صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نگاه خبرگزاری برنا به برنامه دست به نقد

نسیم لبخند در بازار نقد

۱۳۹۴/۰۶/۰۳ - ۰۶:۳۷:۲۰
کد خبر: ۳۱۱۰۱۹
نسبت ظریفی میان خنده و خرد برقرار است و به قول مارکس آنها که می اندیشند جهان را کمدی می بینند نه تراژدی!

اگرچه از پس خنده در پی شادی و نشاط و سرگرمی هستیم اما پشتوانه خنده خرد است نه بی خردی چنانکه برخی بی خبری را رمز شادی می دانند. اتفاقا آنکه عاقل باشد تن به غم دنیا نمی دهد که خوب می داند غم خوردن شرط خردمندی نیست! و نیک می داند که نگاه خردمندانه به جهان و انسان جز به شادی و امید ختم نمی شود که خالق این جهان حکیم و عادل است و جز خیر و شادی برای بندگانش نمی خواهد که به قول حضرت مولانا" خون ما بر غم حرام و خون غم بر ما حلال. هر غمی کو گرد ما گردید شد در خون خویش"

با فهم این معنا درمقدمه می خواهیم به سراغ برنامه " دست به نقد" شبکه نسیم برویم. برنامه ای که به نظرمی رسد از خنده بازار عبور کرده و با کوله باری از تجربه به پختگی بیشتری رسیده است. طنازی هایش ازجنس بازی ها کلامی وغیرکلامی نیست که به قصد خرید خنده مخاطب دلخوش کند که در پس این خنده به خردورزی می اندیشد.

شهاب عباسی و تیمش بعد از عبور از تجربه شیرین خنده بازار که بار دیگر پس از سالها طنز آیتمی را به تلویزیون برگرداند و نشان داد هنوز هم علی رغم درخشش کمدی موقعیت های داستانی می توان ازطریق طنز آیتمی نیز نظرو رضایت مخاطب را جلب کرد. شاید، شاید همین موفقیت موجب شده باشد مهران مدیری بار دیگر به سراغ طنز آیتمی در شوخی کردم رفته و بار دیگر آن را تجربه کند. این بار اما خنده بازاری ها بی اعتنا به بازار خنده برای خنده ( که البته این خود در جای خود نیکو است) به سراغ هدف طنز رفته و از پوسته گذشته و به مغز رسیده اند.چنانچه از عنوان برنامه هم می تواند حدس زد که خنده بازاری ها این بار به سراغ بازار نقد رفته و سویه انتقادی برنامه را پررنگ تر کرده اند. شاید به همین دلیل برخی معتقد باشند که مثلا دست به نقد به اندازه خنده بازار دستش در خنداندن مخاطب پر نیست اما واقعیت این است که آنها پای در وادی دیگری گذاشتند که رویکرد انتقادی برنامه بیشتر شده و بالطبع وجوه تلخ و گزنده بیشتری هم دارد گرچه همچنان می خنداند اما خنده ای که با خردورزی همراه است.

درست بر همین اساس است که به نظر می رسد در دست به نقد نسبت به خنده بازار " متن" از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. دست به نقد بیش از آنکه به بازیگر تکیه کند به متن تکیه کرده مثلا خیلی از بازیگرانی که در خنده بازار گل کردند و چه بسا به واسطه طنازی های شخصی و نمک ذاتی آنها بود که بازار خنده بازار داغ شده بود در این سری حضور ندارند و این بار متن به محور برنامه بدل شده و همچون یک اثر سینمایی می ماند که به جای تکیه بر ستاره ها و سوپراستارها به فیلمنامه اهتمام بیشتری ورزیده است. به عبارت دیگر باید گفت با حفظ ساختار فرمی نسبت به خندبازار اینک دست به نقد دست به تعمیق محتویی زده است.بیشترین سویه این رویکرد انتقادی را باید دربازنمایی رفتار اجتماعی وفضای عمومی جامعه در بوته نقد دانست. در واقع دست به نقد به جای نقد شخصی و انتقاد نسبت به یک فرد خاص به نقد ناهنجاری های اجتماعی و رفتار جمعی می پردازد و یک نوع خود انتقادی اجتماعی است که همه ما تک تک مخاطبان می توانیم ضعف و کاستی های رفتار اجتماعی خود را به عنوان یک شهروند در آیینه آن ببینیم. به همین دلیل است که شبیه سازی هایی که در خنده بازار شاهد بودیم در دست به نقد کمرنگ شده و بیشتر به سراغ کنشمندی های اجتماعی رفته است. اگرچه گاهی ردپای برخی از افراد در شبیه سازی ها را می توان مشاهده کرد اما نگاه کلی به سمت یک برنامه رفته تا اشخاص مرتبط با آن برنامه. حضور حسن رفیعی به عنوان یک بازیگر کمدی که سالهاست ازعرصه نمایش دور بوده و بیشتر در کسوت مجری ظاهر شده در بخشی به نام غسالخانه یکی از جذابیت های این برنامه است.جالب اینکه سیاوش مفیدی به عنوان یکی از بازیگران خنده بازار این باردرمقام کارگردان نیزدرکنارشهاب عباسی قرار گرفته ضمن اینکه یکی از خوانندگان تیتراژ پایانی برنامه نیز هست. تیتراژی که در مضمون ترانه خود قرار است نگاه مخاطب را به زندگی عوض کرده و به اوانگیزه وامید بیشتری ببخشد.یکی از جذابیت های دست به نقد که از خنده بازار نیز با استقبال بالای مخاطبان مواجه شد و طرفداران زیادی داشت شوخی کردن با برخی از برنامه های خود صدا و سیما بود. مثلا چند وقت پیش شاهد شوخی با برنامه قند پهلوی شبکه آموزش بودیم و اینک طبق شنیده ها قرار است این اتفاق درباره برنامه خندوانه رخ دهد که هم شبکه ای با برنامه دست به نقد هم هست. بعد از خندوانه اینک دست به نقد نیز از جمله برنامه های تولیدی خود شبکه نسیم است که در جهت اهداف این شبکه یعنی نشاط و سرگرمی تولید شده. برنامه ای که به نظر می رسد برای توفیقش به پشتوانه تولیدی بیشتری نیاز است.

بر خلاف مجموعه های نمایشی که این روزها با کمک اسپانسرحمایت می شوند تا کنون رد و پای از این موضوع را در برنامه دست به نقد ندیدم. این در حالی است که به اعتقاد من اتفاقا این برنامه اگر حامی مالی داشته باشند اتفاق بدی نیست. برنامه ای که قرار است از طریق طنز دست به فرهنگ سازی بزند می تواند از طریق پیوند با منابع اقتصادی در رسیدن به این هدف موفق تر باشد. امروزه درهمه جای دنیا اقتصاد و فرهنگ به هم گره خورده اند تا از این پیوند مبارک، همه مردم بهره ببرند. باید بپذیریم که درشرایط حاضر که ساخت برنامه های که رسالتشان شاد کرد مردم است باید توان مالی این شاد کردن را هم داشته باشند.در جهان امروز فرهنگ و اقتصاد به هم وابسته اند.

اگر بخواهیم موقعیت کمیک وطنازانه دست به نقد را صورت بندی کنیم می توانیم آن را چیزی بین قند پهلوو خندوانه قراردهیم که هم سویه طنازانه از جنس طنز فاخر وپرسشگر و ازسوی دیگر سویه سرگرم کننده را در یک دیالکتیک ساختاری پیش می برد. برنامه ای که پروداکشن سختی دارد و با توجه به هزینه و بودجه ای که رسانه ملی برای ساخت چنین برنامه های لحاظ می کند و با لحاظ کردن طراحی صحنه و لباس؛ دکوراسیون و اهتمام در گریم و چهره پردازی به نظر می رسد دست به نقد از حیث مالی چندان دست به جیب نبوده که طبعا این کمبود در کیفیت برنامه بی تاثیر نیست. هرچند برخی از عناصر و المان های تکراری نیز در این برنامه دیده می شود که نیاز به چکش کاری و تریم تدریجی دارد. دست به نقد تا اینجای کار فارغ از ضعف و قوتهایش ثابت کرد که هنوز دوران طنزهای آیتمی به پایان نرسیده و همچنان می توان از این ظرفیت در جهت سرگرمی و تامل مخاطب بهره برد. رویکرد انتقادی- اجتماعی رویکرد مناسبی است که می توان ظرفیت های بالقوه این ساختار طنز را بالفعل کرده و به جای نق زدن ،دست به نقد شد. دستی که نقد می کند دستگیری می کند نه مچ گیری! این دست ها انگشت اتهام به سمت کسی دراز نمی کند بلکه ضعف و کاستی و نابهنجاری ها را نشان می دهد که قرار است نه با قهر که با مهر برطرف شود. دست هایی که قرار است شفابخش باشد هم روح و جسم خسته مخاطب را هم روح زخمی جامعه را. باید دستانش را به گرمی فشرد که همیشه آنکه دست به نقد است دلگرمی می بخشد.

نظر شما