به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در تالار استاد ناصری برگزار شد فیلم «حق سکوت» ساخته هادی نائیجی به نمایش در آمد. در ادامه نیز اکبر نبوی، هادی نائیجی و کیوان کثیریان به نقد و بررسی فیلم پرداختند.
در ابتدای این نشست کیوان کثیریان به فیلمهایی اشاره کرد که در سالهای اخیر ساخته شدهاند و با پرداختن به مشکلات قشر روحانیت تلاش دارند مسائل آنها را بهشکلی ملموس به تصویر بکشند. نبوی ضمن تایید سخنان کثیریان گفت: تم اصلی این فیلم فقر و تنگدستی و آسیبهای ناشی از آن برای فرد و خانواده، و ژانر غالب فیلم نیز درام است. شروع فیلم بهشدت آمریکایی است و نوع روایت آمریکایی دارد؛ به این معنا که در عموم فیلمهای آمریکایی بحران اصلی فیلم در همان دقایق آغازین مطرح میشود و با قهرمان فیلم و مساله او روبرو میشویم. آغاز «حق سکوت» نیز به همین صورت است، اگرچه در ادامه از این لحن فاصله گرفته و به روایت سینمای رئالیستی نزدیک میشود. میزانسن، فضاسازیها، دوربین مشاهدهگر بیطرف و.. همگی از نشانههای سینمای رئالیستی به حساب میآیند.
این منتقد سینمایی ادامه داد: یکی از شاخصههای سینمای رئال سرد و سنگین بودن فضای فیلم است که در این فیلم نیز قابل مشاهده است. اما نورپردازی ورنگپردازی گرم فیلم، به این روایت رئال ضربه زده است. رنگ و نور بهکار رفته، با تم فیلم که فقر و بیچارگی است نیز همخوانی ندارد. از سوی دیگر با ایجازهایی خلالآور در روایت فیلم روبرو هستیم؛ گویی برخی مسائل برای کارگردان فیلم آنقدر محرز بوده که از کنار آنها گذشته است. شاید برخی از این ایجازها برای پرهیز از شعارزدگی انجام شده باشد، اما برای مخاطب فیلم ابهام ایجاد میکند. سلوک شخص روحانی فیلم نیز بهخوبی در نیامده است؛ ظاهرا او وارد روند سیر و سلوک شده است، اما شخصیت او در آغاز و پایان فیلم تفاوت چندانی ندارد و در پایان فیلم نیز گویی از سر ناچاری دست به عمل میزند. اگرچه این امر در درام اشتباه محسوب نمیشود، ولی وقتی قهرمان فیلم را وارد روندی میکنیم تا به فرآیندی برسد، در ادامه میتوان پرسید آیا چنین اتفاقی برای وی رخ داده است؟ این ایراد نیز بیشتر به فیلمنامه فیلم مربوط میشود. فارغ از این ایرادات، «حق سکوت» فیلمی سهل و ممتنع است و اگرچه به نظر ساده میرسد اما ساخت آن کار دشواری بوده است. روایت فیلم ساده است، اما نگاه کارگردان سادهانگارانه نیست و این نقطه قوت فیلم به شمار میآید.
در ادامه نائیجی به انگیزه ساخت این فیلم پرداخت و گفت: قشر روحانیت نیز همچون دیگر موضوعات برای فیلمنامهنویس یک سوژه محسوب میشود، اما نزدیک شدن به آن حساسیتهای خاص خود را دارد. علاوه بر فیلمنامه که باید به تایید شورای حوزه علمیه قم برسد، بازیگر نقش روحانی نیز باید مورد تایید این شورا باشد. سناریوی این فیلم نیز حرفی برای گفتن داشت که ظرفیت بیان آن در فضای سینمای ایران وجود ندارد. معناهایی وجود دارند که در موقعیت سکوت شکل میگیرند. شخصیت روحانی فیلم نیز در وضعیت به نمایش در آمده، دچار سکوت میشود و همین سکوت است که قصه را رقم میزند. در اجرای فیلم تلاش زیادی داشتم که به این سمت حرکت کنم اما چنین اجازهای به من داده نشد و در واقع تن به قیچی شدن فیلم دادم. در صحنه پایانی و حذف شده فیلم، زن از روحانی طلاق میگیرد و «میرهاشم» به حوزه برگشته و همه چیز را از دست میدهد. اگرچه پایان فیلم را میپسندیدم اما ناچار به حذف آن شدیم چرا که نگرانیهایی در مورد برداشتهای مخاطبان نسبت به آن وجود داشت.
وی سپس به نحوه شکلگیری سناریوی فیلم اشاره کرد و گفت: بهواسطه زندگی و رفت و آمد به شهر قم، با شخصی روحانی آشنا شدم که قرار بود برای سفری تبلیغی به شهرستان دیگری برود. این فرد سوالاتی در خصوص روال مالی این کار پرسید و همین موضوع زمینهساز ساخت این فیلم شد. اسم فیلم نیز به این دلیل «حق سکوت» انتخاب شد که سکوت نیز مانند هر چیزی دیگری حق و حقوقی دارد که باید رعایت شود. میپذیرم که شاید یافتن این اسم در فیلم دشوار باشد و خیلی دیر به فهم و ذهن تماشاگر منتقل شود. نائیجی همچنین در مورد شرایط اکران عمومی فیلم گفت: در حالیکه از طرف گروه «هنر و تجربه» آنونس پخش فیلم ساخته شد، اما در ادامه علمالهدی گفت که شورای سیاستگذاری سینمای «هنر و تجربه» معتقد است این فیلم مختصات لازم این گروه را دارا نیست. اکران عمومی فیلم نیز با رفتن جهان بیگلری، به تصمیم حمزهزاده بستگی دارد.
در بخش پایانی این نشست اکبر نبوی ضمن اشاره به موضوع نقد در سینما، به انتقاد از برنامه «هفت» صدا و سیما پرداخت و گفت: طی یکی دو هفته اخیر مباحثی در خصوص نقد سینمایی در برنامه «هفت» مطرح شده است. به نظر من تعریفی که افخمی و فراستی از نقد ارائه میدهند، هیچ ربطی به نقد ندارد. چنین تعریف ابتر و نادرستی، جفا به نقد و همینطور مخاطبین صدا و سیما است. آنها نقد را مساوی ایرادگیری میدانند، در حالیکه چنین چیزی مطلقا اشتباه است؛ در واقع فیلمساز جهان اثر را خلق میکند و منتقد بهعنوان کاشف، نقاط قوت و ضعف اثر را کشف میکند. فردی که توان تحلیل داشته باشد علاوه بر بیان نقاط قوت و ضعف اثر، به تحلیل آن نیز میپردازد و مقام دیگری نسبت به منتقد دارد. واژه نقد ریشه در زرگری دارد و به معنای جدا کردن سره از ناسره است. اما متاسفانه این امر بدیهی را از تریبون عمومی صدا و سیما بهشکلی ناقص و نادرست مطرح میکنند که امیدوارم مخاطبین برنامه به آن توجه نکنند. بهعلاوه، بر همین مبناهای نادرست به داوری و قضاوت آثار نیز میپردازند. در وهله نخست خود ما اهالی سینما و رسانهها و از جمله برنامه «هفت» هستیم که باید حرمت حوزه نقد را نگه داریم، چرا که در غیر اینصورت بیشترین آسیب به سینما وارد میشود. سینما از جنبههای مختلفی آسیب خورده است و با چنین عملکردهایی بر تن رنجور سینمای ایران زخم دیگری نیز وارد آوردهایم. اگرچه در ظاهر چنین کاری خیرخواهانه و دلسوزانه انجام شده باشد.