صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

لمپنیسم در ورزش و فوتبال

فردی که با توهین پست می خواهد!

۱۳۹۴/۰۲/۱۸ - ۱۰:۴۴:۴۳
کد خبر: ۲۸۳۲۵۰
سال هاست که فوتبال ایران اسیر لمپنیسم و فضای آلوده ای شده که در آن تعدادی مدیر، مربی و حتی بازیکن تنها و تنها با فحاشی، تهمت و توهین قصد دارند منویات خود را بر جمع حاکم سازند.

به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، با اینکه تعداد این افراد انگشت شمار است ولی به دلیل جو متشنجی که در فوتبال حاکم شده و گرایشی که بخشی از افکار عمومی به جنجال، تنش و درگیری دارند، این افراد مورد توجه رسانه های غوغاسالار هستند و در این میان حجب و حیای اکثریت قریب به اتفاق اهالی فوتبال باعث شده این عده حرف خود را بزنند و بروند بدون اینکه پاسخی دریافت کنند یا حتی منتظر پاسخ بمانند.

زمانی که صفایی فراهانی بر مسند ریاست فدراسیون فوتبال نشست و آغاز یک دوران طلایی را برای فوتبال ایران کلید زد، یکی از همین افراد شروع به فحاشی کرد و البته به زعم خود دلسوز فوتبال بود و انتقاد می کرد ولی کیست که نداند مرز و فاصله زیادی است میان توهین و فحاشی با انتقاد!

به دلیل شرایط خاص فوتبال در آن روزها صفایی فراهانی از این فرد خواست اگر واقعا دلسوز فوتبال است مسئولیتی را قبول کند تا با کمک هم بار فوتبال را به دوش بکشند و او که منتظر همین فرصت بود و به دلیل رسیدن به پست و مقام، انتقاد را در دستور کارش قرار داده بود، با نشستن روی صندلی نایب رئیسی دوم فدراسیون فوتبال دست از پرده دری هایش برداشت.

صفایی فراهانی مدتی این استخوان لای زخم را تحمل کرد و وقتی فوتبال را به سر و سامانی رساند، ترجیح داد آن محیط غیر قابل تحمل را با بیان جمله ای طلایی ترک کند؛ «فوتبال را به نامادری اش می سپارم!» و کیست که نداند منظور صفایی از نامادری کیست؟!

محمد دادکان پس از رفتن صفایی فراهانی بر صندلی ریاست فدراسیون فوتبال تکیه زد تا دوران طلایی صفایی را به دورانی پر از جنجال و بی خاصیتی تبدیل کند.

در آن سال ها همه چیز بر محور دو، سه نفر می گشت و در تمام تیم های پایه ایران شاهد مشکلات متعددی بودیم اما دادکان با یکدنگی و لجبازی از افراد خود و کارهای خود دفاع می کرد و مخالفان و منتقدان که عمدتا از میان رسانه های گروهی و اهالی مطبوعات بودند را فاسد می خواند و با فحاشی و توهین جواب حرف های آنها را می داد!

منتقدین مدیریت دادکان معتقدند رد و بدل شدن پول های زیر میزی برای حضور در تیم های ملی، جابه جا کردن بازیکنان به تیم های مختلف توسط کارمندان فدراسیون و ... از جمله شاهکارهای این دوران بود!

او حتی تبانی آشکار یکی از باشگاه های تهرانی و حق خوری آشکار از صنعت نفت آبادان را ندید و حتی به رای دیوان عدالت اداری وقعی ننهاد تا ثابت کند برای عدالت و قانون پشیزی ارزش قائل نیست و تنها خودش و دوستان هم پیاله اش را حق و حتی بالاتر از حق می داند.

دادکان حتی زمانی که به دلیل ضعف مفرط مدیریتی و نتایج ضعیف تیم ملی از فدراسیون فوتبال کنار گذاشته شد، کشور را فروخت و باعث تعلیق فوتبال شد و قدمی هم برای رفع این مشکل برنداشت!

وقتی دولت تدبیر و امید بر سر کار آمد، او تلاش گسترده ای را برای رسیدن به پست وزارت ورزش و جوانان آغاز کرد ولی به رغم لابی های نهان و آشکار، حتی در فهرست 10 نفره رئیس جمهور هم قرار نگرفت و از زمانی هم که دکتر گودرزی به عنوان وزیر ورزش و جوانان انتخاب  شد، او سعی کرد پستی برای خود دست و پا کند ولی وقتی به هدفش نرسید بار دیگر شروع به توهین کرد و حتی کار را به جایی رساند که در گفتگوی ویژه خبری شبکه 2 به بخشی از تاریخ فوتبال ایران که به دیدار وزیر ورزش و جوانان رفته بود، توهین و فحاشی کرد.

چندی پیش دکتر گودرزی گفته بود «من با لمپنیسم در ورزش مخالفم» و طبیعتا کسانی که برنامه پنج شنبه شب گفتگوی ویژه خبری را دیدند، احتمالا متوجه لمپنی در ورزش و دلایل مخالفت وزیر با این پدیده مذموم شدند.

نظر شما
نظرات
ناشناس
|
|
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۸
يادم نميره زماني رو كه فوتبال ايران تعليق شد. ايشون چطور روش ميشه هنوز صحبت كنه؟