی به فارسی ترجمه شده است و در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می شود.
عشق در تبعید تصویر دردناک انسان و جهان است. تصویری که هر روز دردناک تر می شود، به سرعت به همه جای دنیا می رسد و انسان های بیشماری به تماشایش می نشینند. رسانه ها و روزنامه های گوناگون می نویسند و گروهها و نهادهای حمایت از حقوق انسان و زن و کودک و . . . علیه خشونت بازتاب یافته در این تصویرها بیانیه می دهند و سخنرانی می کنند، اما زخم ها و دردها هر روز بیشتر و بزرگتر و عمیق تر می شوند.
عشق در تبعید درباره روزنامه نگاری و روزنامه نگاران است و مسایل گوناگون روزنامه نگاری را هم به چالش می کشد. آزادی مطبوعات، روزنامه نگاران در خدمت قدرت، افرادی که به قصد رسیدن به قدرت راه روزنامه نگاری را انتخاب می کنند، مسوولیت اجتماعی؛ گمشده ی روزنامه نگاری، برجسته سازی در رسانه ها و نقش غول های رسانه ای را در رمان می شود دید. و نیز روزنامه نگارانی را که نوشتن و اطلاع رسانی اتفاقات برای آنها گاهی از نجات جان انسان ها در جنگ دشوارتر است و گاهی مرگ، زندان، تبعید و مهاجرت پاداش انجام مسوولیت حرفه ای شان می شود.
اینکه نویسندگان راویان راستگوی روزگار خویشند بر کسی پوشیده نیست. آنچه را امروز بر انسان ها و جهان می گذرد، آیندگان از داستان ها و رمان ها و شعرها و . . . ی و بجا مانده از این دوران خواهند دانست. اما نویسندگانی هستند که افزون بر روایت اکنون،آینده را نیز در آینه ی امروز می بینند و در داستان ها و رمان های شان به ما نشان می دهند. پیش بینی آنها نتیجه ی ارتباط شان با عالم غیب نیست. چنین نویسندگانی رویدادهای امروز را با هوشمندی تحلیل می کنند و از مطالعه ی نشانه های اکنونی از اتفاقات آینده خبر می دهند. خبر دادن از آینده ی به شدت خطرناک جهان، یکی از دلیل های گوناگون اهمیت رمان عشق در تبعید است. افسوس می خورم که عشق در تبعید با فاصله ای بیست ساله در دسترس خواننده ی فارسی زبان است. ایکاش همان سال ۱۹۹۵ که رمان نوشته شده، به فارسی برگردانده شده بود. تا ما بیست سال پیش از پیدایش بنیاد گرایانی چون داعش خبر داشتیم. هر چند خبر داشتن از آینده ای ویران، تنها بر اندوه امروز ما می افزاید. وقتی این رمان را می خوانیم به درستی درمی یابیم که نقشه ی سیاسی امروز خاورمیانه را بهاء طاهر سال ۱۹۹۵ با کنکاش و تحلیل نشانه های موجود در منطقه و جهان رسم کرده و پیش چشم ما گذاشته است.
رحیم فروغی؛ مترجم و شاعر است و پیش از این مجموعه شعر"یکی مرا به کلینیک معرفی کند"(انتشارات داستان سرا)، ترجمه دو مجموعه داستان کودک "داستان های رندا" و "جوجه تیغی" از زکریا تامر (نشر چشمه)، ترجمه مجموعه داستان "برلین برایم بزرگ بود" نوشته سالمه صالح (نشر قطره) و ترجمه رمان "واحه ی غروب" نوشته بها طاهر (انتشارات نیلوفر) از فروغی منتشر شده است.
بهاء طاهر سال ۱۹۳۵ در جیزه ی مصر به دنیا آمد. در دانشگاه قاهره ادبیات و تاریخ و روزنامه نگاری خواند واز سال ۱۹۵۷ تا سال ۱۹۷۵ در شبکه دو رادیوی مصر که به شبکه فرهنگ شناحته می شد کار کرد. سال ۱۹۷۵ از کار برکنار شد و برای گذران زندگی از راه ترجمه، پنج سال در کشورهای مختلف در رفت و آمد بود. از سال ۱۹۸۱ تا سال ۱۹۹۵ در مرکز سازمان ملل در ژنو بعنوان مترجم کار کرد. پس از آن به کشورش برگشت و هنوز در قاهره روزگار می گذراند.
طاهر اولین داستانش را سال ۱۹۶۴ در مجله ی الکاتب منتشر کرد و اولین کتابش، مجموعه داستان خواستگاری، سال ۱۹۷۲ به چاپ رسید. از مجموعه داستان های او می توان به: خواستگاری، دیشب خوابت را دیدم، به آبشار رفتم، من پادشاه آمدم، و نمی دانستم طاووس ها پرواز می کنند، اشاره کرد. رمان های این نویسنده نیز به ترتیب انتشار عبارتند از: شرق نخلستان ۱۹۸۵ ضحا گفت ۱۹۸۵ خاله صفیه ام و دیر ۱۹۹۱ عشق در تبعید ۱۹۹۵ نقطه ی نور ۲۰۰۱ واحه ی غروب ۲۰۰۶. افزون بر اینها چند ترجمه و کتابهای دیگری نیز در سایر حوزه های ادبی از او منتشر شده است.
بهاء طاهر غیر از جایزه های داخلی کشور مصر، جایزه های دیگری هم به دست آورده است: جایزه ی بهترین رمان ترجمه شده در کشور ایتالیا در سال ۲۰۰۰ برای رمان خاله صفیه ام و دیر، جایزه ی آلزیاتور ایتالیا سال ۲۰۰۸ برای رمان عشق در تبعید و جایزه ی جهانی رمان عربی (بوکر عربی) سال ۲۰۰۸ برای رمان واحه ی غروب.