به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان، هر پدیده یا نظام حزبی برای نهادینه شدن نیازمند سازماندهی است.جامعه ایرانی همواره درزمینه حزب گرایی با چا لش ها ی متعددی مواجه بوده.اینک با نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی باز شاهدطرح احزاب،تشکل ها وِائتلاف سیاسی بین جناح ها وگروه ها هستیم.اما هنوز شاهد هیچ گونه حزب وتشکیلات سامان یافته وپایداری نیستیم.آنچه به فرآیند ناپایداری دامن می زندنوع انگاره ونگرشی ست که نخبگان سیاسی وتوده مردم نسبت به حزب دارند،درجغرافیای سیاسی استان لرستان نیزنیروهای سیاسی این سامان نتوانسته اند به شکل مثبتی درروند توسعه سیاسی تاثیرگذارباشندوبه عبارتی نوعی هماهنگی وهم پوشانی میان توسعه حزبی ورفتارسیاسی دموکراتیک به وجود آورندبه عبارتی احزاب فاقد پایگاه مردمی هستند وبیشترجنبه تشریفاتی ومحفلی دارند تنهادرزمان انتخابات، آن هم به شکل نمادین،نمایشی ودرزمان انتصاب پست های مدیریتی فعال می شوند.بنابراین برای واکاوی وتبیین فرهنگ سیاسی توسعه نیافته این دیار به چند شاخص فرهنگی وساختاری که دربی ثباتی احزاب در استان مأثر هستند می پردازیم.
1-نگاه منفعتی به حزب:یکی ازمولفه های منفی درزمینه احزاب دراستان لرستان نگرش منفعت محوریست.تلقی وانگیزه برخی ازشخصیتهای سیاسی وگروهای اجتماعی نسبت به فعالیت حزبی کسب قدرت وحفظ قدرت است وگاها" درمیان بعضی ازنیروهای سیاسی استان شاهد این پدیده سیاسی وانسانی هستیم،حتی برخی ازمدیران باگرایشاتمخالف ومتضادسعی دارندبا تغییررویکرد سیاسی درساختار حزبی غیرگرایشی خود فعالیت کنندوجالباینکه این نوع شخصیت های سیاسی چون درمیان مردم نیستند ونیز خاستگاه طبقاتی واجتماعی آنهاجداازخاستگاه طبقاتی مردم میباشندعملأ نمی توانند فعالیت میدانی وتشکیلاتی انجام دهند.به عبارتی ارتباط ارگانیسمی خودراباتوده مردم ازدست داده وبه شخصیتهای محافظه گر تبدیلشده ودرنتیجه مانع توسعه حزبی می شوند ومردم نیز به دلیل چنین ساختارورویکردهای سیاسی ازفعالیت حزبی فاصله می گیرند.
2-اقتدارطلبی وفرصت طلبی:ازآفت هاوآسیب های جدی کارهای حزبی وتشکیلاتی دراستان نگرش اقتدارگرایی وفرصت طلبی می باشد.قدرت به صورت انحصاری ومتمرکز دردستان یک یا دو شخص خلاصه می شود وهدف اصلی دستیابی به منافع ومقاصد سیاسی واقتصادی است که این امر خود باعث ناامنی وبدبینی در ساختارحزبی شده وافراد احساس تعلق به حزب وکارهای جمعی نمی کنند.
3-خصومت های فردی وگروهی:نیروها وکنش گران سیاسی در استان لرستان به جای رقابت سیاسی مثبت وتعامل سازنده سعی درنابودی یکدیگردارندووجود اختلافات پایدار دربین برخی ازگروها وافرادورفتاروادبیات سیاسی تخریبی وتکفیری،برچسب زنی واتهام نیروههای سیاسی درمجالس محفلی وتشکیلاتی نسبت به هم باعث شکاف وبی اعتمادی سیاسی واجتماعی شده وفهم مشترک دررسیدن به منافع همگانی در عرصه سیاست و استمرار کار حزبی و فرهنگ توسعه حزبی را به مخاطره انداخته و در این حالت است که افراد و نیروهای سیاسی نمی توانند با یکدیگر مشارکت سیاسی و اجتماعی داشته باشند .
4_ فقدان فرهنگ اجماع وائتلاف: در حقیقت از تنگناها و موانع عمده توسعه سیاسی وحزبی در استان عدم شناخت بستر ها وزمینه های لازم برایائتلاف میان نیرو ها، گروه ها و حزب های سیاسی است.ائتلاف و همگرایی باعث وفاق واعتدال درروند زندگی سیاسی شده و باعث تعادل و آرامش در فضای سیاسی جامعه می شود.درفرآیند اجماع است، که ما شاهد دمکراتیک کردن یا توزیع قدرت در میان طبقات و نیرو های سیاسی هستیم درحقیقت هیچگاه درتاریخ سیاسی این سامان ما شاهد فرهنگ اجماع و ائتلاف زنده و پایدار در میان نیروها و کنش گران سیاسی که منتج به توسعه سیاسی پیشرو باشند شاهد نیستیم گرچه در برخی از مقاطع سیاسی و تاریخی ما شاهد ائتلاف هایی بوده ایم اما این نوع ائتلافها جنبه طایفه ای،عشیره ای و شکننده ای داشته و عملا" تأثیری بر روند توسعه سیاسی وحزبی نداشته اند.
5-نهاد یاسیسم های اجرایی:به تنهایی فرهنگ سیاسی توسعه یافته یا غیر توسعه یافته عامل یا مانعی برای نهادینه شدن فرهنگ تحزب دراستان به شمار نمیرود بلکه ساختاریاسیستم قدرت و رابطه دیا لتیکی آن با تحزب درامر توسعه سیاسی نقش اساسی دارد.بنابراین سیستم یا ساختارقدرت همچون(وزارت کشور) درتوسعه فضایی سیاسی و اجتماعی و کمک به احزاب، تشکل ها وگروه های سیاسی نقش مهمیدارد و میتواند با سامان دادن به فعالیت های احزاب و تعامل مستمر با آنها در تقویت جامعه مدنی موثر باشد ودرشرایط فعلی استان به دلیل وجود جریانات وجناح های سیاسی،بازیگران نوظهورورقابت سیاسی درپروژه انتخابات مجلس شورای اسلامی درآینده مسوولیت این سیستم را دو چندان کرده،
6-فرهنگ قبیله ای:دراستان متاسفانه الگو و رفتارسیاسی حاکم برفرآیند مشارکت سیاسی چه در انتخابات و چه درکارهای جمعی وتشکیلاتی براساس رفتار قومی وقبیله ای است تا بر مبنای کنش های عقلانی ومدنی همانطور یک کاندیدا شورای شهر یا مجلس... سعی می نمایند سرمایه وپایگاه اجتماعی وسیاسی خودراازاقوام ودوستان تشکیل دهدوباسامان دادن آن به رقابت درانتخابات بپردازد،متاسفانه درکارهای حزبی وتشکیلاتی رهبران حزب نیزاین روش رادرپیش گرفته اند وهمین عامل باعث شده مصلحت ومنافع دوستان به منافع ومصلحت حزب ومردم اولویت داشته ونیز باعث شده افرادتوانمندونخبه نتوانندفرصت لازم برای مشارکت درقدرت دست پیداکنندوهمین رفتارهای سیاسیباعث شده مردم علاقه ای به کارهای گروهی وجمعی نشان ندهندودرنهایت شاهدساختاراحزاب پیشرووپایداری دراستان نباشیم.