صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

برای "ناصر دفتر روایی" موسس مدرسه ناصری خلخال

۱۳۹۴/۰۶/۱۲ - ۰۷:۵۲:۲۵
کد خبر: ۳۱۴۰۴۷
تمامی سرمایه های علمی و فرهنگی خلخال که در عصر حاضر به دو شهرستان گیوی و خلخال تقسیم شده مدیون ناصر دفتر روایی هستند. آری این شخصیت منحصر به فرد پس ازمدرسه رشدیه تبریز که اولین مدرسه مدرن در تاریخ ایران است مدرسه ناصری خلخال را بیش از یک قرن پیش در خلخال با درد و رنج و شکنج بنیان نهاد.

وقتی که تاریخ معاصر خلخال را ورق می زنیم تاریخی پر افتخار که در حوزه های مختلف برای این مرز و بوم نقش آفرینی کردند ازحوزه علمیه تا آکسفورد تا سوربن تا میشیگان تا  شیکاگو،از حوزه آموزش گرفته تا سیاست ،از ادبیات گرفته تاپزشکی و بی هوشی، شخصیت های برجسته ای که در دنیا شناخته شده هستند در بین تمامی این سرمایه ها نامی آشنا است که همگان مدیون او هستند، آری ناصر دفتر روایی همچون نگینی درخشان در تاریخ معاصر ایران و آذربایجان و خلخال می درخشد. تمامی سرمایه های علمی و فرهنگی خلخال که در عصر حاضر به دو شهرستان گیوی و خلخال تقسیم شده مدیون وی هستند. این شخصیت منحصر به فرد پس ازمدرسه رشدیه تبریز که اولین مدرسه مدرن در تاریخ ایران است مدرسه ناصری خلخال را بیش از یک قرن پیش در خلخال با درد و رنج و شکنج بنیان نهاد.

ناصر دفتر در خاطرت خود می نویسد:

"حاج زین العابدین تقی اوف یک نفر معلم از اسلامبول به باکو جلب و جمعی ازمعلمان قدیمی را تحت تعلیم و تربیت او گرد آورده و دارالتعلیمی ا فتتاح  کرد و اصول جدید تعلیم و تدریس را به آنها یاد داده بود که از جمله ی آنها حاج میرزا محمد تقی بود که مدتی نیز در بادکوبه  تدریس داشته و این اوقات برای دیدار خانواده ی خود به خلخال آمده بود .

نگارنده با استفاده از وجود حاج میرزا محمد تقی مرحوم بدین اراده افتاد که مدرسه ای در قصبه ی خلخال افتتاح و خدمات وطنی خود را از این راه تعقیب نمایم . وچون خودم چنین قدرت مالی نداشتم که همه ی‌ مصارف مقدماتی و بودجه ی آتیه ی این مدرسه را از عهده بر آیم اراده ی خود را با بعضی از خواص قصبه ی خلخال که احساساتی در این کار ها داشتند به میان گذاردم و استمداد کردم که از مساعدت مادی و معنوی دریغ ننمایند . ولی از هیچ یک مساعدت مادی و مالی به عمل نیامد و بلکه بعضی ها نظر به عدم استعداد محل و فقدان وسایل و دوری افکار عمومی از آن و بد تر از همه بد بینی دولتیان مستبد نسبت بدین گونه مؤسسات که بوی دیگری از آن بر میآمد بدین اقدام ملامتم کردند و ظاهراً هم گفتارشان همه منطقی و بجا بود . ولی من نظر به عشق مفرطی که بدان داشتم خود را بدین کار مصمم دیدم و اقل فایده را آشنا کردن افکار عمومی با چنین تأسیسات می دانستم.

این بود اراده خود را بر حسب دستور حاج میرزا تقی و با خرج شخصی خودم در بهترین عمارت (خانه ی حاج سلیم مرحوم ) با ماهی ده تومان وجه اجاره برای مدرسه تعین و در اول میزان (مهر ماه) 1326 ه.ق مدرسه را به نام ناصری با مدریت و معلمی مرحوم حاج میرزا محمد تقی و یک معلم دیگر (میرزا رفیع ) و نظامت آقا سید کریم و یک مستخدم با شصت نفر شاگرد در دو کلاس افتتاح و جشن افتتاحیه را در عمارت مدرسه بر پا کردم .

بعضی از شاگردان که کم و بیش سواد داشتند درکلاسهای مخصوص تدریس می شدند .

برای هر دانش آموز سه الی پنج قران شهریه ماهانه بود .

در تمامی آذربایجان جز شهر تبریز که از سالها پیش یکی دو مدرسه ی جدید داشت و گاهی هم به حکم علما تخریب و منهدم می شدند و یک فقره مدرسه ی دیگر هم در آستارا ، این مدرسه اولین مدرسه ی ملی بود که در ولایت آذربایجان تأسیس گردیده وعکس سال اول و دوم آن نزد نگارنده موجود است و از ملاحظه بدان معلوم می گردد که این مدرسه در جای خود از حیث ترتیبات و اتحاد شکل لباس شاگردان و انتظامات داخلی از مدارس شهرهای بزرگ پایی کم نداشته است . رفته رفته انظار عمومی به طرف مدرسه جلب و زبان طاعنان را کوتاه کرد و این حال در اثر مهارت تام وتمامی بود که حاج میرزا تقی مرحوم در تدریس مقدماتی و جلب توجه اطفال داشت . ولی پس از مدتی در اثر اشتداد غارتگری و آشوب و گرفتاریهای اهالی ولایت که روز به روز در تزاید بود کار مدرسه به مضیقه منتهی شد و مدیر و سایر کارکنان مدرسه بدون اینکه چیز قابلی برای آنها عاید شود چهارده ماه تمام وجداناً ادای وظیفه می‌کردند و مدرسه را از سقوط نگهداری می کردند."

ناصر دفتر اضافه می کند: در عین حال که من سرگرم ترتیبات کار مدرسه بودم مخالفین انواع اعتراضات و بدگوئیها داشتند و به تیر تهمت‌های گوناگونم هدف ساختند و این رویه مدتها ادامه داشت ولی من بدون اینکه اعتنایی کنم به کار خودم مشغول بودم. با اینکه در خلخال افکار عمومی از اینگونه تاسیسات بیگانه و اقدام بدان مستلزم انواع مخاطره و فداکاری‌ها بود، ولی نظر به عشق مفرطی که بدان داشتم خود را بدین کار مصمم و اقل فایده آن را آشنا کردن افکار عمومی بدین تاسیسات و تخم پاشی می‌دانستم که لامحاله ثمره اش وقتی به دست آید. ولی متاسفانه پس از بیست ماه در نتیجه انقلاب مملکتی و افزایش اختلافات بین ملیون و طرفداران دولت وقت و ازدیاد زمینه تاخت و تاز و مخالفت اشرار در خلخال انتظامات بکلی از هم بگسست و اعانه ی مختصر مدرسه قطع گردید طوری که مدیر و کارکنان مدرسه بیش از چهارده ماه با حداقل دستمزد با فداکاری ادای وظیفه کردند و در یکی از یادداشت‌ها مذکور است که مرحوم ناصر روائی برای پرداخت حقوق آموزگاران و کارمندان دبستان مجبور شد از درخت‌های باغ خود فروخته و حقوق آنها را بپردازد. بالاخره روسای ایلات که داعیه طرفداری و ماموریت از طرف دولت را داشتند و با اهالی قصبه و ملیون در کشمکش بودند بر خلخال مستولی و عمارت مدرسه را اشغال و منزلگاه سواران خود قرار داده و قسمتی از اثاثیه آن را پایمال کردند و ناچار در ماه عقرب 1328 قمری مطابق با 1288 شمسی منحل و حاجی معلم مرحوم دوباره به بادکوبه بازگشت و در آنجا مشغول تدریس شد مدرسه ی ناصری مدتها در حال تعطیل بود ولی ناصر دفتر روائی پیوسته مترصد فرصت بود تا دوباره آن را برپا دارد تا اینکه در سال 1330 قمری مطابق 1290 شمسی امیرعشایر از طرف ایالت آذربایجان به حکومت خلخال منصوب شد.

امیرعشایر برخلاف گذشته که اهالی را آزار می‌داد با اهالی و ملیون به در مسالمت درآمد و مرحوم ناصردفتر موقع را مغتنم شمرده و مبلغی از امیرعشایر به رسم اعانه گرفت و به بادکوبه برای حاجی معلم فرستاد که او نواقص و اثاثیه و کتب مدرسه را خریداری کند و یک نفر معلم زبان روسی هم برای تعلیم شاگردان با خود بیاورد.مدرسه دوباره در اوایل سال 1331 قمری مطابق 1291 مجددا گشایش یافت اما باز مدتی طول نکشید که برادران امیرعشایر بنای مخالفت را گذاشتند و نگذاشتند که اعتبار دولتی برای اداره ی امور مدرسه پایدار شود. پس مدرسه بیش از هشت ماه دوام نیاورد و برای بار دوم تعطیل شد. باز مدرسه چهار سال تعطیل بود تا اینکه در محرم 1336 قمری مطابق با 1296 شمسی میرزا کوچک خان جنگلی به مناسبت همسایگی نواحی طالش گیلان با خلخال با امیرعشایر و سایر خوانین متحد شد و با عده ای مجاهد به خلخال آمد. پس از گذشت هجده ماه در مهرماه 1338 مطابق با 1298 شمسی میرزا علی اصغرخان تبریزی به عنوان نیابت حکومت به خلخال وارد شد و با مساعدت مرحوم ناصر روائی باز اعانه جمع آوری کرد و در نتیجه برای بار چهارم مدرسه ی ناصری در تاریخ 1298 شمسی دایر گردید. چون دولت در همین اوقات با جدیتی تازه به تشکیل مدارس جدید در شهرها شروع کرده بود پس موقع مساعدی برای مرحوم ناصر روائی پیش آمد که از اداره معارف ایالتی آذربایجان تقاضای مساعدت کند و بودجه مدرسه را برقرار سازد. اداره ی معارف ایالتی جواب می‌دهد که مساعدت مالی به مدرسه ی ملی غیرممکن است. فقط امکان دارد که اگر مدرسه ی ناصری جزء مدارس جدیدالتاسیس دولتی بشود در آینده از عواید تومانی دویست دینار مالیاتی که به اسم معارف از ولایات وصول می‌شود بهره مند شود.

پس ناصر دفتر پذیرفت که مدرسه ی ناصری از آن تاریخ جزء مدارس دولتی ثبت باشد.در سال 1340 قمری (1301 شمسی) که مترجم السلطنه شیخ بهایی مفتش سیار وزارت مالیه به خلخال می‌آید اهالی را ترغیب به دادن اعانه به مدرسه می‌کند و با مدیریت میرزا حمید خان آموزگار اردبیلی که به خلخال آمده بود مدرسه رونق تازه ای می‌گیرد.

ناصر دفتر روایی یکی از نویسندگان شهیر در دوره مشروطیت بوده است زمانی که" احمد کسروی"  تاریخ مشروطیت را می نوشت به درخواست "کسروی"، "ناصر دفتر"  وقایع مشروطیت را در اردبیل،خلخال و گیلان را به رشته تحریر درآورد . ناصر دفتر با نوشتن وقایع مشروطیت علاوه بر اینکه مبارزات دوران مشروطیت را ثبت تاریخی کرد ، در این راستا زحمات انقلابیون مشروطیت را زنده نگه داشت. ناصر دفتر ظلم خوانین منطقه و همچنین چپاول آنها ، وقایع جنگل  و بسیاری از وقایع دیگر  را در کتاب " خاطرات واسناد ناصری"  نوشته است.

ناصر دفتر به پیشنهاد کسروی درباره زبان کهن"تاتی" تحقیق مفصل و ارزشمندی انجام داده است. و بخشی از این تحقیق در کتاب "آذری" کسروی آمده است. در هر حال ناصر دفتر روایی یکی از بارزترین ،شاخص ترین و تاثیر گذارترین شخصیت تاریخ معاصر خلخال است. در آخر از استاندار فرهنگ پرور اردبیل،دانشگاه های خلخال و همچنین اداره کل ارشاد استان  و خلخال درخواست می نمایم که همایش سراسری برای این شخصیت مهم تاریخ معاصر  خلخال و استان اردبیل برگزار کنند تا تمامی ابعاد ناصر دفتر روایی برای نسل حاضر ثبت و ضبط شود.

نظر شما