به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا، مهندس بهزاد نبوی طی سخنرانی خود در نشست «بررسی ضرورت ها و الزامات سیاست های اقتصادی در دوران دفاع مقدس» که به همت موسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد، ادامه داد: دوره اول مصادف با شروع جنگ است. در روز ۲۲ شهریور کابینه شهید رجایی تشکیل شده بود و ما برای معرفی اعضای کابینه به حضرت امام(ره) خدمت ایشان رسیده بودیم. زمانی که در ایوان اتاق ملاقات امام نشسته بودیم، خبر دادند که عراق به غرب کشور حمله کرده است. البته به صورت رسمی روز ۳۱ شهریور را به عنوان آغاز جنگ تحمیلی بیان می کنند، چراکه این روز آغاز بمباران تهران بود. در حالیکه عراق از ۲۲ شهریور به ایران حمله کرده بود. ما هم در همین روز و در ایوان منزل امام خبر حمله عراق به کشور را دریافت کردیم. گویی حمله عراق هدیه ای به دولت جدید بود.
معاون نخست وزیر دولت شهید رجایی گفت: در این دوره یکی از اولین و مهم ترین تصمیماتی که در کشور گرفته شد، تشکیل ستاد بسیج اقتصادی بود. همچنین خود شهید رجایی هم یک تصمیم ضربتی گرفت و این تصمیم افزایش قیمت بنزین از ۱۰ به ۳۰ ریال بود. دولت هم فورا تصویب کرد که قیمت بنزین را ۳ برابر کند؛ چون جنگ بود و احساس می شد که نیاز به منابع مالی افزایش پیدا می کند، اما مساله ای که ادامه پیدا کرد و به نظر قابل بررسی است، تشکیل ستاد بسیج اقتصادی کشور است. ظاهرا این ستاد در زمان دولت شورای انقلاب سابقه ای داشته است و در سازمان مدیریت و برنامه ریزی آن دوره پس از اشغال سفارت و آغاز تحریم های آمریکا علیه ایران شکل گرفته بود. البته من در خصوص فعالیت های این ستاد در دوره شورای انقلاب اطلاعی ندارم، اما ظاهرا مرحوم عالی نسب در شکل گیری آن موثر بودند و مرحوم عزت الله سحابی هم مسئولیت این ستاد را بر عهده داشتند.
وی افزود: زمانی که ما این ستاد را در دولت شهید رجایی تشکیل دادیم، هیچ اطلاعی از وجود این سازمان نداشتیم. این ستاد یک سری جلسات منظمی تشکیل می داد و شامل چند کمیته از قبیل سوخت و انرژی، توزیع، حمل و نقل و صنایع بود. هر کدام از این کمیته ها مسئول انجام بخشی از کارها و فعالیت های ستاد بسیج اقتصادی بود. در حقیقت فلسفه تشکیل ستاد بسیج اقتصادی جلوگیری از شکل گیری بحران های مرسوم و معمول زمان جنگ بود؛ بنابراین هدف این ستاد برنامه ریزی دراز مدت و تدوین سیاست های اقتصادی کشور نبود.
بهزاد نبوی با بیان اینکه مهم ترین تصمیمی که در کمیته توزیع گرفته شد، سهمیه بندی کالای اساسی و سوخت بود، عنوان کرد: همچنین کنترل توزیع برخی کالاهای مهم و بررسی الگوی مصرف برخی کالاها از جمله دیگر اقدامات این کمیته بود. یک سری از کالاها با چاپ «کالابرگ» یا «کوپن» و به صورت سهمیه ای در اختیار مردم قرار می گرفت. یک سری از کالاها از طریق دفترچه های ستاد بسیج اقتصادی بین مردم توزیع می شد. یک دسته دیگری از کالاها هم از طریق تعاونی های کارمندی و کارگری توزیع می شد. تلاش می شد که بسیاری از این قبیل فعالیت ها توسط همین نهادها و بدون دخالت دولت انجام شود و دولت کمترین تاثیر را در این فعالیت ها به عهده گیرد. تنها کاری که دولت انجام می داد، این بود که مقدار توزیع کالا را مشخص می کرد و متناسب با این مقدار از توزیع کننده های جزء کوپن دریافت می کرد. به این ترتیب هم قیمت و هم مقدار کنترل می شد. همچنین تعاونی های کارمندی و کارگری هم کنترل نسبتا مناسبی روی قیمت و میزان توزیع داشتند. علاوه بر کالاهای اساسی، سوخت هم ار طریق سیستم کالابرگ توزیع می شد.
وی در ادامه اشاره کرد: کمیته دیگری که تشکیل شد، کمیته حمل و نقل بود. باید به این نکته هم اشاره کنم که عمده ترین بنادر تجاری ما، در همان روزهای ابتدای جنگ از دست رفت. بندر خرمشهر و بندر امام خمینی که از مهم ترین بنادر تجاری بودند، از بین رفتند. خرمشهر که اشغال شد و بندر امام خمینی هم در تیررس دشمن بود. لذا قابل استفاده تجاری نبود. در این شرایط ناچار به استفاده از بندر بوشهر و بندرعباس بودیم که یا ناقص بودند و یا استفاده تجاری از آنها نشده بود. تجهیز این بنادر و ایجاد سیستم حمل و نقل منظم در این بنادر نیاز به بسیج ناوگان حمل و نقل و بسیج امکانات و تجهیزات داشت. وظیفه کمیته سوخت و انرژی علاوه بر سهمیه بندی سوخت، قیمت گذاری برق به صورت پلکانی بود که برای اولین بار انجام می شد. چراکه تنها راه این بود که قیمت انرژی به شکلی باشد که مصرف را کنترل کند.
وزیر صنایع سنگین در دولت جنگ اضافه کرد: کمیته صنایع هم تلاش می کرد تا تولید کشور در اثر بحران ها و مشکلات ناشی از جنگ متوقف نشود. مسئولیت کمیته توزیع به عهده وزارت بازرگانی، مسئولیت کمیته حمل و نقل بر عهده وزارت راه و ترابری، مسئولیت کمیته سوخت و انرژی به عهده وزارت نفت و مسئولیت کمیته صنایع هم به عهده وزارت صنایع بود. اقدامات مهمی که این ستاد انجام داد سهمیه بندی هایی بود که اگر صورت نمی گرفت، کشور به شدت دچار کمبود و بحران می شد.
وی افزود: به طور مثال روغن خوراکی به طور کلی وارداتی بود. به صورتی که روغن های مایع وارداتی از طربق تزریق هیدروژن در کارخانه های داخلی به روغن جامد تبدیل می شد. تمام تانکرهای حامل روغن مایع در بندر خرمشهر قرار داشت. با اشغال بندر خرمشهر حتی ذخیره یک هفته روغن را هم نداشتیم. لذا سهمیه بندی این اقلام بسیار ضروری بود. از طرف دیگر کمیته صنایع مامور شد که در بندر عباس مخازن حمل روغن را به صورت ضربتی طراحی و تولید کند. قند وشکر هم از جمله دیگر اقلامی بود که از طریق واردات به دست می آمد. لذا باید مقدار آن کنترل می شد. و از طرف دیگر باید برای واردات تجهیزات لازم تعبیه می شد. به طور کلی تلاش هایی صورت گرفت تا این نیازها تامین شود.
نبوی با گرامیداشت یاد و خاطره دکترعالی نسب گفت: به پیشنهاد و با پیگیری مجدانه مرحوم عالی نسب، تلاش ستاد بسیج این بود که دربین این کالاها نان سهمیه بندی نشود. لذا از طریق راه اندازی اسکله هایی که بلا استفاده شده بود هر طور که شد سعی کردیم تا نگذاریم که نان در کشور سهمیه بندی شود، بنابراین به این شکل کار سامان پیدا کرد تا حداقل نیاز همه مردم با قیمت ثابت با این روش ها تامین شود.
وی با اشاره به مخالفت هایی که در آن دوره در برابر این اقدامات صورت می گرفت، تصریح کرد: این شعار که«کوپونیزم» یعنی«کمونیزم»، در حالی مطرح می شد که کلیت و کلان این طرح ها با حضور سران قوا مطرح و به آنها گزارش می شد. مع الوصف علیه این سهمیه بندی ها مخالفت های بسیاری صورت می گرفت. من به خاطر دارم که آقای بنی صدر و دوستانش، می گفتند که همه این کالاها در ذخایر وجود دارد، ولی اینها می خواهند کشور را به صورت کومونیستی اداره کنند، اما خوشبختانه علی رغم این جو سازی ها و انتقادات غیر قابل قبول، گرفتاری های سال های اول جنگ را با وجود اثرات روانی جنگ اداره کردیم و دوره اول جنگ با کمترین میزان خسارت و ضرر و زیان پشت سر گذاشته شد، به صورتی که تورم در سال۵۹ حدود ۲۲ درصد بود و سال ۶۰ هم نرخ تورم در همین حد باقی ماند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: از جنجالی ترین و پر بحث ترین طرح های ستاد بسیج اقتصادی «طرح برنج» بود. ماجرا از این قرار بود که باتوجه به اینکه سالیانه یک میلیون تن برنج وارد می شد و باتوجه به محدودیت ظرفیت واردات و همچنین لزوم ذخیره ارز در کشور، وزارت جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی طرحی دادند که الگوی کاشت برنج تغییر کند. در حقیقت برنج های پر محصول جایگزین برنج های کم محصول شود. لذا با توجه به محدودیت اراضی قابل کاشت برنج در کشور، تنها راه افزایش تولید، افزایش تولید در واحد سطح بود. از طرفی سعی شد تا دولت و دستگاه های دولتی نقشی در این فرآیند نداشته باشد. تنها اقدامی که صورت گرفت این بود که در ستاد بسیج اقتصادی قیمت گذاری برنج صورت پذیرفت.
وی یادآور شد: در همین راستا برای ترغیب کشاورزان به کاشت این نوع برنج، برنج های پرمحصول نصف قیمت برنج های مرغوب قیمت گذاری شد. این در حالی بود که محصول آن حدودا ۶ برابر برنج مرغوب بود. از طرف دیگر باید این برنج را وارد بازار می کردیم. به این منظور تصمیم گرفتیم که اجازه دهیم که فقط تجار برنج را وارد کنند. اینجا هم برنج را با کالابرگ توزیع کنند. لذا به این نتیجه رسیدیم که جاده های شمال را جهت بازرسی میزان برنج ها آماده کنیم. افراد بسیاری شروع به مخالفت کردند که این کار اشکال شرعی دارد. در کابینه 40 روزه مرحوم آیت الله مهدوی کنی بسیار از ستاد بسیج حمایت کرد ایشان هم از این طرح حمایت بسیاری کردند. آقای مهدوی کنی هم به خدمت امام رسیده بود و طرح برنج را خدمت امام توضیح داد. امام هم باتوجه به اینکه جاده ها در اختیار دولت است، احصاء این محصولات را بدون اشکال شرعی قلمداد کردند. اما طرح برنج کمر ستاد بسیج اقتصادی را شکست. چرا که میزان سود تاجرین بسیار کاهش می یافت.
نبوی گفت: جمع بندی من از دوره اول این است که عملکرد این ستاد و همچنین دولت قابل قبول بود. همچنین باید این نکته را هم ذکر کنم که در آن دوره مردم هم خیلی همراه تر بودند. مردم در آن دوره آستانه تحمل بیشتری داشتند؛ چرا که جنگ و مشکلات آن را کاملا احساس می کردند.
وی ادامه داد: دوره دوم در سال های ۶۱ تا ۶۴ دوره شکوفایی اقتصادی کشور بود. در این دوره فروش نفت متعادل بود. در سال ۶۱ و ۶۲ حدودا سالیانه 20 میلیارد دلار، سال ۶۳ هقده میلیارد دلار و سال ۶۴ سیزده میلیارد دلار نفت فروخته شد. ارزش دلار هم از آن دوره تا به امروز تفاوت چندانی نکرده است. لذا در این دوره درآمد ارزی قابل قبول بود. در نتیجه ما در کنار اقتصاد جنگی شاهد افزایش تولید، افزایش سرمایه گذاری و کاهش تورم بودیم. ضمن اینکه این کاهش تورم به دلیل رکود نبود، بلکه به علت افزایش عرضه صورت گرفته بود. من به خاطر دارم نرخ تورم ۶.۹ درصد در سال ۶۴ رکورد سال های بعد از انقلاب را دارد. با توجه به سردرگمی و فقدان تجربه کافی، تمام شاخص های کلان اقتصادی در سال ۶۴ مطلوب ترین شاخص ها را در این دوره شاهد هستیم.
بهزاد نبوی در تشریح دوره سوم اضافه کرد: دوره سوم، دوره بحران بود. در واقع از سال ۶۵ تا ۶۷ ما شاهد وقوع بحران های اقتصادی در کشور هستیم. در اواخر سال ۶۴ قیمت نفت به شکل ناگهانی سقوط کرد. در آن سال قیمت نفت از هر بشکه ۲۷ دلار به بشکه ای ۵ دلار رسید. همزمان با این مساله ما با تشدید حملات هوایی عراق به تاسیسات نفتی و خطوط لوله های انتقال نفت مواجه بودیم. خصوصا اینکه عراق موشک ها و هواپیماهای جدید «میراژ» را از فرانسه و شوروی خریداری کرده بود. این درحالی بود که ما در این سال هابه دلیل فقدان لوازم یدکی هواپیماهای جنگی از نظر هوایی زمین گیر شده بودیم. علی رغم تلاش متخصصان چندان نمی شد در برابر این مشکلات ایستادگی کرد. اینکه بتوانیم قطعات فانتوم و اف۱۴ را بسازیم هم زمان می برد. در این وضعیت صادرات نفت ما در اثر این بمباران ها به حدود یک میلیون بشکه تقلیل پیدا کرده بود.
معاون نخست وزیر دولت شهید رجایی ادامه داد: یکی از اقدامات بسیار مهمی که در آن زمان صورت گرفت، این بود که از اوایل اردیبهشت ۶۵ به مدت یک ماه هر روز از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعد از ظهر به صورت مداوم جلسات «شورای اقتصاد» تشکیل می شد که در برخی جلسات هم خود آقای مهندس موسوی به عنوان نخست وزیر شرکت داشت. ظرف 2 ماه طرحی دوساله به عنوان «استراتژی شرایط نوین اقتصادی» تدوین شد. این طرح مجموعه اقداماتی بود که باید باتوجه به وضعیت ارزی در آن شرایط، صورت می گرفت. ما سالیانه ۷ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم. در آن دوره کل صادرات غیرنفتی کشور کمتر از یک میلیارد دلار بود که عمدتا شامل فرش، پسته، پنبه و ... می شد. ما در این استراتژی با تلاش فراوان این مقدار را در سال آخر به حدود یک میلیارد و سیصد میلیون دلار رساندیم. از این هفت میلیارد، سه میلیارد دلار به بخش دفاع تعلق داشت. سه میلیارد دلار، صرف کالاهای اساسی می شد. یک میلیارد دلار هم به سایر امور اختصاص پیدا می کرد. لذا باید با این یک میلیارد دلار، کشور اداره می شد و واقعا این عمل بسیار دشوار بود و اینکه برخی امروز می گویند که در دوران جنگ دولت هیچ پولی برای بخش دفاعی در نظر نمی گرفت، ادعای درستی نیست.
نبوی با بیان خاطراتی از دوران جنگ افزود: آقای مهندس زنگنه با توجه به این طرح به شوخی می گفت که ما با این برنامه امت «هوازی» تربیت می کنیم. البته در تمام این شرایط و به قیمت تعطیلی بسیاری از کارخانه های کشور، سهم کالاهای اساسی دست نخورد. لذا مجبور بودیم که جنگ و کالاهای اساسی را اولویت کار خود قرار دهیم.
این فعال سیاسی خاطر نشان کرد: یادم می آید که در سال هایی که موشک باران ها زیاد شد، در کمیسیون پشتیبانی صنعتی ـ مهندسی جنگ طرح ساخت پناهگاه برای مردم مطرح شد که بعضی از دوستان ما با این طرح مخالفت کردند، اما ایده ما این بود که اگر امنیت مردم تضمین نشود و مردم گرسنه بمانند، این امر موجب تضعیف جبهه ها می شود. بر اساس مصوبات شورای اقتصاد تمام تولیدات «ارزبر» تعطیل شد. به طور مثال شرکت ایران خودرو مجبور شد 6 هزار و 500 نفر از پرسنل خود را بازخرید کند. اما برای بقیه تولیدات کشور یک زنجیره تولید ایجاد کردند، و از طریق این زنجیره تولید فرآیندهای صنعتی اولویت پیدا می کرد و قسمت های استراتژیک تولید باقی ماند.
وی گفت: آخرین اقدامی که در بخش تولیدات صنعتی صورت گرفت، سوق دادن کارخانه ها به سمت تولیدات دفاعی بود. ایران خودرو و واحدهای ریخته گری کشور توانستند چندین میلیون گلوله توپ و خمپاره تولید کنند. ساخت بسیاری از شناورها، پل های شناور و سایر ادوات جنگی که در جنگ استفاده شد در این کارخانه ها صورت گرفت و در مجموع دوره سوم هم مدیریت شد.
نبوی در خاتمه به جمع بندی و تحلیل عملکرد کلی دولت در دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: در مجموع اگر بخواهیم عملکرد دولت های زمان جنگ را ارزیابی کنیم، با توجه به کم تجربگی و بضاعت اندک، عملکرد دولت قابل قبول و قابل دفاع است.
فرشاد مومنی: دوران دفاع مقدس از منظر ملاحظات توسعه ملی نیازمند واکاوی های بسیار جدی است
مدیر موسسه دین و اقتصاد با بیان اینکه در 42 سال گذشته 17 رکورد مهم اقتصادی در حیطه عملکرد اقتصادی به ثبت رسیده است، افزود: از این 17 رکورد، 14 رکورد آن متعلق به دوره دفاع مقدس است. این مساله پدیده ای نبوده است که به صورت تصادفی ایجاد شده باشد، بلکه اراده و تدابیر قابل اعتنایی وجود داشته است.
به گزارش برنا به نقل از جماران، « فرشاد مؤمنی»، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه سومین نشست از سلسله جلسات «اقتصاد ایران در دوران دفاع مقدس» که با حضور مهندس بهزاد نبوی در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد، گفت: تجربه مدیریت اقتصادی کشور در دوران دفاع مقدس از منظر ملاحظات توسعه ملی نیازمند واکاوی های بسیار جدی است. هرنوع برخورد سهل انگارانه با این تجربه می تواند به منزله ی نادیده گرفتن ذخیره ی دانایی بسیار بزرگ و ارجمند باشد.
وی افزود: شرایط جنگی علی الاصول شرایط مدیریت مبتنی بر اضطرار محسوب می شود. به دلایلی واقعیت تاریخی گویای آن است که علی رغم شرایط اضطرار و فقدان تجربه کافی در میان مدیران آن دوران، کارنامه ی دوران جنگ حاوی رکورد هایی است که تا کنون در اقتصاد ایران تکرار نشده است. این مساله از سویی نشان دهنده مؤلفه هایی است که در دوره جنگ تحمیلی امکان شکل گیری چنین کارنامه ای را فراهم کرده است و از سوی دیگر نشان دهنده غفلت ها یا سهل انگاری هایی است که در دوران پس از آن اتفاق افتاده است. با وجود اینکه امکانات مادی در اختیار کشور درمقایسه با آن دوره بیشتر بوده است، آن رکورد ها تکرار نشدند.
مدیر موسسه دین و اقتصاد خاطر نشان کرد: حداقل در 300 سال گذشته تاریخ اقتصادی ایران حتی یک تجربه درباره جنگی به نسبت طولانی نداشته ایم که به محض اینکه جنگ شروع می شود، قحطی ها و اپیدمی ها ایجاد نشوند. در بسیار از مواقع تلفات قحطی ها و اپیدمی ها از تلفات ناشی از جنگ بیشتر بوده است. این پدیده ی خیلی قابل اعتنایی است که حتی یک مورد ثبت شده مرگ و میر ناشی از قحطی و اپیدمی در یکی از طولانی ترین جنگ های تاریخ 300 ساله گذشته ایران وجود نداشته است.
مومنی با بیان اینکه دستاوردهای جنگ اهمیت فراوانی دارند، اظهار کرد: در منطقه ای زندگی می کنیم که تلاطم در آن بسیار زیاد است و برآورد ها نشان دهنده این است که در دو دهه آینده نیز در این منطقه ثبات به معنای دقیق کلمه را نمی توانیم شاهد باشیم. از این زاویه واکاوی این تجربه و تلاش برای بهبود و ارتقای آن برای کشور می تواند به مثابه یک مساله امنیت ملی در نظر گرفته شود.
وی گفت: با وجود اینکه در دوران دفاع مقدس، کشور در مبارزه به غایت نابرابر قرار داشته است، همواره سمت گیری های دور مدت و ناظر بر ملاحظات و اهداف توسعه ملی با ضریب اهمیت هم تراز با مسائل جنگ مورد توجه مدیریت وقت کشور بوده است. جالب بود که در دوران دفاع مقدس مدیران وقت کشور این بحث را مطرح می کردند که دیری نخواهد پایید که مردم جنگ را فراموش می کنند و درباره کارنامه اقتصادی کشور در آن دوره در استاندارد شرایط عادی داوری می کنند. بحث سر این بود که باید کاری کنیم که حتی اگر با شرایط عادی قبل و بعد از خودمان هم مقایسه شده باشیم، نه از جنبه شخصی بلکه از جنبه مشروعیت نظام سیاسی نوپا حرفی برای گفتن وجود داشته باشد.
عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه در 42 سال گذشته 17 رکورد مهم اقتصادی در حیطه عملکرد اقتصادی به ثبت رسیده است، افزود: از این 17 رکورد، 14 رکورد آن متعلق به دوره دفاع مقدس است. این مساله پدیده ای نبوده است که به صورت تصادفی ایجاد شده باشد؛ بلکه اراده و تدابیر قابل اعتنایی وجود داشته است. آن زمان می دیدم که دست اندرکاران اداره کشور، خودشان را نقد می کنند و می گفتند که ما تجربه چندانی نداریم. جای این پرسش وجود دارد که چه مؤلفه هایی در رویکرد های نظری و سیاستی و اجرایی آن دوره وجود داشته است که توانایی پر کردن خلا کمبود تجربه را در این ابعاد داشته است.
وی ادامه داد: برای آینده کشورمان خیلی بهتر خواهد بود که بتوانیم از تجربه تاریخی جنگ رمز گشایی کنیم. متاسفانه اقتصاد سیاسی ایران به گونه ای است که درباره زمان معینی در دوره هایی نمی توان حتی یک کلمه منفی به زبان آورد و درباره همان موضوع در همان دوره در دوره های زمانی دیگری حتی یک کلمه مثبت نمی توان بر زبان آورد. این برخورد سیاست زده غیر مبتنی بر علم، ما را از ذخایر دانایی که جامعه هزینه های آن را پرداخته است، محروم می کند. باید این بلوغ فکری ایجاد شود که با مسائل موجود به همان شکل که هستند روبه رو شویم تا بتوانیم از آن ها درس بگیریم و کمک کنیم که نقاط قوت آن محکم تر شود و نقاط ضعف آن نیز به حداقل برسد.
مومنی با استناد به گزارش های رسمی اظهار کرد: از نظر متغیرهای کلان کارنامه دوره جنگ کاملا قابل مقایسه با شرایط عادی کشور است و در بسیار از جهات نیز این کارنامه در مقایسه با عملکرد دوره قبل و بعد از خودش به مراتب قابل دفاع تر است.
وی در پایان به بررسی مسائل مربوط به ستاد بسیج اقتصادی پرداخت و گفت : یکی از درخشان ترین اقدامات این بود که دولت از تصدی گری در حوزه ی توزیع خودداری کرد و تنها نظارت تمام عیار وجود داشت و به تعبیر مرحوم عالی نسب، اجازه داده نمی شد که کالاهایی که بقای مردم منوط به آنها بود، دست خوش مطامع سوداگران قرار گیرد. ایشان می فرمودند که از طریق ستاد بسیج اقتصادی خواستار آن بودیم که فشار پول و سرمایه ی سوداگران از امور مربوط به حیات انسان ها برداشته شود.