صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

علی مطهری:

هاشمی رفسنجانی، علی دایی سیاست است/ در اختلاف وزارت ورزش و فدراسیون حق با وزیر است

۱۳۹۴/۰۷/۲۶ - ۱۶:۰۳:۲۸
کد خبر: ۳۳۱۰۲۷
علی مطهری، نماینده مردم تهرام در مجلس شورای اسلامی گفتگوی جالبی با روزنامه ورزشی 90 انجام داده که خواندن آن خالی از لطف نیست.

چه رابطه‌ای باید بین سیاست و ورزش برقرار باشد؟

اولاً باید از این که ورزش ابزاری در دست سیاست باشد پرهیز شود. نباید سیاستمداران از جاذبه ورزش به نفع اهداف شخصی خود استفاده کنند. متاسفانه گاهی در رقابت‌های سیاسی، مقوله ورزش و ورزشکاران به صورت ابزاری در دست سیاستمداران قرار می‌گیرند، به ویژه در آستانه یک انتخابات. ورزشکاران و قهرمانان ملی باید مراقب باشند ابزار واقع نشوند.

چه رابطه‌ای باید برقرار باشد؟

سیاست و ورزش در یکدیگر تأثیر متقابل دارند. دیپلماسی ورزش توسط سیاستمداران حمایت می‌شود. اگر حمایت سیاسیون نباشد کرسی‌های بین‌المللی ورزش در ساختار فدراسیون‌های جهانی به دست نمی‌آید. از آن طرف، پیروزی‌های ورزشی ملی به دولت‌های وقت از نظر مقبولیت و پیشبرد برنامه‌هایشان کمک می‌کند و برعکس ، شکست‌ها به آنها آسیب می‌رساند.

آیا فضای فرهنگی موجود در ساختار اجرایی و رفتاری ورزش نمادی از فرهنگ جامعه ایرانی است؟

بگذارید با یک مثال توضیح دهم. مسابقه فوتبال ایران و کره جنوبی در استادیوم آزادی برگزار شد و تماشاگران کره‌ای هم آمده بودند. پس از پایان بازی تماشاگران کره‌ای جای خودشان را تمیز کردند و تمام آشغال‌های خود را در نایلون قرار دادند و هیچ اثری از زباله در آنجا نبود. به نظر شما این رفتار آنان چه فرهنگی را از مردم کره برای شما تداعی می‌کند و چه درسی به ما می‌دهد؟ آنان که مسلمان نیستند رفتارشان اسلامی‌تر از ماست!

 نکته بسیار قابل تاملی بود اما پاسخ سئوال بنده را هم بدهید!

(لبخند می‌زند) متاسفانه فضای فرهنگی ورزش ما، هم در بین اهالی ورزش و هم در بین دوستداران ورزش در حد مطلوب و ایده‌آل نیست. چیزهایی که می‌شنویم مثل بده بستان‌ها، زد و بندها، تخلفات مالی یا فضای اخلاقی که در بین تماشاگران خصوصاً تماشاگران فوتبال وجود دارد، طبیعی است که با وضعیت مطلوب فاصله دارد. گاهی در میان خود ورزشکاران نیز رفتارهایی دیده می‌شود که آثار سوء در بین طرفداران و جوانان دارد. دشنام‌هایی که در استادیوم‌های فوتبال داده می‌شود ناخوشایند است. حتی گاهی این دشنام‌ها در خود ورزشکاران نیز دیده می‌شود! بارها در برنامه‌های ورزشی لب خوانی صورت گرفته و جریمه‌هایی نیز در نظر گرفته شده است لیکن این بیماری درمان نشده است. از نظر اسلام دشنام‌ ناموسی مشمول 80 ضربه شلاق است در حالی که از سوی بعضی از تماشاگران و برخی بازیکنان فوتبال ما به آسانی این کلمات رکیک به زبان می‌آید!

بیشتر توضیح بدهید.

البته این امر نشأت گرفته از فرهنگ کل جامعه است و در ورزشگاه‌ها احساس امنیت بیشتری برای این کار دارند. متاسفانه در سطح جامعه خیلی زود دشنام‌های نامناسب از زبان ما جاری می‌شود. در نزاع‌های خیابانی مردم به سرعت دشنام ناموسی می‌دهند و این پدیده خوب نیست. کم کاری شده است؛ مربیان جامعه مانند روحانیت، صدا و سیما، آموزش و پرورش، آموزش عالی و خانواده‌ها برای تربیت جامعه باید بهتر و بیشتر کار کنند. البته وضعیت امروز ما به نظر من از گذشته مثلا 10 سال پیش بهتر شده است.

 دلایل وجود فساد نسبی در ورزش و مخصوصاً فوتبال چیست؟

ضعف مدیریت و اعمال نفوذ سیاستمداران در ورزشهای دارای ظرفیت اجتماعی و دولتی بودن برخی ورزشها و فقدان رقابت عادلانه در آنها و نیز بالا بودن درآمد در بعضی ورزشها، از دلایل برخی فسادها در ورزش است. مثلا درآمدی که فوتبالیست‌های ایرانی در مقایسه با سایر ورزشکاران و دیگر اقشار جامعه دارند بالاست و همین امر لغزش‌هایی را به وجود می‌آورد.

گاهی با اشاره به فوتبال حرفه‌ای دنیا می‌گوییم چون درآمد فوتبالیست‌های دنیا بالاست پس ناگزیریم به بازیکنان فوتبال پول زیادی پرداخت کنیم. اگر الگوی ما در فوتبال، غرب است پس در سایر مسائل فوتبال هم باید این الگوپذیری رعایت شود!

بازیکنان، مربیان و مدیران فوتبال حرفه‌ای اروپا به بازیکنان، مربیان و مدیران تیم حریف با احترام رفتار می‌کنند، به تماشاگران تیم رقیب با احترام نگاه می‌کنند، اگر آن ها الگو هستند پس در این زمینه ها هم باید الگو باشند.

چرا فرهنگ اسلامی در ورزش در فضای شعار باقی مانده است؟

شاید اراده لازم وجود نداشته است. صرف نصب چند بنر و پلاکارد کافی نیست، ضمن این که بیشتر باید با عمل خود مروج فرهنگ اسلامی باشیم، همان طور که در حدیث داریم مردم را به دین دعوت کنید با غیر زبانتان یعنی با عمل. باید بپذیریم بازیکنانی که مورد اقبال جامعه قرار می‌گیرند احتیاج به کلاس اخلاق و مسائل روانی دارند چون کمتر کسی است که از شهرت و  محبوبیت برخوردار شود و ببیند عکسش در روزنامه هاست و همه جا صحبت از او می‌شود و دچار انحراف و لغزش نشود. حتی علمای بزرگ ما می‌گویند محتاج درس اخلاق و موعظه هستیم. در حوزه‌های علمیه می‌بینید که درس اخلاق برای طلاب و روحانیون وجود دارد. بنابراین ورزشکاران و هنرمندانی که با اقبال جامعه مواجه هستند نیاز به موعظه و آموزشهای اخلاقی و روانی مستمر دارند.

 اقتصاد لیبرالی ورزش غرب چه تاثیری بر ورزش دولتی ایران گذاشته است؟

در دنیای غرب به ورزش و مخصوصاً فوتبال به عنوان یک صنعت و تجارت و منبع درآمد نگاه می‌کنند و باشگاه‌ها هم خصوصی هستند و یک رقابت جدی بین آنها وجود دارد و همه چیز بر مدار سود و زیان تعریف می‌شود و در واقع کارکردی اقتصاد محور دارد. بازیکنان هم در این چرخه اقتصادی، ابزاری در جهت سودآوری هستند و رفتارهای بازیکنان و مربیان در جهت منفعت اقتصادی تعریف می‌شود و بازیکنان تبدیل به ماشین یا کالایی می‌شوند که با استفاده از امکانات سرمایه داری مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. لذا فوتبال اروپا بی‌رحم است و بهترین بازیکن دنیا هم اگر افت پیدا کند کنار گذاشته می‌شود و ممکن است فرصتی به او داده نشود.

آیا اقتصاد لیبرال غرب در موضوع ورزش معایبی هم دارد؟

هر پدیده‌ای نقاط قوت و ضعف دارد. رقابت و در نتیجه رشد و پیشرفت، نقطه قوت نظام ورزش غرب است. اما این رویه باعث به وجود آمدن انسان‌های تک بعدی می‌شود چون از یک بازیکن نهایت استفاده را می‌برند و او فقط در یک بعد رشد می‌کند و فرصت کسب کمالات دیگر انسانی را پیدا نمی‌کند و بعدا با مشکلاتی روبرو می‌شود. در ایران خودمان هم هستند بازیکنانی که پس از کناره‌گیری دچار بیماری‌های روحی و روانی و جسمی می‌شوند.

 جناب مطهری بیشتر توضیح می‌دهید؟

شهید مطهری می‌گوید یکی از آفت‌های تخصصی شدن علوم این است که انسان های تک بعدی به وجود آورده است. به عنوان مثال یک متخصص شبکیه چشم همه دنیایش شبکیه چشم است. در نتیجه انسان‌ها از هم بیگانه شده‌اند!

دو نفر به هم می‌رسند یکی مثلا چشم پزشک است و دیگری در حوزه عمران شاخه سازه‌های دریایی فعالیت می‌کند. وقتی با هم روبه‌رو می‌شوند هیچ حرفی برای گفتن ندارند! یعنی انسانها در یک بعد رشد می‌کنند و در سایر ابعاد و ارزشها رشد متناسب ندارند، در نتیجه انسانهای متعادل از نظر رشد ارزشهای انسانی کمتر پیدا می‌شوند. انسان تک‌بعدی، کامل و حداقل متعادل تلقی نمی‌شود.

 ورزش در جوامع ایدئولوژیک چگونه باید باشد؟ و دلیل الگوپذیری بخشی از ورزشکاران ایرانی از فضای ورزشی غرب چیست؟

مسلمان‌ها باید چارچوب‌ها و اصول خود را به دنیا دیکته و تحمیل کنند و اصولا تقلید خوب نیست. ما در اسلام همین‌طور که دستور تربیت روح و نفس را داریم دستور تربیت بدن را هم داریم. اصطلاح «تربیت بدنی» اصطلاح خوبی است. فلاسفه اسلامی می‌گویند که نفس و بدن تاثیر متقابل بر یکدیگر دارند. یک نفس قوی با یک بدن ضعیف به هدف‌های خودش نمی‌رسد و یک بدن قوی هم با یک نفس ضعیف نمی‌تواند توفیق پیدا کند. اما در یک کشور ایدئولوژیک وضعیت ورزش با سایر کشورها تفاوت زیادی ندارد مگر آنچه که ارتباط پیدا می‌کند با ضوابط آن ایدئولوژی. در باره الگوپذیری بخشی از ورزشکاران از غرب باید گفت به طور کلی تقلید خوب نیست. این که بگوییم آنها این طور لباس می‌پوشند ما هم این طور بپوشیم نشان از کمبودهای روانی دارد. اصطلاح «مد» می‌تواند به فضای فرهنگی جامعه ما آسیب بزند. شهید مطهری می‌گوید مد یعنی چه؟ مد را سرمایه‌داران غربی برای فروش محصولات و تولیدات خود می‌سازند. ما باید ببینیم چه لباسی به ما می‌آید، نه این که چه چیزی مد است. تقلید در فوتبال ایران هم راه پیدا کرده است. بازیکنی موهای خود را دم‌اسبی می‌کند، دیگری خالکوبی می‌کند. حالا فلسفه موی دم اسبی و خالکوبی چیست؟ درگذشته در تیم‌ ملی فوتبال برزیل همه ساده بودند و اغلب هم قهرمان جهان می‌شدند ولی الان افت کردند. شاید بعضی گرایشات به روش غربی باعث افت آنها شده باشد. قبل از انقلاب مثلا می‌‌گفتند امسال نارنجی مد است و اکثر بانوان نارنجی می‌شدند و هیچ دلیل عقلی و منطقی پشت سر آن نبود، تنها دلیل آن ایجاد فضای مطلوب سرمایه‌داری در کشورهایی مثل کشور ما بود.

آیا اصولا مدل اسلامی ورزش داریم؟

ما مدل اسلامی ورزش نداریم. همین که ضوابط شرعی رعایت شود کافی است. اما باز هم می‌گویم ورزشکاران ما نباید تقلید‌کننده مطلق باشند و فکر کنند هر کاری که آنها می‌کنند درست است. مثال دیگری می‌زنم در غرب فوتبالیستی از دنیا می‌رود، قبل از بازی می‌گویند یک دقیقه سکوت می‌کنیم، متاسفانه ما هم می‌گوییم یک دقیقه سکوت، در صورتی که ما اصلا در اسلام یک دقیقه سکوت نداریم، ما حمد و سوره می‌خوانیم. اینها تقلیدهای غلط است.

ارزیابی شما از قهرمانی تیم فوتسال بانوان ایران در آسیا چیست؟

خیلی خوشحالم و این موفقیت را به اعضای تیم، مربیان، مردم و همه بانوان کشور تبریک می‌گویم. در ورزش بانوان، ما باید به این سمت حرکت کنیم که ورزشکاران ما با همان لباس مخصوص آن ورزش در حضور تماشاگران زن مسابقه بدهند و کشورهای اسلامی باید به سمت این الگو حرکت کنند و کم‌کم باید این ایده را به دنیا بقبولانند. وضعیتی که الان در ورزش بانوان در دنیا هست که یک زن، نیمه ‌عریان، در مقابل هزاران مرد حرکاتش را انجام می‌دهد باید تغییر کند. نکته‌ای را هم اضافه کنم که بانوان ایران می‌توانند با رعایت ضوابط شرعی به قله‌های موفقیت در عرصه ورزش دست پیدا کنند و یکی از ضوابط شرعی این است که آنها مجاز نیستند با مربی مرد کار کنند. بنابراین لازم است خودشان را ارتقا دهند و ساختار مدیریت، اجرا و غیره همه‌ زنانه شود.

آیا دیدگاه سنتی به ورزش بانوان جواب می‌دهد؟

سنت و تجدد حرف‌های باطلی است. احکام و اصول اسلام برای همه زمان‌ها یکسان است. قدیم و جدید ندارد. در گذشته حجاب خوب بوده، الان هم خوب است. درگذشته بی‌عفتی بد بوده، الان هم بد است.

چرا بعضی از ورزشکاران ما با دعانویس‌ها در ارتباط هستند؟

این‌ها خرافات است. مبنای عقلی و دینی ندارد. ما وقتی به دین خودمان مراجعه می‌کنیم می‌بینیم پیامبر و ائمه به این چیزها اهمیت نمی‌دادند. در زمان ائمه خرافاتی باب شده بود مثلا مبنی بر این که دوشنبه به سفر نروید (شگون ندارد). یکی از ائمه که روز دوشنبه قصد سفر داشت، فردی به او رسید و این موضوع را مطرح کرد. امام فرمود: این حرف‌ها مبنای عقلی ندارد و همان روز به سفر رفت. با بدعتها در دین که معمولا مورد پسند عوام است باید مبارزه کرد.

بیشتر توضیح می‌دهید؟

ببینید، مصلحان جامعه باید با نقاط ضعف جامعه مبارزه کنند. شهید مطهری می‌گوید: مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف مردم مبارزه می‌کند اگرچه از محبوبیت اجتماعی او کم شود. متاسفانه ما ائمه را بیشتر برای حاجات‌مان می‌خواهیم و هیچ وقت فکر نمی‌کنیم اینها الگوی ما هستند و باید روش‌ زندگی را از اینها بگیریم. هستند بعضی مربیانی که عقاید خرافی به ظاهر مذهبی دارند. متاسفانه به ظواهر و پوسته دین بیشتر اهمیت می‌دهیم تا محتوای آن. مثلا شمع روشن کردن در شام غریبان یک کار نمادین است و دستور دین و ائمه نیست. مراسم‌های عزاداری در قدیم مثل آنچه که شهید مطهری داشتند یک ساعت بحث و تحلیل بود، چند دقیقه آخر روضه‌ای می‌خواندند و مثلا 15 دقیقه هم مداحی. ولی الان جلسات عزاداری دو، سه ساعت مداحی است، یا سخنرانی و تحلیل نیست و یا اگر هم بخواهد باشد مردم حوصله ندارند! مداح‌ها هم راست و دروغ را در قالب شور و هیجان به اجرا می‌گذارند. باز به تعبیر شهید مطهری در قضیه امام حسین، هم باید عقل و فکر مردم قانع شود و هم دل و عواطف مردم ارضاء شود.

وزیر ورزش چندی پیش از مجلس کارت زرد گرفت. و به نظر می‌رسد که نماینده ها با گودرزی مشکل دارند، این را چطور می بینید؟

سوالی که از وزیر پرسیده شد به نظر من سوال قوی نبود و ما هم تعجب کردیم که نمایندگان قانع نشدند. فکر می کردیم وزیر رای می آورد اما نمایندگان کارت زرد دادند، البته با اختلاف چند رای.

نظر خودتان راجع به گودرزی چیست؟

در مجموع شخصیت ایشان را می‌پسندم و موافق گودرزی هستم. تا آنجایی که من می دانم وزیر با خیلی از تخلفات مبارزه می‌کند. او را یک آدم اصولی دیدم که دانشگاهی هم هست. قبلا کشتی‌گیر هم بوده  است.

کلا به نظر می‌رسد مجلسی‌ها به وزارت ورزش و جوانان حساسیت بیشتری دارند. همان ابتدای کار آقای روحانی هم برای تأیید وزیر ورزش خیلی‌ها را رد کردند.

شاید به خاطر این بود که ورزش، غیرمستقیم جنبه سیاسی هم دارد و برای همین، حساسیت بیشتر بود. مثلا در حوزه ورزش می‌توان هوادارانی را به سمت یک کاندیدا سوق داد. عده‌ای می‌خواهند وزیر ورزش از خودشان باشد تا در آینده از او استفاده کنند. البته عدم رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی یک مقدار هم جنبه سیاسی داشت که می‌گفتند برخی در فتنه نقش داشتند.

از گودرزی قبل از اینکه برای وزارت ورزش معرفی شود شناختی داشتید؟

خیر، شناختی نداشتم.

حالا از عملکرد وزارت ورزش در طی این مدت راضی هستید؟

ورزش ما در این مدت فراز و نشیب داشته است. برخی مواقع خوب عمل کردیم اما نتایج این اواخر به نظر من خوب نبود. کشتی در جام جهانی نتیجه خوبی نگرفت. والیبال و بسکتبال هم در جام جهانی و جام ملت های آسیا موفق نبودند. فوتبال ما هم در جام جهانی در مجموع درخشان ظاهر نشد. البته بازی با آرژانتین خوب بودیم. درباره خصوصی کردن هم هنوز نتوانسته‌ایم به نتیجه برسیم.

بین فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش هم کمی درگیری وجود دارد، این را چطور می بینید؟

بله، یک تنش بین فدراسیون فوتبال و ورازت ورزش وجود دارد که باید برطرف شود. ما می‌دانیم اینها با هم نزاع دارند. چند وقت پیش جلسه‌ای در مجلس درباره بازی تراکتورسازی و نفت تهران بود. در آنجا دیدیم که این دو کاملا با هم اختلاف دارند. وزیر معتقد است باید اختیاراتی داشته باشد و بتواند  تا حدی در کار فدراسیون دخالت کند. وزارتی‌ها معتقدند قوانین فیفا هم این اجازه را می‌دهد که باتغییر اساسنامه فدراسیون فوتبال خیلی از مشکلات حل خواهد شد. نتیجه آن جلسه هم این شد که برخی مواد اساسنامه فدراسیون فوتبال تغییر کند و در جلسه بعد بررسی شود.

 نظر خود شما در این باره چیست؟

به نظرم حرف آقای گودرزی درست است. وزیر حق هیچ دخالتی از جمله در انتخاب سرمربی فوتبال ندارد اما از آن طرف باید پاسخگو باشد. اگر تیم ملی باخت وزیر باید بیاید و جوابگو باشد اما در تصمیم‌گیری‌ها نقشی ندارد. وزیر حرفش این است که وقتی من اختیاری ندارم چطور باید جوابگو باشم؟ حرفش درست است و به نظرم این مشکل قابل حل است. 

نظرتان راجع به کی روش چیست؟

کی روش را متوسط دیدم. او یک مقدار بی‌اعتنا به فدراسیون و با غرور کار می‌کند. مثلا وقتی مرخصی می‌رود در زمان مقرر برنمی‌گردد. به نظر می‌آید احساس می‌کند چون ما به او نیاز داریم و جایگزینی ندارد هرکاری می‌تواند بکند. این خوب نیست و وزیر هم از این ناراحت است.  اینها توهین به مردم است که نباید ساده از کنار آن گذشت.

 شما موافق ادامه کار کی روش با تیم ملی هستید یا مخالف؟

ببینید اینکه توانسته نظمی در تیم ملی ایجاد کند و بازیکن سالاری در تیم وجود ندارد خودش خوب است. کی‌روش مدیریت قوی دارد و این نقطه مثبت اوست. در مجموع با توجه اینکه یک تیم را در جام جهانی قبلی ساخته بود و برای جام جهانی بعدی هم کار می‌کند بهتر است باشد تا در جام جهانی آینده به نتیجه بهتری برسیم مگر اینکه خواسته‌های غیرمعقول داشته باشد که آن وقت باید تصمیم دیگری گرفت.

عملکرد تیم ملی والیبال را در جام جهانی چطور دیدید؟

نتایج والیبال برای همه غیرمنتظره بود و باید دلایل آن را توضیح بدهند. چرا مقابل تیم‌هایی که قبلا چند بار آنها را برده بودیم در جام جهانی باختیم؟ ظاهرا بازیکنان انگیزه نداشتند. متاسفانه مسئولان ما در زمان شکست اهل توضیح و عذرخواهی نیستند. چه مسئولان سیاسی چه مسئولان ورزشی کمتر این خصوصیت را دارند.

‌بازی های والیبال را پیگیری می کردید؟

بله من اکثر بازی‌های والیبال را می‌دیدم. همیشه به والیبال و فوتبال علاقه داشته‌ام.

 خودتان هم ورزش می‌کنید؟

بله من فوتبال و گاهی والیبال بازی می‌کنم و بازی‌های این دو رشته را بیشتر تعقیب می‌کنم.

 در چه پست هایی بازی می کنید؟

در فوتبال مهاجم و در والیبال، هم پاسور هستم و هم اسپک می زنم،  البته در حد خودم.

شما که پاسور هستید از سعید معروف هم شناختی دارید؟

بله. سعید معروف بازیکن خوب و باهوشی است ولی افت و خیز دارد. گاهی خیلی عالی است و گاهی از نظر روحی بهم می‌ریزد و این در بازی‌اش اثر می‌گذارد.

‌در کل ارزیابی تان از بازیکنان والیبال چیست؟

بازیکنان والیبال در قیاس با فوتبال از کلاس بالاتری برخوردارند اما اخیرا شاید موضوعات مالی آنها را وسوسه می‌کند. شاید یکی از دلایل افت آنها همین موضوع باشد. به اعتقاد من والیبالی‌ها باید سعی کنند متانت خودشان را حفظ کنند. تیم والیبال بازیکنان باشخصیتی دارد و شما نمی‌بینید در بین آنها کسی مثلا موهایش را دم‌اسبی کند. امیدوارم بدون حاشیه به کارشان ادامه دهند.

 تیم ملی بسکتبال درجام ملت های آسیا سوم شد. یکی از مشکلات اصلی این رشته نداشتن سالن است و برای همین هم نمی‌تواند میزبانی بگیرد. در آخرین صحبتی که با آقای سجادی داشتیم گفتند مجلس جلوی ساخت و سازهای وزارت ورزش را گرفته، جریان چیست؟

ببینید ما در حال حاضر مشکل بودجه داریم. در همه زمینه‌ها کمبود بودجه داریم. تا یک ماه پیش می‌گفتند 65 درصد بودجة پیش‌بینی شده تامین شده و بخاطر کاهش قیمت نفت بودجه کشور کاهش پیدا کرده و به همین دلیل ما بر اساس اولویت‌ها باید خرج کنیم. ابتدا باید اولویت‌های کل کشور را در نظر بگیریم، بعد باید دید این مشکل، اولویت چندم است و آیا در ورزش مشکل مهم‌تر از این هم داریم یا خیر.

 اما نداشتن سالن مشکل اساسی در ورزش ماست. ایران تنها یک استادیوم آزادی را دارد که برای قبل از انقلاب است و باید ساخت یک استادیوم مجهز جزو اولویت‌ها باشد چون نیاز جامعه است.

بله من هم موافق این حرف شما هستم. این که یک سالن داریم که آن هم مربوط به قبل از انقلاب است، برای ما اصلا خوب نیست. استادیوم آزادی قبل از انقلاب ساخته شده؛ یعنی در این همه مدت ما توانایی ساختن یک استادیوم را نداشته‌ایم؟ این مسلما یک نقص است. در آن زمان این گونه پروژه‌ها را به بهترین پیمانکاران غربی می‌دادند و برای همین آزادی بسیار خوب و اساسی ساخته شده است اما هرچه باشد الان حدود چهل سال از ساخت آن گذشته و باید به فکر استادیوم جدیدی باشیم. چه بسا با این کار بتوانیم میزبانی‌های مهم را برای رشته‌های مختلف بگیریم. بسکتبال، والیبال و فوتبال می‌توانند میزبان بازی‌های آسیایی و حتی جهانی باشند و این برای جوان‌های ما خیلی خوب خواهد بود. 

طی چند سال اخیر از ورود خانم‌ها به سالن‌های والیبال و بسکتبال جلوگیری شده است، چرا این اتفاق افتاد در حالی که تا پیش از این، خانم‌ها بدون مشکل خاصی به ورزشگاه می‌رفتند؟

البته آن مقدار که وجود داشت محدود بود و مجوز برای همه خانم‌ها نبود. علاوه بر این همیشه وقتی یک دولت با گرایش اصلاح طلبی روی کار می‌آید طرف مقابل سخت‌گیری بیشتری می‌کند. در دولت گذشته از این اتفاقات می‌افتاد و کاری نداشتند چون می‌گفتند اصولگراست و از خودمان است. حتی در حوزه هنر اتفاقات بدی می‌افتاد و کسی کاری نداشت ولی تا یک دولت اصلاح‌طلب، کاری می‌خواهد بکند شاخک‌های بعضی افراد تیز می‌شود و کفن پوشان راه می‌افتند. جریان ممنوعیت ورود خانم‌ها هم همین بود. روی دولت حساسیت زیاد بود و گفتند که خلاف شرع است.

 نظر خود شما در این باره چیست؟

ببینید، اصل این که می‌گویند خانم ها به ورزشگاه بیایند یا نیایند یک بحث شرعی است. علما بر اساس دلایل فقهی بیان می‌کنند که زن تا چه حدی می‌تواند به بدن مرد نگاه کند، مثلا سر و گردن و دست‌ها تا آن مقداری که به طور معمول بیرون است. این حکم شرعی است. طبعا بعد بر این اساس می‌گویند مثلا در والیبال می‌تواند بیاید یا نمی‌تواند. به نظر می‌رسد در فوتبال و شاید والیبال مشکلی نباشد. گاهی هم اصل رفتن اشکال ندارد ولی لوازم و تبعاتی دارد که باعث اشکال می‌شود.

همه این‌هایی که شما می‌گویید درست، اما حرف ما این است که این اتفاق تا چند سال پیش می‌افتاد و نه اصل آن اشکال شرعی داشت و نه تبعات آن.

عرض کردم، آن مقدار که وجود داشت محدود بود و مجوز برای همه خانم‌ها نبود. و باز عرض کردم که بخشی از این قضیه سیاسی است. به هرحال به نظر من غیر از کشتی و شنا و رشته‌هایی از این قبیل بقیه مشکلی ندارند و اگر خانم‌ها جایگاه اختصاصی داشته باشند و درب ورود و خروج آنها جدا باشد مشکلی پیش نخواهد آمد. حالا واقعا آنقدر که می‌گویند، خانم‌ها مشتاق حضور در سالن ها هستند یا چون منع شده‌اند مشتاق شده‌اند؟

 بله برای رشته‌های توپی مثل والیبال، فوتبال و بسکتبال واقعا خانم ها علاقه‌مند حضور در سالن‌ها هستند.

من می‌خواهم بدانم تعداد مشتاقان زیاد است یا وقتی می‌گوییم نمی‌توانند بیایند بیشتر مشتاق می‌شوند؟

نه، واقعا مشتاقان زیاد هستند و عده‌ای بیشتر از خانواده خود بازیکنان هستند. ورزش‌هایی مثل والیبال و بسکتبال همیشه پذیرای خانواده بازیکنان بوده و فضای حاکم بر این رشته‌ها هم اغلب خوب و خانوادگی است.

به هر حال این مشکل جنبه سیاسی پیدا کرده ولی قابل حل است و زیاد نگرانی ندارد.

 ورزشکارترین آدم سیاسی چه کسی است؟

ناطق نوری ورزشکارترین آدم سیاسی است. اما سیدحسن خمینی هم اطلاعات ورزشی خوبی دارد. مرحوم آقای یحیی‌زاده که نماینده مجلس بود با اینکه روحانی بودند خیلی وارد به امور ورزش و خصوصا فوتبال بود. الان در بین سیاسیون کسی مثل ایشان نداریم.

حالا طرفدار کدام تیم ملی فوتبال هستید؟

من سبک بازی تیم برزیل را دوست دارم گرچه مدتی است که افت پیدا کرده‌اند.

 باشگاهی چطور؟

بارسلونا را می‌پسندم.

 بهترین بازیکن فوتبال دنیا چه کسی است؟

مسی و بعد نیمار .

 طرفدار استقلال هستید یا پرسپولیس؟

طرفدار هیچ کدام نیستم.

مگر می‌شود؟

بله هرتیمی که خوب بازی کند برای ما عزیز است. مثلا زمانی که تیم پاس خیلی گل کرد و رقیب این دو تیم شد من طرفدار آنها شدم. یادم است قهرمان هم شدند.

به خاطر قهرمانی طرفدارش شدید یا آقای قالیباف؟

نه، ربطی به آقای قالیباف نداشت. به خاطر این بود که خوب بازی می‌کردند. اما متاسفانه از هم پاشیده شد. اعزام برخی تیم‌ها به شهرستان هم تصمیم خوبی نبود و باید روی آن بیشتر فکر می‌شد.

موافقید یک مقدار سؤالات، خودمانی و مصداقی‌‌تر باشد؟

(می‌خندد) بفرمایید، حتما.

اول با چه ترکیبی تیم سیاسی‌تان را می‌چینید؟

با سیستم 2-5-3 بازی می‌کنیم چرا که در شرایط حال حاضر کشور بیشتر به هافبک‌های طراح و خلاق احتیاج است.

 یک ترکیب 11 نفره از سیاسیون فراجناحی بگویید؟ مربی و کاپیتان تیم چه کسی است؟ دروازه‌بان، مدافعین، هافبک‌ها و فوروارد.

(می‌خندد) سئوال سختی است. مربی و کاپیتان تیم هاشمی رفسنجانی. هاشمی می‌تواند علی دایی فوتبال باشد. بهتر از ایشان در عالم سیاست نداریم.

دروازه‌بان: سیدحسن خمینی

مدافعین: قاضی‌زاده هاشمی، علی لاریجانی و مصطفی کواکبیان  (ذخیره مسعود پزشکیان)

هافبک‌‌ها: هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، آیت‌اله دستغیب، سیدمحمد خاتمی، روحانی(ذخیره آقای خاتمی).

فوروارد: علی مطهری، صادق زیباکلام

صادق زیباکلام، هاشمی رفسنجانی را درون دروازه قرار داده بود، شما ایشان را هافبک گذاشتید؟

(می‌خندد) آقای رفسنجانی طراح و بازی‌ساز است و باید هافبک باشد. ایشان دلسوز  انقلاب است و عده‌ای درک نمی‌کنند.

 بهترین خصوصیت آقای هاشمی رفسنجانی چیست؟

صبر و استقامت ایشان است. هاشمی در ایجاد این انقلاب بیشترین نقش را در میان افراد موجود داشته است و به همین جهت بیش از دیگران نگران آینده انقلاب است ولی متاسفانه خیلی ها این را متوجه نیستند.

چرا عده ای مخالف ایشان شده اند؟

مشکل هاشمی و خانواده‌اش این است که اهل تظاهر نیستند و مشکل دیگر ایشان این است که ریش ندارد، اگر ریش داشت و عمامه‌اش را بزرگ می‌کرد خیلی زود می‌شد آیت‌اله، چنانکه به شاگردان ایشان آیت‌اله می‌گویند (می‌خندد). متاسفانه مردم ظاهربین هستند. البته اینها مهم نیست.

اسامی که نام می‌برم فقط یک کلمه یا یک جمله بسیار کوتاه بگویید.

هاشمی رفسنجانی: دلسوز انقلاب

کی‌روش: مربی خوش‌شانس

رییس دولت اصلاحات: سیاستمدار روشنفکر

علی دایی: مرد با اراده

حسن روحانی: سیاستمدار با تدبیر

لیونل مسی: بهترین فوتبالیست حال حاضر جهان

گودرزی: وزیر دانشگاهی

مصطفی کواکبیان: اصلاح‌طلب معتدل

سیدحسن خمینی: نوه خوش فکر امام

رونالدو: بازی رونالدوی برزیلی را می‌پسندم.

علی لاریجانی: سیاستمدار معتدل

فائزه هاشمی: بانوی متهور

برنامه خندوانه: ابداع قابل تقدیر

 

نظر شما