صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

علی ملاقلی پور در گفت و گو با برنا از حواشی روز فوتبال و اکران قندون جهیزیه گفت:

ببینید چه کسی کارد را به استخوان رساند/ وقتی مسئله ای ابعاد جهانی پیدا می کند تازه داخلی ها بر روی آن حساس می شوند

۱۳۹۴/۰۶/۱۱ - ۱۳:۳۱:۲۰
کد خبر: ۳۱۳۸۸۲
همه چیز از ساعت 18 روز جمعه 6 شهریورماه برای عامه مردم شروع شد ،شروعی پررنگ برای مخاطب عام از مبحثی کهنه برای سینماگران ، کارگردان فیلم سینمایی قندون جهیزیه وسط بازی ستارگان فوتبال ایران با ستارگان فوتبال جهان به وسط زمین رفته بود، با لباسی که طرح پوستر فیلمش را داشت، حرفش این بود که در همزمانی اکران فیلمش با فیلم مجید مجیدی در شرایط اکران وی اجحاف صورت گرفته است ، سخنی که او بر آن تاکید دارد ولی سینماداران آن را رد می کنند، رد سخنی که امروز این کارگردان از آن می گوید ولی پیش تر هم برای آثار دیگران رخ داده است ، این تناقض در بیان شرایط حاکم بر این فیلم و اتفاقات حواشی آن مبحثی شد که پای سخن علی ملاقلی پور کارگردان فیلم بنشینیم و وی چنین به خبرنگار سینمایی برنا گفت که در ادامه می خوانید.

*از روز مسابقه صحبت کنیم، ازاینکه چه شد کارگردان جوان سینمای ما با لباسی که پوستر فیلمش بر  آن نقش بسته ،به وسط زمین می رود ،قصد چه بود ، مقصود چه بود؟

- بهتر است من نگویم و شما بنویسید و ماجرا را تجزیه و تحلیل کنید. هر کسی هرچه گفت من به دیده منت گذاشتم و می گذارم .  به قول معروف  آنچه  که عیان است چه حاجت به بیان است.

*نظر شما درست ولی بیایید کمی از آن روز بگوییم و اینکه  آن روز چه شد که با خود تصمیم گرفتید به میدان ورزشی بروید و اعتراض خود، از شرایط اکران فیلم‌تان را در میدان ورزشی آنهم مسابقه ای که حضور ستارگان جهان را با خود همراه  ببرید و بزنید؟ و از همه مهمتر اینکه الان بعد از گذر چند روز از آنچه آنروز انجام دادید و انتخاب برای حضور در میدان فوتبال برای سخن گفتن از مسیر ی که برگزیدید راضی هستیدو عکس العمل مثبتی دریافت کردید؟

_ ماجرا این است که بین سکوت کردن و فریاد زدن برای بازپس گیری حق، فرق ها  وجود دارد ، ما مکلف به نتیجه نیستیم ، مامور در حال انجام وظیفه هستیم.در مورد اینکه چرا به فضای ورزشی و میدان مسابقه بین اللملی فوتبال رفتم باید بگویم، کاری به فضای ورزشی نداشتم، بحثم این بود و هست که اعترض خود را جایی بیان کنم که صدای عدالت خواهیم به گوش برسد،  می خواستم صدایم شنیده شود.

*و اما حال بعد از گذر نزدیک به یک هفته از آن روز و بیان اعتراض خود به آن شکل از سوی مراجعی که قصد داشتید صدایتان را بشنوند و عکس العمل دیدید یا نه ، سکوت کردند و کاری صورت نگرفت ؟

_فکر می کنید ، کسی که می رود وسط زمین فوتبال اعتراض خود را به آن شکل بیان می‌کند، پیش از آن، مسیرهای قانونی و گفت و گو را پیش نرفته است ؟! شما نامه های گلایه آمیزبنده  را؛ در خبرگزاری ها و سایت‌ها خوانده اید،  من یک آدم فرهنگی هستم و حرفم را مودبانه گفتم، ابتدا سعی کردم  با گفت و گو گفتم به راه حل مناسب برسم ولی با این روش صدایم مورد بی توجه ای قرار گرفت و همین شد به دنبال راهی گشتم تا حرف اعتراضم را شنوا به گوش ها برسانم.

*شما به این راه حل رسیدید ولی نقدهایی بر این انتخاب راه وجود دارد ، نقدهایی که می گوید چرا باید آنجا و در زمینی که بازیگرانی از جهان آمده بودند از اعتراضی می گفتیم که بر پایه این نقدها جای گفتن از آن آنجا نبود.

_اینجا وقتی مسئله ای ابعاد جهانی پیدا می کند تازه داخلی ها بر روی آن  حساس می شوند برپایه این روند آنجا را برای گفتن حرف هایم انتخاب کردم .

*مبحث اعتراضی شما بر میزان سانس‌های اکران فیلم قندون جهیزیه است. این درحالی ست که پای صحبت سینماداران که می نشینیم می گویند :«نه! ما سانسی را کم نکردیم »

_ دیوار حاشا بلند است . شما از جلوی در سینما صحرا رد شوید و ببینید چه فیلمی دارد پخش می شود و قبلش چه فیلمی بود. سینما سپاهان اصفهان نیز اکران ما  گرفت، این شرایط به نظر شما  توهم من است یا حقیقت دارد ؟! شما به چشمان خودتان ایمان دارید؟ بروید سانس های اکران قندون جهیزیه را در  سینماتیکت ببنید که خود گواه بسیاری از حرف هایم است  .

*حال این سوال پیش می آید که بعد از آن روز و بیان اعتراض شما به نحوه اکران یک فیلم وسط میدان فوتبال ،سازمان سینمایی و مسئولان چه کردند و آیا اینگونه برخورد شما برای رساندن حرفتان به گوش مسئولان نتیجه خاصی داشت ؟

_تنها یک قول داده اند.

*این قولی که دادند چیست ؟

_تا الان که تنها یک قول بوده است، اگر تغییر ایجاد شد به شما می گویم. قول به درد ما نمی خورد ما با عمل طرف هستیم. جالب است، بگویم ماجرایی که برای اکران فیلم قندون طلا رخ داد، بسیار نزدیک به روایت فیلم است، کسی که می خواهد روایت حقیقی سینمای ایران را بداند برود و این فیلم را ببیند آنجا حقیقت سینما نمایان است  . فیلم از فیلمسازش جدا نیست. سینمای ارگانی سعی کرده آدم ها را از هم دور کند ولی این آدم ها هستند که به هم کمک می کنند. همین الان هم اگر توجه کنید عموم اعضای سینما از بازیگرها و یک سری از بچه های سینما آمدند پشت این فیلم، چون می دانند درون سینما چه خبر است ما سال هاست پشت این مفاهیم قایم شدیم که ما آدم های فرهنگی هستیم و حتی نباید داد بزنیم ،روی پایمان بزرگترین سنگ ها می افتد خون فواره می زند آدم ها این را نمی بینند می گویند چرا داد می زنی. تو هنرمندی؟! به  آدم هایی که مرا به سمت سکوت هدایت می کنند می گویم :«من اول انسانم و بعد هنرمند» وقتی درد می آید، طبیعت درد ،داد زدن است ، نمی شود جلوی داد زدن را گرفت. به نظرم به جای اینکه به این بپردازید چرا فردی با اعتراض وسط میدان ورزشی می رود باید به این نگاه داشته باشید که چه کسی کارد را به استخوان رساند.

نظر شما