خشک شدن چشمههای جوشان تاقبستان به حدی غیر قابل باور، دردناک و ناامید کننده است که توصیف آن مرثیهای گران و مرثیه گویی توانمند میخواهد.
چشمههایی که در طول هزاران سال فراز و فرود مظهر آبادنی و زندگی در این کهن دیار بود به یک باره در کمتر از چند ساعت رنجی سترگ را برای مردمان سرزمین آب و سنگ به ارمغان آورد و یک شبه رنگ خاموشی به خود گرفت.
قصه تلخی که بازگو کردن و حتی فکر کردن به آن برای هر شهروند کرمانشاهی بسان از دست دادن عزیزی دردانه است.
اگر این روزها هم صحبت شهروندان کرمانشاهی شوید و سخنی از تاق بستان به میان آید اولین پاسخ آه سردی از ته گلوست که همانند آن را تنها در سوگ عزیزان میتوان دید و شنید، آری به راستی ما کرمانشاهیها عزیز دردانهای را از دست دادهایم که میزبان همیشگی مهمانهای راه دورمان بود.
حال پر بیراه نیست، اگر در عزای دردانه خود دوشا دوش آناهیتا الهه آب، خسرو پرویز، شبدیز و«دار پهلوان» با نوای «چمری» و آوای «مور» به سوگ بنشیم و وا مصیبتا سر دهیم و مرثیهای که برای سراب نیلوفر نخواندیم را در رسای تاقبستان بسُراییم.
میزبان همیشگی مهمانهای راه دورمان این روزها حال خوشی ندارد و رگ حیاتش به ممات ختم شده است، از هر کسی هم سراغش را میگیریم لولوی خشک سالی را به ما نشان میدهد. آیا به راستی کاهش بارش نزولات آسمانی این چشمهها را از ما گرفته است؟!
آن هم چشمههایی که حداقل در هزار و ۷۰۰ سال گذشته با وجود همه بحرانهای کم آبی و حتی در سختترین سالهای خشکسالی مایه حیات و نماد زندگی بودهاند. مگر میشود چشمههایی که هزارن سال جاری بودهاند یک شبه خشک شوند.
بنا به گفته شاهدان عینی چشمهها در آخرین ساعات عمر خود جریان معکوس یافتهاند و انگار چیزی از اعماق زمین آب زلال تاق بستان را بلعیده است، به نحوی که صبح پنج شنبه حتی به اندازه یک کاسه آب در سرچشمهها وجود نداشت. حال آیا باید باور کنیم که اژدهای خشک سالی عزیزان ما را از ما بلعیده است یا مشکل از جای دیگریست.
بیشک آنچه که به واقعیت نزدیک است، حفر چندین حلقه چاه در تنگه کنشت در سالیان گذشته که تعدادی از آنها در پارسال حفر شدهاند و امسال به بهرهبرداری رسیدهاند و برداشت بیش از حد از منابع زیر زمینی عامل اساسی و اصلی خشک شدن چشمههای تاقبستان است. هرچند که نمیتوان خشکسالیهای چند سال گذشته را در کاهش سطح آبهای زیر زمینی بیتقصیر دانست، اما در حقیقت تاقبستان قربانی بیتدبیریهای مدیرانی شده است که با مجوزهای بیحساب و کتاب به بهانه توسعه کشاورزی در این محدوده و تامین آب شرب بخشی از شهر کرمانشاه در تابستان سال جاری بر روند برداشت بیرویه و بیش از حد آب در این منطقه که فاصله چندانی با تاقبستان ندارد، دامن زدهاند. به راستی از مدیرانی که به جای پاسخگویی به مردم همه تقصیرها را به گردن تغییرات جوی میاندازند و به جای جبران خطای خود از مردم میخواهند، برای بارش باران دست به دعا شوند چه انتظاری میرود. جای بسی تاسف است که در دولت تدبیر و امید که به دولت راستگویان شهره است، مدیری با بیتدبیری و به دنبال آن فرا فکنی سعی در سرپوش گذاشتن بر گناهان خود داشته باشد.
هرچند که این مدیران از دولت گذشته و با حمایتها و فشارهای مجمع نمایندگان در راس کار باقی ماندهاند و جایگاهی به حاظ اعتقادی در دولت تدبیر و امید ندارند.
باید پرسید، مردم کرمانشاه به کدامین عذاب دچار شدهاند که هنوز رخت عزای سراب نیلوفر را به خاطر مماشات این مدیران در برخورد با چاهای غیر مجاز به خاطر چند تُن ذرت بیشتر از تَن به در نیاوردهاند، امروز باید داغ دار در دانهای دیگر شوند. از استاندار محترم دولت تدبیر و امید که خود نمادیست از راستگویی انتظار میرود، در مساله تاقبستان ذرهای مماشات نکند و با مسببین امر برخورد قاطع نماید.
مهندس رضاییبابادی تاقبستان نماد، پیشانی و مظهر شهر کرمانشاه است، که این روزها نه گرفتار خشم طبیعت، بلکه قربانی ندانم کاریها و بیتدبیریهای مدیریت منابع آب استان و توسعه بیبرنامه بخش کشاورزی و تاراج منابع آب زیرزمینی شده است.
لطفاً با اقتدار عظمت تاقبستان را به مردم کرمانشاه باز گردانید، در حالی که درخت کهن سال تاقبستان که بیش از ۶۰۰ سال قدمت دارد.