به گزارش سرویس ورزشی برنا قریب به یک هفته از رقابت های کشتی قهرمانی جهان در لاس وگاس آمریکا سپری شده اما بحث درباره نتایج تیم کشتی ایران در این رقابت ها ادامه دارد. شعله نظرات عجیب و البته منتقدانه هر لحظه بیشتر لهیب می کشد. گویی کشتی در آمریکا یک بازنده محض و مطلق بوده و شانه های کشتی با خاک لاس وگاس یکی شده که منتقدان اینگونه تازیانه برداشته و کشتی را چپ و راست می نوازند. این در حالیست که تیم ملی کشتی ایران در یکی از تاریخی ترین ادوار حضور خود در رقابت های جهانی و با یکی از جوانترین تیم های خود، نتیجه ای قابل قبول کسب کرده.
منتقدان چمدان خالی از زر را بهانه ای برای کوفتن کشتی می دانند اما در پس این چمدان خالی موفقیت قابل توجهی کسب شده که البته نبودن برق طلا در چمدان ایران سبب شده به چشم کسی نیاید. تیمی که به لاس وگاس رفت و با دو مدال نقره و دو برنز خوشرنگ بازگشت، نایب قهرمان جهان شده، از 6 سهمیه المپیک، 5 سهمیه را به دست آورده و از 8 کشتی گیر اعزامی، 6 کشتیگیر ایران برای نخستین بار حضور در میدان جهانی بزرگسالان را تجربه میکردند. از همین رو باید با هر متر و معیاری به کارنامه این تیم نمره قبولی داد. چه آنکه همه می دانند جوانگرایی آن هم در سال منتهی به المپیک و در رقابتی که حکم گزینشی رقابت هتای المپیک را دارد، چه ریسک بزرگی است و چه تبعات تکان دهنده ای خواهد داشت اما رسول خادم بی اعتنا به تمامی تهدیدها نهراسید و تیمی را به کارزار جهانی فرستاد که آینده کشتی ایران است.
تجربه اندوزی ستاره های جوان و البته جسور و بی پروای کشتی ایران روی تشک های جهانی لاس وگاس به اندازه ای ذی قیمت بود که می تواند با اندکی شکیبایی بدل به مدال های رنگارنگ در المپیک ریو شود. تجربه امروز بی تردید چراغ موفقیت آینده است. آینده ای که البته خیلی زود از راه خواهد رسید؛ چند ماه دیگر در ریو 2016.
در لابلای این موفقیت مستتر کشتی، باید یک نمره قبولی هم به فدراسیون داد. فدراسیونی که شاید برای نخستین بار در تاریخ خود حضور در تیم ملی را قانونمند کرد و به رقابت های انتخابی به چشم یک فیلتر انتخابی واقعی بها داد و دوبنده تیم ملی را به نفراتی اعطا کرد که در رقابت های انتخابی حریفان را کنار زده بودند و انتخاب شده بودند.
دیگر نه از محافظه کاری های سابق خبری بود، نه از مصلحت اندیشی و نه البته حق خوری و دوبنده تیم ملی به نفرات برتر انتخابی رسید تا حق به حقدار برسد. فدراسیون خادم با این تصمیم درست و اصولی و پافشاری بر آن ثابت کرد که برایش قانون حرف اول را می زند و فصل الخطاب است و این قانون را پیش پای این و آن ستاره و به قیمت یک مدال ولو طلا نیز ذبح نخواهد کرد.
این قانونگرایی بی تردید از هر موفقیتی برای فدراسیون خادم بزرگتر بود، حتی از موفقیت لاس وگاس و حتی از موفقیت احتمالی المپیک ریو. با این قانون می توان امیدوار بود که همانند رقابت های جهانی آمریکا پدیده های جوان و تازه از راه رسیده در آسمان کشتی ایران و جهان بدرخشند چرا که همه می دانند راه رسیدن به تیم ملی تنها رقابت های انتخابی است و بس و دیگر قرار نیست کسی در حاشیه امنیت خود را صاحب همیشگی دوبنده تیم ملی بداند و هر که شایسته تر و آماده تر باشد، به تیم ملی خواهد رسید.
مدال قانونگرایی بر سینه فدراسیون خادم از هر طلایی خوشرنگ تر است.