دکتر جعفر بای ، محقق و پژوهشگر اجتماعی با بیان این مطلب گفت: هرگونه قصور و غفلت در فراگیری علم وفن برای جوانان در هیچ مقطع دیگری جبران پذیر نیست. دوران ارزشمند جوانی بسیار کوتاه وگذران است؛ اما فوق العاده مهم و چگونه سپری کردن آن بسیار حائزاهمیت است. به هرحال زمان در حال حرکت به سوی آینده است و یک جوان چه بخواهد چه نخواهد، این دوره ی طلایی عمرش را سپری خواهد نمود. اما نباید به نحوه ی گذران آن منفعل باشد، اگر جوان فعالانه، هدفمند وبرنامه ریزی شده به چگونه سپری شدن عمرعزیز جوانی توجه نداشته باشد، قطعا با پشیمانی جبران ناپذیری مواجه خواهد شد.
وی افزود: یک جوان مسئول و متعهد نمی تواند صرفا تماشاگر گذرجوانی خویش باشد، متون آموزشی و محتوای مبانی یادگیری برای این دوره ی مهم زندگی به نسبت هر زمان دیگر بسیار فراوان است که اگر زمانی کوتاه در فراغت به بطالت سپری شود، نمیتواند به راحتی آن را جبران کند و مجالی برای بازنگری این ایام تلف شده وجود نخواهد داشت.
به همین دلیل یک جوان آینده نگر باید برای این ایام خجسته و مبارک، برنامه ریزی کند و با یادگیری متون و محتوای اموزشی و فرهنگی میبایست فنون و تکنیک های تخصصی را برای آماده شدن به زندگی فردا فراگیرد.
اگر امروزه قصوری حاصل شود نمیتواند مجالی برای تمرین زندگی مناسب و مطلوب داشته باشد، رشد فزاینده ی دانش بشری و توسعه ی انواع تکنولوژی ها عرصه ی یادگیری را برای جوانان با مشکلات مواجه ساخته که افزون بر فراگیری علوم و فنون می بایست مدیریت دانش نیز برای متون آموخته شده انجام شود.
دیگر مجالی برای کسب همه علوم وفنون وجود ندارد. میبایست با دقت ابتدا نیازسنجی و سپس با نیازسازی جامعه ی فردا بصورت گزینشی به کسب علم و فن پرداخته و باتوجه به پیچیدگی روابط اجتماعی، مدیریت انواع و اقسام ویروس ها و میکروب های اجتماعی جهان امروزی نیازمند کسب مهارت های اساسی برای مدیریت زندگی فردا را دارد تا بتواند خود را از مشکلات و معضلات جامعه ای فردا نجات دهد. به همین منظور با خودآگاهی ، خودباوری و به دور از هرگونه خودخواهی ها و خودکامگی ها به کسب مهارت های لازم برای خودکنترلی وخود مواظبتی پرداخته و باخود مدیریتی بتواند به خود هدایتی برسد و بر گرفتاریها و مشکلات جامعه ی فردا فائق آید.
دکتر بای ادامه داد: با عنایت به مداخله ی عناصر مزاحم در تعلیم وتربیت و مکانیزم انتقال فرهنگی و معضل بحران هویت، جوانان می بایست برای رهایی از مشکلاتی که به نوعی دامن گیر اکثر جوانان شده است، جوانان باید از دوران کودکی و نوجوانی دراندیشه ی کسب مهارت های لازم برای ارتقاء روحی و روانی تلاش نماید و باتربیت خوب توانایی مدیریت احساسات وعواطف و تمرین و خویش را در این خصوص توانمند سازد.
بدین معنا که مثلا بتواند خشم خویش را به هنگام عصبانیت کنترل کرده و بداند چه زمانی وچگونه خشمگین شده و چه هنگامی ابراز شادمانی کند و چگونه نشاط خویش را در جمع نشان دهد یا به چه چیز تعصب ورزد و غیرت خویش را چگونه به معرض نمایش بگذارد.
کسب توانایی های لازم در این خصوص مستلزم تمرین و تکرار فراوان است و باید به لحاظ روحی و روانی توسعه یابد و با صبوری در این زمینه به مرحله خود تسلطی برسد و بتواند خود را در مقابل انواع کنش های پیرامونی مراقبت کند.
امروزه با اختلال در نظام تربیتی متاسفانه نهاد خانواده توانایی اعطا مهارتهای خود مراقبتی و خود محافظتی وخود مدیریتی را به نوجوانان و جوانان خود ندارد.
در عصری که جوانان درمعرض حملات دشمنان قرار دارند و جنگ نرم با بمباران فرهنگی و اجتماعی از طریق انواع شبکه های فراوان ماهواره ای مانع ازدرک فرهنگ بومی و محلی جامعه خویش می شود، تهاجم فرهنگی بیماری گسست نسلی را در خانواده هاحاکم ساخته و متاسفانه با برنامه های گسترده، زمینه سنت ستیزی و فرهنگ گریزی را فراهم کرده اندو قشر جوان که سرمایه عظیم اجتماعی محسوب می شود با عناصر اجتماعی و فرهنگی جامعه اش بیگانه کردند.
وی افزود: اعتماد به نفس را در قشر جامعه به پایین ترین حد خود رسانیده اند وعزت نفس را نیز نابود کرده اند. جوانان کشور را یا با آفت خودبزرگ بینی یا بیماری خود کوچک بینی مبتلا کردند، تا آنها نتوانند خود واقعی خویش را بشناسند و آن را درک کنند.
بحران هویت حاکم بر جامعه نیز این پدیده ی شوم اجتماعی را دامن زده و مانع درک دقیق از غنای فرهنگی و سرمایه های عظیم اجتماعی شده اند.
دشمن با شیوه های متداول تلاش در گمراهی و تشدید انحراف بین جوانان کشور را دارد تا با کبر و غرور و خودبینی های افراطی بستر خود فلاکتی و خود نابودی را فراهم کند.
امید است جوانان با خودآگاهی و خودفهمی دقیق از شرایط کنونی خویش دست یابند و با پیمودن گام های استوار ظرفیت عظیم تمدن سازی را که در جامعه ی ایرانی بصورت بالقوه وجود دارد، به فعل درآورد و با پریشان سازی حال دشمنان، آرمان ها و آرزوهای آنان را به گور بسپارند.