صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

به یاد«نادر ابراهیمی» در هفتمین سال هجرتش؛

نمی شود که بهار از تو سبز تر باشد

۱۳۹۴/۰۳/۱۶ - ۰۹:۴۹:۳۵
کد خبر: ۲۹۰۱۴۲
16 خرداد ماه هر سال یاد آور رخت بر بستن نادر ابراهیمی، نویسنده، پژوهشگر و فیلم ساز ایرانی از میان ماست.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا: من خیلی خسته هستم آقا. خواب... تنها خواب... بخواب هلیا، دیر است. دود دیدگانت را آزار می دهد. دیگر نگاه هیچ کس بخار پنجره ات را پاک نخواهد کرد... چشمان تو چه دارد که به شب بگوید؟

شب از من خالی ست هلیا...

شب از من، و تصویر پروانه ها خالی است

نمی دانم یادتان هست کتاب «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» نام نامی اش را بر سر زبانها انداخت.  «نویسنده ای که دلش می خواست سیاستمدار بشود»، یک سیاستمدار واقعی؛ سیاستمداری که به مردم راست بگوید و به خاطر آزادی همان قدر بجنگد که به خاطر رفاه، به خاطر وطن همان قدر که به خاطر اعتقاد.»

افسوس اما که دیگر گذشته است.

نادر ابراهیمی پس از تحمل یک دوره نه ساله بیماری سرانجام روز پنجشنبه ۱۶ خرداد در تهران، در سن ۷۳ سالگی از دنیا رفت.

نادر ابراهیمی از نویسندگان و هنرمندانی است که به دشواری می توان در طبقه بندی یا جریانی مشخص قرارش داد. وی در ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در این شهر گذراند و پس از گرفتن دیپلم ادبی از دبیرستان دارالفنون، به دانشکده حقوق وارد شد. اما این دانشکده را پس از دو سال رها کرد و سپس در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به درجه لیسانس رسید.

او از ۱۳سالگی به یک سازمان سیاسی پیوست که بارها دستگیری، بازجویی و زندان رفتن را برایش درپی داشت.

در تمام سال های پرکار و بی کار یا وقت هایی که در زندان به سر می برد، نوشتن را- که از ۱۶سالگی آغاز کرده بود- کنار نگذاشت. نادر ابراهیمی یکی از چهره های پرکار هنر و ادبیات ایران بود که از سال ۱۳۴۲ در سن ۲۷سالگی با انتشار نخستین کتابش با نام «خانه ای برای شب» به جرگه نویسندگان ایرانی پیوست.

تا سال ۱۳۸۰ علاوه بر صدها مقاله تحقیقی و نقد، بیش از صد کتاب از او چاپ و منتشر شده است، که در برگیرنده داستان بلند (رمان) و کوتاه، کتاب کودک و نوجوان، نمایش نامه، فیلم نامه و پژوهش در زمینه های گوناگون است. ضمن آن که چند اثرش به زبان های مختلف دنیا برگردانده شده است. از آثار او می توان به: «خانه ای برای شب»، «آرش در قلمرو تردید (یا: پاسخ ناپذیر)»، «هزار پای سیاه و قصه های صحرا»، «افسانه باران»، «در سرزمین کوچک من» (منتخب آثار)، «تضادهای درونی»، «انسان، جنایت، احتمال»، «مکان های عمومی»، «در حد توانستن» (شعر گونه)، «غزل داستان های سال بد»، «ابوالمشاغل» (زندگی نامه) و «فردا مشکل امروز نیست» و «یک عاشقانه آرام» اشاره کرد.

از یک سو تنوع کارهایش در قالب های مختلف، و از سوی دیگر نگاهش به مسایل اجتماعی و سیاسی، باعث شده که میان او و محیط روشنفکری ایرانی فاصله ای وجود داشته باشد.

نادر ابراهیمی چنان که خود نوشته است پیش از این که نوشتن را به عنوان کار اصلی خود برگزیند کارهای زیادی انجام داده است که کمک کارگری تعمیرگاه سیار در ترکمن صحرا، کارگری چاپخانه، حسابداری و تحویلداری بانک، صفحه بندی روزنامه و مجله و کارهای چاپ دیگر، میرزایی یک حجره فرش در بازار، مترجمی و ویراستاری، ایران شناسی عملی و چاپ مقاله های ایران شناختی، فیلمسازی مستند و سینمایی، مصور کردن کتاب های کودکان، مدیریت یک کتابفروشی، خطاطی، نقاشی و نقاشی روی روسری و لباس و تدریس در دانشگاه ها بخشی از کارهای اوست.

نادر ابراهیمی علی رغم استقبالی که از سوی خوانندگان از آثارش به عمل آمده و اغلب آثارش بارها تجدید چاپ شده، از سوی محافل روشنفکری چندان با استقبال روبه رو نشده و در مجله های مشهور روشنفکری ایران به آثارش توجهی نشده است.

این تمام چیزی نیست که باید راجع به آقای نویسنده گفت. تنها  دل نوشته ای بود به یاد جاودانه آن بزرگ مرد که بعد از هجرتش آتش بدون دود را خاموش کرد. آتشی که تا سال ها در قلب دوستدارانش روشن است.

 
گل از تو گلگون تر
امید از تو شیرین تر
 
نمی شود ، پاییز
فضای نمناک جنگلی اش
برگ های خسته ی زردش
غمگین تر از نگاه تو باشد .
نمی شود که بهار از تو سبز تر باشد
و صدای عابر پیری که آب می خواهد

به عمق یک سلام تو باشد.

نظر شما