به گزارش گروه شبکه های اجتماعی خبرگزاری برنا متن این یادداشت به شرح زیر است:
۱-امروز که فیلم ماجرا را دیدم، متوجه شدم آقای ترکان قبل از رفتن، سکه ها را در جیبش نگذاشت. بلکه بسته کذایی را به خانم مسوول روابط عمومی شان تحویل داد. جمله ام در پست قبلی که خیلی هم سروصدا کرد، اینطور تداعی میکند که آقای ترکان سکه ها را برای خودش برداشت که اصلا درست نیست. خدا مرا بخاطر این اشتباه سهوی ببخشد. تلاش خواهم کرد از آقای ترکان هم بخاطر عبارت تادزست《گذاشت جیبش》، حلالیت بطلبم.
۲- برخی دوستان دیده و نادیده، از دیروز پیام می فرستند که ایولا، طرف را له کردی… پاسخم به این جور کامنتها این است که قرار نبوده کسی را له کنم. وظیفه ای در نهی از منکر داشته ام که ان شاالله بی ریا و قربه الی الله انجام داده ام. همین. بر این اساس از همه رفقا و خوانندگان این متن خواهش میکنم چنین تعابیری بکار نبرند و حرمت آقای ترکان را نگه دارند.
۳- عصر امروز عکسی از لحظه تحویل سکه ها اینجا گذاشته بودم. اما ساعتی بعد فکر کردم که آن عکس چنین الغا میکند که گویا خود آقای ترکان سکه ها را داده اند. درحالی که اینطور نبود و احتمالا از ماجرا خبر هم نداشته اند لذا عکس کذایی را برداشتم و از همه خواهش میکنم آنرا منتشر نکنند. البته برخورد آقای ترکان باماجرا خیلی زننده بود و باعث این شد که ماجرا را رسانه ای کنم. در این باره در پست بعدی بیشتر توضیح خواهم داد.
۴- امروز خبرنگاری برای مصاحبه زنگ زد و پرسید ما خبرداریم که شما خیلی هدیه میگیرید! درباره انگیزه ایشان از طرح این سوال و منشا تحریک اش، فکرهایی کردم و پاسخی به سوالش ندادم. خدابخیر کند که فردا چه میخواهد بنویسد.
۵- گزارش تصویری ۲۰:۳۰ امشب اصلا خوب نبود. متاسفانه این بخش خبری گاهی از دایره انصاف و عدالت خارج میشود و فکر کنم امشب نمایش این فیلم، یکی از آن موارد بود. حداقل باید بخش آخر حرف آقای ترکان را اشاره میکردند که پرسیدند روابط عمومی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد ما که نداده؟
درباره علل رسانه ای کردن این ماجرا و موضوع تمایل برخی مسوولان به تطمیع رسانه ها، در پست بعد، نکاتی عرض خواهم کرد.
ماجرای سکه های اهدایی روابط عمومی منطقه آزاد اروند به برنامه پایش، بیش از توقع در جامعه انعکاس یافت. برخی همکاران پرسیدند اگر هدف نهی از منکر بود، چرا ماجرا را رسانه ای کردی؟ برخی هم که به از پشت پرده ارتباط رسانه ها با دستگاه ها اطلاع دارند، با کنایه پرسیدند آیا این اولین باری بود که از یک دستگاه دولتی هدیه می گرفتید؟!
پاسخ این است که خیر. اولین بار نبود. اما همه هدایایی که جنبه مادی داشت را بی سروصدا عودت داده ایم. قصد هم نداشتیم پس دادن هدیه آقای ترکان را رسانه ای کنیم. اما با دادن جعبه سکه ها به ایشان، انتظار داشتیم ایشان از این رفتار روابط عمومی زیرمجموعه شان اظهار شرمندگی یا حداقل تاسف کنند و بفرمایند کار خیلی بدی کرده اند و با خاطی برخورد خواهد شد. نه اینکه با دیدن سکه ها بگویند «یعنی این هدیه را نمی پذیرید؟!». این جمله با لحنی ادا شد که هیچ تاسف و محکومیتی نداشت و گویی هیچ کار زشت و شنیعی صورت نگرفته است. گاهی لازم است نهی از منکر علنی باشد بلکه از تکرار اشتباه پیشگیری شود.
حقیقت این است که اغلب رسانه ها بخصوص بخش های اقتصادی آن ها، همیشه در خطر تطمیع قرار دارند. ساده انگاریست که تصور کنیم هدایایی که مدیران دستگاه ها و شرکتهای دولتی بطور معمول پس از کنفرانسهای خبری به خبرنگاران می دهند، از روی مودت و بدون چشمداشت جبران در نحوه خبررسانی است. در این میان برخی کاسب که خود را روزنامه نگار جازده اند، چنان در آلودگی فرورفته اند که رسما خبر می فروشند و حتی از طعمه شان اخبارمنفی منتشر می کنند تا قربانی شان ناچار شود به آنها آگهی یا باج بپردازد. برخی هم رکن چهارم دموکراسی را فقط برای کوبیدن بر سرنظام می خواهند و وقتش برسد، با رفتارهایشان، جامعه مطبوعاتی و رسانه ای کشور را به لجن می کشند. دوستی تعریف می کرد در یک روزنامه، حقوق خبرنگاران حوزه های نان و آبدار کمتر از بقیه است مثل حقوق کم پیشخدمتها در رستورانهای لوکس که با انعام مشتریهای پولدار جبران می شود. شرم باد بر این نگاه و این سوءاستفاده ها از جایگاه رسانه و خبرنگار.
نباید فراموش کنیم که کم نیستند رسانه هایی هم که خبرنگارانش هدیه دریافت نمی کنند و به هیچ دستگاه و مسئولی هم باج نمی دهند.
اگر برخی مسئولان دولتی و روابط عمومی های آلوده، به نمک گیر کردن خبرنگاران عادت کرده اند، بخاطر سکوت ما در قبال این بی شرمی هاست. اگر می خواهیم رسانه ها به فرایند شفافیت و مبارزه با فساد کمک کنند، خود باید شفاف و پاک باشند. چقدر بجاست اصحاب رسانه قبل از شروع بکار، میثاق نامه ای برای پرهیز از خیانت به مخاطبان خود امضا کنند. شبیه قسم نامه بقراط برای پزشکان. هنوز هم دیر نشده. هنوز هم می توان با همت خبرنگاران باشرف، پویش پاک کردن رسانه ها از تطمیع مسئولین به راه انداخت با شعار «نه به تطمیع».