صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

گام به گام با ستارگان وطنی و فرنگی

گزارش یک جشن/ وقتی حاشیه جای متن را می‌گیرد

۱۳۹۴/۰۶/۰۷ - ۲۳:۱۳:۳۵
کد خبر: ۳۱۲۴۸۱
بله، این بازی خیریه ای تمام شد، با همه اتفاقات خوب وبدش! ولی شاید این تجربه ای باشد برای ما که بدانیم برای برگزاری چنین دیدارهایی باید برنامه داشت نه ادعا!

به گزارش خبرنگار ورزشی برنا، در حالی که حدود دو روز از بازی تیم های ستارگان ایران و جهان می گذرد اما همچنان حرف و حدیث ها و حاشیه های این بازی پابرجاست و هر روز از آن صحبتی جدید به بیرون درز پیدا می کند. قصد داریم در این گزارش هر آنچه که در 24 ساعت حضور ستارگان جهان در ایران رخ داد را مو به مو بررسی کنیم.

ساعت از 1 بامداد گذشته بود که 9 تا از بازیکنان تیم ستاره های جهان به ایران رسیدند(سالگادو و کارلوس روز قبل آمدند و یورک و دسایی هم ساعتی بعد به ایران آمدند) و از جایگاه CIP و از روی فرش قرمز با استقبال خیره کننده اهالی رسانه به سمت اتوبوس رفتند. استقبالی که با بدخلاقی و کم حوصلگی اکثر ستاره ها توی ذوقش خورد و ناکام ماند و خبرنگاران و عکاسانی که حدود 8 ساعت در فرودگاه سرگردان بودند؛ بدون نتیجه خاصی به خانه هایشان بازگشتند و ستاره ها هم به هتل اسپیناس رفتند تا استراحت کنند.

مهم ترین اتفاق شب اول شیرین کاری و به نوعی حماقت یکی از تماشاگران بود که با یک ضربه دست به پشت سر کارلوس، به زعم خودش خوش و بش کرد و می خواست با این ضربه مشکل بی مویی کارلوس را رفع و رجوع کند!

فردای آن روز تیم ستارگان تکمیل شده بود و ستارگانی که روزگاری از قاب تلویزیون شاهد هنرنماییشان بودیم؛ قرار بود تا ساعاتی دیگر رودرروی ما قرار بگیرند و پا به توپ شوند. گرد پیری بر روی صورتشان نشسته بود اما هنوز هم دیدنی بودند.

استادیوم برعکس تصور خیلی ها، پر نشد و حتی نیمه پر هم نشد. اما بازهم به نسبت بازی های لیگ که به زحمت 20 هزار نفر را به خود می بیند؛ بازهم در نوع خودش جالب توجه بود. یکی از معدود دفعاتی بود که هر دو تیم تشویق می شدند. یعنی یک لحظه صدای تشویق فیگو را می شنیدیم و چند لحظه بعد کریم باقری مورد حمایت قرار می گرفت. طبق پیش بینی ها 7 و 8 محبوب سرخابی ها بیش ترین توجه را از طرف تماشاگران به خود اختصاص دادند.

بازی با سوت خداداد افشاریان آغاز شد و تا پایان نیمه نخست نکات جالبی را در خود دید. از سه گل بدی که عابدزاده خورد تا آمادگی فرهاد مجیدی که با یک قیچی برگردان تماشایی تکمیل شد و البته همین قیچی به یکی از سوژه ها تبدیل شد که اگر فرهاد می دانست آن حرکت را انجام نمی داد.

بین نیمه و در رختکن خداداد عزیزی به قیچی های فرهاد، به شوخی یا جدی ایراد می گیرد و همین باعث می شود تا فرهاد ساکش را بردارد و اردوی تیم ستارگان را ترک کند تا اولین ترکش دور هم جمع شدن ستاره هایی که هر کدام ادعای بزرگی می کنند به صدا دربیاید.

یکی دیگر از اتفاقات جالب نیمه اول نمایش خیلی ضعیف احمدرضا عابدزاده بود. عقاب آسیایی که عقاب وار عمل نکرد و به دلایلی در زمین ماند و حتی کار را به جایی کشاند که نمی خواست بین نیمه هم تعویض شود و جای خود را به میرزاپور دهد.

بازی آنقدر سخت و جدی بود که علی پروین خطر نکرد و از هنرمندان تیمش تا آن جا که می توانست استفاده ای به عمل نیاورد و آن ها را روی نیمکت نشاند. شاید به خاطر همین بود که محسن تنابنده قبل از شروع بازی از حضور در این دیدار انصراف داده بود. در نهایت بازی با همان نتیجه 3-0 خاتمه یافت تا فاصله فوتبالیستهای قدیمی ما با تعدادی از بهترین فوتبالیستهای فرنگی مشخص شود. گرچه قرار بود نتیجه مهم نباشد.

بعد از پایان بازی و در میکسد زون ورزشگاه، افرادی حضور پیدا کردند که شاید برای اولین بار به استادیوم آمده بودند و  البته کارت خبرنگاری هم داشتند. این ها دیوانگان پدیده خانمان سوز سلفی بودند که می خواستند هر طور شده با ستارگان داخلی و خارجی در یک قاب قرار بگیرند و آخر شب با گذاشتن این عکس ها در صفحات شخصیشان لایک های زیادی را به خود اختصاص دهند و از آن لذت ببرند و به خود ببالند.

از صبح گفته شده بود، ستارگان جهان بعد از بازی برای صرف شام به هتل اسپیناس بازمی گردند و بعد از آن به هتل المپیک می آیند تا در مراسم جشنی که قرار بود برای بیماران MS ترتیب داده شود شرکت کنند و لباس های امضا شده خود را تقدیم کنند و جایزه ها و یادگاری هایی که  برایشان در نظر گرفته شده  را دریافت کنند و به فرودگاه بروند و از آنجا هم عازم کشورهای خود شوند.

اما کاملا مشخص بود وقتی فیگو لباسش را با کریمی تعویض می کند یعنی خبری از بازگشت دسته جمعی نیست. وقتی چهره خسته و عصبانی و کلافه داویدز و کوتو و پائولتا دیده می شود؛ عیان است که این نفرات حوصله بازگشتن یک مسیر طولانی و شلوغ را ندارند و همین طور هم شد. با تاخیری زیاد، گایزکا مندیتا، فرناندو سانز و خورخه رومئو(مسئول پیشکسوتان رئال مادرید) به مراسم آمدند و در حالی که بی نظمی و هرج و مرج در مراسم موج می زد؛ جایزه های خود را گرفتند و چند امضا هم کردند و خیلی زود رفتند.

حسین یاریار مدیر عامل باشگاه هنرمندان هم از فرصت استفاده کرد و با تعریف داستان آوردن ستارگان جهان به ایران، اشک را به چشمان حضار آورد.

و سرانجام حدود ساعت 2 بامداد، ستاره ها پر زدند و از ایران رفتند. بدون شک ما در این 24 ساعت خود واقعی خودمان را به آن ها نشان دادیم. نشان دادیم که چقدر مهمان نواز هستیم. نشان دادیم چقدر برگزاری این جور مراسم ها را بلد نیستیم. نشان دادیم تا چه اندازه می توانیم از کاه کوه بسازیم و از آب گل آلود نهنگ بگیریم. اینکه می توان از مراسم خیریه هم  می توان پول استخراج کرد. نشان دادیم چه قدر خوبیم که با همه این بدی ها اکثر ستاره های خارجی از بازگشت به ایران حرف بزنند و اینکه سفرای خوبی برای ما در کشورهایشان خواهند بود. به هر حال ماجراجویی 24 ساعته به اتمام رسید و ما ماندیم و حوضمان و اینکه از 24 ساعتی که می توانستیم از آن به عنوان یک جشن ملی استفاده کنیم؛ چه حواشی ای درست کنیم و چه قدر دردسر ساز شویم و حاشیه را جایگزین متن که کار خیر بود؛ بکنیم.

نظر شما