صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

آیین یادبود حمید سمندریان در فرهنگ سرای سرو برگزار شد؛

از گردهمایی «خولی ها» تا استادی که هیچ گاه از تئاتر خسته نشد

۱۳۹۴/۰۴/۲۳ - ۰۹:۲۷:۳۷
کد خبر: ۲۹۹۶۲۵
آیین یادبود حمید سمندریان هنرمند پیشکسوت تئاتر کشور، با حضور جمعی از هنرمندان تئاتر و سینما، دوشنبه 22 تیر ماه در فرهنگ سرای سرو برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری برنا،  در این مراسم محمود رضا رحیمی کارگردان و مدرس تئاتر عنوان کرد: ایشان همیشه از امید و امیدواری صحبت می کردند. اگر فرمولی که سمندریان برای تئاتر داشت مد نظر مسوولان و مدیران تئاتر کشور قرار می گرفت امروز با مشکلاتی که تئاتر را در بر گرفته، مواجه نمی شدیم. متاسفانه به نظر می رسد تئاتر کشورمان عقب گرد داشته و از اول شروع شده است.

وی ادامه داد: هر وقت گله ایی در مقابل سمندریان می کردیم، ایشان بحث را به سمت تئاتر بر می گرداندند.

رحیمی با بیان این که سمندریان شیفته نصرت کریمی، بازیگر و کارگردان قدیمی تئاتر بود، گفت: او هم چنین پس از دیدن تئاترهای عبدالحسین نوشین، به کلاس های این کارگردان تئاتر می رود. اما همیشه می گفت که استاد من «ادوارد مارکس» (استاد تئاتر در آلمان) است. در واقع می توان گفت سمندریان پل ارتباطی بین تئاتر مدرن ادوارد مارکس و کلاس های حسین خیرخواه و عبدالحسین نوشین است.

انسان فرهنگی مرگ ندارد

این کارگردان با تاکید بر این که انسان فرهنگی مرگ ندارد، اظهار کرد: هنوز سمندریان زنده است و اثراتش را در تئاتر کشور مشاهده می کنیم. این جاست که با مدیران و مسوولانی که تصور می کنند هنر، بازده مالی ندارد به مشکل بر می خوریم.

وی درباره الگوی تئاتری سمندریان گفت: تئاتر معیار، از نظر این کارگردان فقید تئاتر کشو، این بود که نسل های مختلف در کنار هم فعالیت، تمرین و ارائه اثر کنند. و این اتفاق در نمایش هایی که به روی صحنه می برد به درستی رخ می داد.

سعید ذهنی کارگردان، آهنگ ساز و مدرس دانشگاه، ضمن بیان خاطراتی از چگونگی آشنایی اش با حمید سمندریان، عنوان کرد: در کنار تئاتر موسیقی را هم دنبال می کردم و علاقه سمندریان به موسیقی نیز باعث شد تا ارتباط خوبی با هم برقرار کنیم.

وی ضمن انتقاد به جدی گرفته نشدن واحدهای موسیقی در رشته نمایش، گفت: سمندریان به جوانان اهمیت می داد و دانشجویان و هنرجویانش را باور داشت. زمانی که جوان و کم تجربه بودم ساخت موسیقی نمایش «دایره گچی قفقازی» را به من سپردند در حالی که بزرگان موسیقی کشور هم چون حسین علیزاده کنار ایشان بودند و می توانست از آن ها استفاده کند.

کفش سمندریان به پای ما گشاد است

میکائیل شهرستانی، کارگردان تئاتر نیز با بیان این که از سال 61 با سمندریان آشنا شده است، عنوان کرد: البته پیش از آن با آثار ایشان آشنا بودم، اما از سال 61 به بعد ایشان را از نزدیک دیدم و دیگر رهایشان نکردم. تصور می کردم از هر لحظه وجود شمعی که آب می شد باید استفاده کرد و بهره برد.

وی افزود: ایشان شاگردانش را بزرگ جلوه می دادند تا یاد بگیرند چطور پا جای پای ایشان بگذارند. هر چند به شخصه کوچکتر از آنم که بتوانم جای ایشان باشم. متاسفانه شنیدم که برخی هنرمندان خود را سمندریان ثانی معرفی کردند و بسیار متاسف شدم. معتقدم چنین کفشی به پای ما گشاد است و کسی نمی تواند مانند سمندریان باشد.

شهرستانی هم چنین گفت: هم واره احساس می کردم که سمندریان در حال یادگیری است و به همین دلیل هم همیشه به روز بود وتازگی خود را حفظ می کرد. ایشان را هم در زندگی و هم در تئاتر به عنوان معلم می شناسم. سعی کردم به عنوان کسی که در کانون سمندریان با ایشان همکاری داشتم، همان روشی را پیش بگیرم که به من آموخته بود و پایم را خارج از آن حیطه نگذارم.

این کارگردان تئاتر خاطرنشان کرد: سمندریان همیشه درباره چیزی صحبت می کرد که با آن نزدیکی داشت و کتاب های نمایشی که به آن ها علاقه مند بود را می خواند و خود ترجمه می کرد و به روی صحنه می برد. واژه مرگ برای امثال سمندریان صدق نمی کند. او همیشه زنده است. افتخار می کنم که تا آخرین لحظاتی که نفس می کشید بالای سرش بودم. من در هنگام مرگ پدرم کنارشان نبودم، اما در هنگام فوت سمندریان در کنارشان بودم، چرا که فکر می کنم وظیفه نازل هر فرزندی است.

سمندریان همان بود که بود

ایرج راد نیز در سخنانی با تاکید بر این که زنده یاد سمندریان ویژگی های خاص خود را داشت، عنوان کرد: ایشان با تمام شاگردانش هم واره صمیمی و دوست بود و همه را با نام کوچک صدا می کرد و همه را دوست داشت. سمندریان صادق بود و همان بود که بود. او هیچ وقت نقش بازی نکرد و به همین دلیل هم، ما او را پذیرفته بودیم.

این بازیگر و کارگردان تئاتر کشور با بیان این که مرحوم سمندریان بسیار تئاتر را دوست داشت، عنوان کرد: کسی که نگاه غیر از این به تئاتر داشت را هرگز نمی بخشید. برای کار کردن با سمندریان می بایست عاشق تئاتر باشی، همه وجودت تئاتر باشد و تمرین ها رابا تمام وجود انجام داده باشی.

وی افزود: اگر بدون تمرین بر سر صحنه حاضر می شدیم بسیار عصبانی می شد و حتی یک بار سر هما روستا همسرش به خاطر اشتباهی کوچک در تمرین فریاد کشید و نشان می داد که تا چه میزان به تئاتر اهمیت می دهد. سمندریان همیشه از تئاتر صحبت می کرد و هیچ گاه ندیدم که پشت سر کسی حرف بزند. همین صداقت و باور به تئاتر باعث شد که آثارش تاثیرگذار باشد.

وی اظهار داشت: یک هفته پیش از فوت سمندریان، با استاد انتظامی به عیادتشان رفتیم و ایشان به محض این که ما را دیدند شروع کردند از تئاتر حرف زدن و وقتی از تئاتر حرف می زد گویی بیمار نبود و ما هم نمی توانستیم از بیماریشان چیزی بگوییم و یا چیزی بپرسیم. شخصا کمتر کسی را با چنین ارادتی به تئاتر و عرصه نمایش دیده ام. او در همان دیدار پایانی، می گفت حالم که خوب شود، دوباره تئاتر کار می کنم.

هما جدی کار کارگردان نمایش های عروسکی، در سخنان کوتاهی با ذکر خاطره ای از چگونگی آشنایی اش با حمید سمندریان، اظهار کرد: چیزی که از استاد سمندریان دیدم و یادگرفتم، منزلت و اخلاق بود.  سمندریان محکم و استوار بر دانش و بینش خود بود.

وی هم چنین خاطراتی درباره چگونگی برگزاری مراسم بازنشستگی مرحوم سمندریان ذکر کرد.

«خولی» ملقمه ای از خلاقیت و خل بودن هنرمندانه بود

پرویز پورحسینی دیگر بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با اشاره به چگونگی ورودش به تئاتر کشور و نحوه آشنایی اش با سمندریان در اداره هنرهای دراماتیک، عنوان کرد: به این نتیجه رسیده ام که باید مانند گذشته کار کرد و به هیچ دولت و ارگانی توجه نکنیم و امید نبندیم.

وی با بیان خاطراتی از سمندریان، با اشاره به استفاده از لفظ «خولی» توسط ایشان، گفت: سمندریان «خولی» را خطاب به کسانی به کار می برد که از آن ها خوشش می آمد. به نظرم «خولی» ملقمه ای از خلاقیت و خل بودن هنرمندانه بود.

سمندریان کاشف سرعت نور است

جمال اجلالی نیز در بخشی از این مراسم با بیان این که سخنران نیست، تصریح کرد: نمی دانم تا به حال در تئاتر و روی صحنه چطور بازی کرده ام و وقتی به خودم نگاه می کنم می گویم این حرف ها را من چطور آن بالا گفته ام.

وی ادامه داد: از روزی که با سمندریان آشنا شده ام هر روز به یاد او هستم. در سال های 56 و 57 با حمید لبخنده و حسین عاطفی حتی شب ها هم در خانه سمندریان می ماندیم و می خوابیدیم.

اجلالی گفت: برخی خورشید را می بینند و برخی چگونگی تابش و سرعت نور را کشف می کنند، سمندریان کاشف سرعت نور بود. این که چگونه می شود انسان هایی مانند سمندریان داشت؛ نمی دانم، اما در طول تاریخ همیشه چنین انسان های تاثیرگذاری وجود داشته اند.

در این مراسم از شاگردان قدیم زنده یاد حمید سمندریان، هم چون حسین عاطفی، میکائیل شهرستانی، پرویز پورحسینی، جمال اجلالی و محمدرضا رحیمی تقدیر و تجلیل به عمل آمد.

همچنین در نگارخانه هنرهای تجسمی فرهنگ سرای سرو عکس هایی از استاد سمندریان و شاگردان ایشان، به نمایش درآمد.

از حاشیه های این مراسم می توان به این نکته اشاره کرد که تمام خاطره گویان و سخنرانان از ویژگی های شخصیتی سمندریان، هم چون خولی، خطاب قرار دادن مخاطبانی که به آن ها علاقه داشت و هم چنین شوخی ها و جدیت او در حین کار سخن به میان آوردند.

گفتنی است حمید سمندریان نویسنده، مترجم و استاد شاخص تئاتر ایران که از بیماری سرطان کبد رنج می‌برد، پنج‌شنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۹۱ در سن ۸۱ سالگی به علت عوارض ناشی از بیماری در منزل خود درگذشت.

نظر شما