صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

حاشیه‌نگاری دیدار همدانی‌ها با هاشمی؛

"نه برای انتخابات نگرانم نه برجام"

۱۳۹۴/۰۸/۲۰ - ۱۰:۰۹:۱۴
کد خبر: ۳۳۸۵۵۱
یک تعبیر هاشمی کافی است برای دلگرمی ملّتی. همانطور که کفایت می کند برای دلواپسی تندروها. مثل سال 92 که فقط یک جمله گفت. «نمی گویم نمی آیم». که هم ملّتی را دلگرم کرد هم عده ای را دلواپس. پس تریبون آقای هاشمی که باز می شود. حرف آخر را همان اول می زند. نه برای همدانی ها که برای تمام ملّت ایران. حرفش فقط یک جمله است ولی یک دنیا معنا دارد. هاشمی می گوید : «خیالتان راحت باشد. نه برای انتخابات نگرانم نه برجام». ملّت راه خودش را پیدا کرده. احدی هم جلودارش نیست. هر کسی که مقابلش بایستد. فقط خودش را بدنام می کند!

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی در حاشیه نگاری از دیدار جمعی از اقشار مختلف مردم همدان با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: جلسه امروز به سرعت شکل می گیرد. آقای هاشمی هم خیلی زود می آید. احوالپرسی ها که تمام می شود. تریبون به میهمانان می رسد. حرف ها زیاد است. هم نگرانی دارند هم امید. نگرانی ها درباره برجام است و انتخابات آینده. از اینکه دلواپسان و تمامیت طلبان نگذارند کار به سرانجام برسد. درست مثل همانها که در بیت رهبری شعار دادند. «امان نامه برجام، تلاش بی سرانجام». آنهم درست 24 ساعت بعد از تایید برجام توسط رهبری!.

متن کامل این حاشیه نگاری به شرح زیر است:

امروز چهارشنبه ششم آبانماه 94 است. قرار است همدانی ها به دیدار آقای هاشمی بیایند. نمی دانم چرا؟. ولی احساس می کنم حرفهای این دیدار انتخاباتی از کار در بیاید. درست مثل سه سال قبل. در پائیز 91. که همدانی ها به دیدار آقای هاشمی آمده بودند. برای جلب رضایتش برای حضور در انتخابات 92. در همان دیدار بود که دختر خانمی همدانی هاشمی را قسم داد. مادرش گفته بود که برو آقای هاشمی را قسم بده. که باید بیایی و برای انتخابات ثبت نام کنی. من آن روز معنای آن قسم را بدرستی نفهمیدم. ولی تاثیرش را بوضوح در آقای هاشمی دیدم. که پای در راهی گذاشت که سوختن فرزند بهای ساختن دوباره کشورش شد. دیدار امروز همدانی ها برای من بوی همان جلسه را می دهد. بوی قسم مادر همدانی را.

جلسه امروز به سرعت شکل می گیرد. آقای هاشمی هم خیلی زود می آید. احوالپرسی ها که تمام می شود. تریبون به میهمانان می رسد. حرف ها زیاد است. هم نگرانی دارند هم امید. نگرانی ها درباره برجام است و انتخابات آینده. از اینکه دلواپسان و تمامیت طلبان نگذارند کار به سرانجام برسد. درست مثل همانها که در بیت رهبری شعار دادند. «امان نامه برجام، تلاش بی سرانجام». آنهم درست 24 ساعت بعد از تایید برجام توسط رهبری!. میهمانان آقای هاشمی اگر از این نگرانی ها می گویند. از امید هم می گویند. چرا که خوب می دانند اگر اقلیتی تندرو در کشورند. در نقطه مقابل هم اکثریت قاطع مردم به دنبال اعتدالند. یکی از میهمانان هم ختم کلام را با این جمله می گوید: «درختی از ناامیدی داشتیم در 8 سال گذشته». که ثبت نام شما در انتخابات 92، جوانه ای از امید زد بر آن. همان جوانه ای که راه ملّتی را گشود. از بن بست تنگ نظری و تحجّرها.

آقای هاشمی با دقت فراوان تمام حرفها را گوش می دهد. با هنر شنیدن مثال زدنی اش. حرفهای میهمانان که تمام می شود. گویی آقای هاشمی عجله دارد. عجله برای رفع نگرانی ها. درباره برجام و انتخابات. یک تعبیر هاشمی کافی است برای دلگرمی ملّتی. همانطور که کفایت می کند برای دلواپسی تندروها. مثل سال 92 که فقط یک جمله گفت. «نمی گویم نمی آیم». که هم ملّتی را دلگرم کرد هم عده ای را دلواپس. پس تریبون آقای هاشمی که باز می شود. حرف آخر را همان اول می زند. نه برای همدانی ها که برای تمام ملّت ایران. حرفش فقط یک جمله است ولی یک دنیا معنا دارد. هاشمی می گوید : «خیالتان راحت باشد. نه برای انتخابات نگرانم نه برجام». ملّت راه خودش را پیدا کرده. احدی هم جلودارش نیست. هر کسی که مقابلش بایستد. فقط خودش را بدنام می کند!.

حرف بعدی آقای هاشمی حرف ارتباطات و رسانه است. آنهم در شرایطی که خیلی ها به فکر فیلتر شبکه های اجتماعی افتاده اند. آقای هاشمی قبلاً گفته بود فیس بوک پدیده مبارکی است. محدودیت اینترنت بازگشت به عصر بربریت است و جدیدالاسلام ها از ماهواره می ترسند. امروز هم دوباره می گوید. «عصر امروز انفجار اطلاعات است». درست مثل انقلاب که انفجار نور بود. یعنی اگر کسی توانست جلوی انقلاب را بگیرد. جلوی شبکه های اجتماعی را هم می تواند بگیرد. چرا که مردم دیگر فریب نمی خورند. تمام حرفها را می شنوند. بهترینش را انتخاب می کنند. هدف اسلام و انقلاب هم همین بود. پس فیلترها دیگر دردی را دوا نمی کند. راه نفوذ را باید با اقناع مردم بست ولاغیر.

حرف بعدی آقای هاشمی حرف جریان انحرافی است. همانها که تمدنی که امام می خواست را به انحراف کشاندند. جریانی که هم فساد آورد و هم فقر. تعبیر امروز آقای هاشمی درست مثل سال 88 است. همان تعبیر معروف «جریان انحرافی» در نامه به رهبری. هاشمی می گوید خسارت آن 8 سال برای کل تاریخ ما کافی است. هم خسارات مادی اش، هم خسارت معنوی اش. هم خسارات داخلی اش، هم خسارات خارجی اش. جریان انحرافی هم اقتصاد کشور را به قهقرا برد هم اعتقادات مردم را. آنها هم ایران را در دنیا منزوی نمودند هم منطقه را در آشوب غرق کردند. اصولاً آن 8 سال یک پیچ تاریخی بود. هم برای انقلاب هم برای منطقه. انتخابات 92 انقلاب را از پرتگاه نجات داد. شاید انتخابات 94 بتواند منطقه را از این مخمصه برهاند.

تعبیر بعدی آقای هاشمی تعبیری درباره داعش است. هاشمی می گوید تفکر داعشی تفکر نهروانی است. نهروانی تفکرش در «تهدید» خلاصه می شود. در بهشت زوری خواستن برای مردم. در قیم شدن بجای خدا. هاشمی عادت به آدرس دادن از صدر اسلام ندارد. چرا که خوب یادش می آید. تذکر امام را به مجلس. که روایت ائمه(ع) را بر من تطبیق ندهید. ولی اینجا مجبور می شود. آدرس نهروانی را بدهد. آدرس متحجرانی که امروز تریبون دار شده اند، و از سینما تا سیاست را خفه کرده اند. از فرهنگ اسلامی جز ظاهر و «حجاب» چیزی نمی فهمند. شاید پیدایش داعش از این منظر باشد تا زشتی مارهای خوش خط و خال متحجّر بر مردم هویدا شود. تا معلوم شود که اگر کار بدست آنان بیفتد. چگونه از اسلام جز خون و خفقان چیزی باقی نمی گذارند. درست مثل تعبیر امام درباره آنان. که اگر حوزه بدست آنان می افتاد. چیزی شبیه کلیساهای قرون وسطی می شد! هر چند که اخیراَ شنیده شد از قول عالمی روحانی. که در زیرزمین موسسه ای به نام امام. اتاق تفتیش عقاید راه انداخته اند!. هاشمی خوب می شناسد تفکر اینها را. که از جنس نگاه نهروانی است. تفکری برپایه تهدید و تحجر.

آقای هاشمی در فراز بعدی سخنانش هم هشدار می دهد به عربستان، هم توصیه می کند. هشدارش درباره تبعات اعدام شیخ نمر است. با این تعبیر صریح که شیخ نمر یک فرد نیست یک امت است. توصیه اش هم به عربستان توصیه به عقلانیت است. توصیه بازگشت از راه خطا. توصیه به عدم اصرار بر مسیر اشتباه. این توصیه را هاشمی فقط به آنها نکرده است. سالهاست به ایران و عربستان می گوید. که تندرویهای متقابل، بازی باخت – باخت است. جنگ سردی که جز ضرر، خاصیتی دیگر ندارد. شاید اگر توافق سال 87 بر هم نخورده بود. حال و روز یمن و سوریه و عراق و ... امروز چیز دیگری بود. درست مثل حال و روز رابطه ایران و عربستان. تاریخ قضاوت خواهد کرد. سرنوشت امروز منطقه کارنامه مردودی چه کسانی خواهد بود؟.

حرف آخر آقای هاشمی حرف انتخابات است. با اینکه نگرانی ندارد ولی توصیه دارد. توصیه اش به همه است. که نگاه دنیا به انتخابات امسال است. هم برای حفظ نگاه مثبت بوجود آمده در عرصه بین المللی. هم برای حفظ نظام در بحرانهای روز افزون منطقه. راهکارش را هم فقط یک چیز می داند. تمکین به رأی اکثریت مردم. با تقیّد کامل به تعبیر «حق النّاس» رهبری. آقای هاشمی در ادامه تعبیر عجیبی بکار می برد. بیشتر نقشه راه است تا یک تعبیر ساده. «امیدوارم انتخابات 94 بهترین انتخابات انقلاب باشد». نقشه راه انتخابات امسال روشن است. اگر همه به حق النّاس پایبند باشند، انتخاباتی تاریخی رقم خواهد خورد. هر چند که هاشمی نگرانی از سرنوشت آن ندارد. چرا که به چشم خود دیده هیچ مانعی جلودار اراده مردم نخواهد بود. سرنوشت انتخابات 94 روشن است. مثل انتخابات 92. مثل توافق هسته ای و برجام.

روایت مصلحت همچنان باقی است........

نظر شما