به گزارش خبرگزاری برنا، هومن سیدی کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون درباره متفاوت بودن فیلمش گفت: در سینمای ایران ما خیلی از روال طبیعی زندگی و مشکلاتش دور نشدیم و در فضاهای بیشتری قرار نگرفتیم ضمن اینکه همیشه ترس داریم.
وی یاداور شد: بارها شنیده ام که گفته شده فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» از جنس فیلمهای خارجی است. باید توجه داشته باشیم که سینما ساختاری دارد که از غرب آمده و من به عنوان فیلمساز باید از یک جای مانند کتابها و اساتید فن دنیا تغذیه شوم ضمن اینکه ما امروز از فرمول هایی استفاده میکنیم که هیچکدام ایرانی نیست از طرفی هم ما نمیتوانیم از تکنیک فرار کنیم.
کارگردان فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» در توضیح نامتعارف بودن شخصیت اصلی داستان و ناآشنا بودنش برای مخاطب تصریح کرد: در سینمای پس از انقلاب آنقدر کارکترهای خوب دیدهایم که این عادت را در ما به وجود آوردهاند که حتما ما به ازای بیرونی کارکترها را در اطرافمان ببینیم درصورتی که خاصیت سینما چنین نیست. چیزی که وجود دارد این است که شاید تماشاگر به دلیل کلیشههای ذهنی خود با شخصیت اصلی همذات پنداری نمیکند.
سیدی با بیان اینکه باید از عادتهایمان دور شوی ادامه داد به عنوان مثال، در غرب فیلم سوپرمن میآید و گیشه را تسخیر میکند درحالیکه این شخصیت اصلا وجود خارجی ندارد اما در سینمای ما اینطور جا افتاده که همه شخصیتها باید واقعی باشند.
وی عنوان کرد: تیم تولیدی و بنده هیچوقت ادعایی نکردیم که فیلم در سینمای عمومی اکران شود زیرا میدانستیم فیلمی را تعریف میکنیم که قصهگو نیست و نشانه شناسی دارد.
سیدی در پاسخ به این انتقاد که دیدگاه تماشاگر در این فیلم نادیده گرفته شده و به اصطلاح فیلم را پشت به تماشاگر ساختهاند، پاسخ داد: دردناکترین رویه این است که فیلمسازی دلش نخواهد کسی فیلمش را ببیند، منتقدان دوستش نداشته باشند و هیچ جایی از کارش تقدیر نشود. تیم تولیدکننده و ما تصورمان بر این بود که خیلی صادقانه و سرراست حرفمان را میزنیم البته این نکته هم درست است که باید با تماشاگر جلو برویم اما فیلمساز هم وظیفهای دارد.
وی ادامه داد:اینکه آرام آرام چیزی را مطرح کند راه به جایی نمی برد. جدای از فیلم کم، زمانی که فیلم گاو ساخته شدمردم صندلیها را شکستند. بنابراینوقتی تماشاگر فیلمی را دوست ندارد لزوما به این معنی نیست که فیلم باید از دایره حذف شود. همانطور که فیلمسازان دیگری مثل گدار با این مساله مواجه شدند ولی این باعث نشد مسیر خود را تغییر دهند و وارد سینمای مرسوم شوند.
این بازیگر سینما به شکلگیری ایده اولیه فیلم و پیدایش آن از دل یک کتاب یاد کرد و گفت: بارها دیدهام که فیلم را به یک اثر درجه یک آمریکایی ارجاع دادهاند و به نظر خودم این مقایسه به دلیل خط داستانی قصه بود اما واقعیت این است که کپی برداری برای من معنایی ندارد. سیدی ادامه داد: خواندن یک کتاب راجع به کوانتوم و جهانهای موازی باعث شد ایده این کار به ذهن من خطور کند ضمن اینکه من از فرم فراری بودم اما برای یک روایت خوابوار هیچ فرم سادهتری نداشتم. گمان میکردم دارم درباره مقوله کوانتوم قصه سرراستی تعریف میکنمدرحالیکه تصورم اشتباه است.
کارگردان فیلم «سیزده» در توضیح اینکه چرا به ساخت فیلم و بررسی مسائل اجتماعی علاقمند بوده، گفت: زمانیکه موضوعی درگیرم میکند احساس میکنم باید در موردش حرف بزنم و در نهایت آن درگیری ممکن است تبدیل به یک کار بد، معمولی و خوب شود و من هیچوقت جلوی خودم را نمیگیرم که حرفم را نزنم .نگرش من کاملا اجتماعی بوده و این نگرش در دو فیلم افریقا و سیزده نیز کاملا نمایان است.
سیدی در پایان ناراحتی خود را از این موضوع که مشکلات زیادی در برابر سازندگان فیلمهای متفاوت وجود دارد ، گفت: ناراحتی من از این موضوع است که برای این فیلم دائم با مانع روبرو شدم. در مسیری که من برای ساخت فیلم انتخاب کردم، یک باور و اعتقادی وجود داشت که فکر میکردم مقوله مورد نظر من، مقوله بسیار مهمی است.
وی ادامه داد: متاسفانه تا این لحظه نقدی در ارتباط با خود قصه نخواندم و همه نقدها بر فرم و ساختار فیلم بوده است. این موانع باعث میشود امثال من قلع و قمع شده و یکجا بمانند. وقتی فیلمی موفق نمیشود نباید همه چیز را به پای آن نابود کنیم زیرا سینما به جان و نگاه تازهای نیاز دارد و این مسیر باید رشد کند.
باید هوای نظر تماشاگر را داشت
شاپور عظیمی نظریه پرداز و منتقد سینما درباره «اعترافات ذهن خطرناک من» گفت: اولین حسی که بعد از تماشای فیلم به من دست داد این بود که فیلم را دوست نداشتم ضمن اینکه نقدی برای این فیلم نوشته و سعی کردم منصفانه برخورد کنم. از نظر من بخش کارگردانی کم نقصتر است و ایراد کار به فیلمنامه برمیگردد.
وی با بیان اینکه شاید بزرگترین معضلی که فیلم با آن روبروست تک گویی قهرمان است، افزود: نکته مهم دیگر در مورد فیلم این است که گریم صیامک صفری به شدت تو ذوق می زند.
عظیمی به دیدگاه اشتباه رایج در بین سینماگران اشاره کرد و گفت: فکر میکنم یکی از بزرگترین معضلهای سینما این است که کارگردان چنین تصور میکند که هرچه من بسازم و بگویم، تماشاگر باور کرده و من را مواخذه نمیکند و همین امر باعث میشود فاصلهای بین تماشاگر و قهرمان ایجاد شود و منِ تماشاگر هرگز با قهرمان فیلم ارتباط برقرار نکنم.
این منتقد سینما با رجوع به نقد منتشر شدهاش از فیلم نادیده گرفتن تماشاگر را ایراد اصلی فیلم دانست و افزود: تلاشهایی که در فرم صورت گرفته قابل ستایش است و خود من طرفدار فیلمسازهای فرمالیست هستم. استراتژی و خط قرمز من در نقد فیلم تماشاگر است، نمیتوانم بپذیرم که ژان لوک گدار فیلم را برای یک سالن خالی میساخته.
وی ادامه داد: هیچ فیلمسازی با شهامت اعلام نمیکند که برای سالن خالی فیلم میسازد، درواقع برای تماشاگر فیلم میسازد. درگیری و دلمشغولی کارگردان اعترافات با قصه، شخصیت و فرم است و مثل این میماند که پشتش را به تماشاگر کرده و فیلم میسازد. یعنی مهم نیست تماشاگر چه فکری میکند.
در ادامه وی به دور بودن قهرمان داستان از مخاطب اشاره کرده و گفت: شخصیت ناصر برای من تماشاگر اصلا جذابیتی ندارد و این وظیفه کارگردان است که با توجه به موضوع جهانهای موازی مورد نظرش شخصیت ناصر را مسحور خودش کند اما در فیلم این اتفاق نمیافتد.
عظیمی با بیان اینکه این فیلم از یک مساله و دغدغه شخصی نشات گرفته بیان کرد: من معتقدم فیلم شخصی باید با سرمایه شخصی ساخته شود نه اینکه فیلمساز تهیهکنندهای پیدا کند که پول بدهد و ذهنیت او را به فیلم تبدیل کند و اگر فیلم با سرمایه شخصی برای دغدغههای شخصی ساخته شود، نگرانی من نمود پیدا میکند. در این صورت دیگر اهمیتی ندارد که کسی فیلم را ببیند و مخاطب داشته باشد یا نه زیرا فیلمساز حرفش را زده و ذهنش را خالی کرده است.
در بخش دوم برنامه سید محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و مهدی منیری نویسنده و مستندساز حضور داشتند که به بررسی مسائل و موانع رشد سینمای مستند و همچنین فعالیت جشنواره سینما حقیقت که این روزها درحال برگزاری است پرداختند.
سینمای مستند، سینمای آگاهی بخش است
سید محمدمهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در ابتدای صحبتهای خود توضیح جامعی از جشنواره سینما حقیقت ارائه داد و گفت: نهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مستندایران، سینما حقیقت، از 22 آذر ماه کار خود را شروع کرده و تا 28 آذر هم ادامه دارد. از سال 86 این جشنواره با شعار «مستند برای همه» آغاز به کار کرد، در این مدت ما تلاش کردیم سینمای مستند را از قالب برنامه تلویزیونی فراتر ببریم و مخاطب عام را متوجه و علاقهمند به این سینما کنیم. این جشنواره در سینما فلسطین و سینما سپیده درحال برگزاری است و اختتامیه در تالار محراب برگزار خواهد شد.
وی همچنین به فعالیتهای مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اشاره کرد و گفت: از سال گذشته اکران هنر و تجربه شروع شد و حدود 25% از صندلیهای اکران سینمای ایران در گروه هنر و تجربه به فیلم مستند اختصاص پیدا کرد. که از این تعداد مرکز گسترش تهیهکنندگی 5 مستند را به عهده گرفته بود.
طباطبایی نژاد با بیان اینکه تلاش دیگر مرکز ورود به عرصه نمایش خانگی بو ادامه داد: در سراسر دنیا بیش از 80% عرضه بازار مستند متعلق به تلویزیون است و فرا رفتن از تلویزیون دشواریهای خاص خود را دارد. همچنین از سال گذشته در کنار جشنواره حقیقت، بازار تولید مشترک را با شبکه مستند اروپا آغاز کردیم. این شبکه از سال 1996 در اروپا فعال شده و شعارش «توسعه فیلم مستند، توسعه آگاهی» است و از 50 طرح ارسالی مستندسازان داخلی، ما20 طرح منتخب را برای تولید مشترک ارسال کردیم، که از بین آنها 10 طرح مورد قبول واقع شد.
وی افزود: اساسا فضای جشنواره حقیقت در کنار اینکه یک محفل خانوادگی برای اهالی و فعالان سینمای مستند است، یک فضای عرضه و ارائه برای عموم مخاطبین است تا بتوانند فیلمهای خود را آنجا ببینند و بسیاری از این فیلمها ممکن است در تلویزیون نمایش داده نشوند. امسال بیش از 237 اثر برای نمایش در طول هشت روز جشنواره داریم که در کنار مستندهای ایرانی برگزیده بهترین مستندهای روز جهان، تولید 2015 و 2014، منتخب بهترین مستندهای سیاسی اجتماعی، منتخب بهترین مستندهای زیست محیطی را نیز دیده می شود.
طباطبایی نژاد درباره پخش آثار مستند در سایر شهرستانها گفت: همه ساله توافقی با انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند داریم تا بعد از برگزاری جشنواره، مرور آثار منتخب جشنواره حقیقت در پنج استان اصفهان، همدان، خراسان، لرستان و ایلام با پشتیبانی مرکز گسترش به نمایش درمیآید.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همچنین گفت: در کشورهای دیگر وقتی مستندسازی اثری را تولید میکند، صدها هزار شبکه وجود دارد که با قیمت نازل ولی در تعداد زیاد اثر وی را عرضه میکنند. حتی میتوان گفت که فضای عرضه برای فیلمهای مستند سهلتر از فیلمهای داستانی است اما در کشور ما وقتی یک مستند ساز مستقل با تلویزیون مواجه میشود، کافی است فیلم را به یک شبکه بفروشد. طبق قانون صدا و سیما، سازمان مالک آن میشود.
طباطبایی نژاد با بیان این نکته که هرجامعهای برای توسعه و پیشرفت، به آثار مستند و حضور آن در عرصه سینما و تلویزون نیاز دارد، گفت: اگر به 50 سال قبل مراجعه کنیم، در منابع تحقیقاتی و پژوهشی کلمهای به نام فیلم مستند وجود ندارد، بلکه فیلم آگاهی است. به نظر بنده هم سینمای مستند، سینمای آگاهی بخش است. اگر سیاست گذاران و مدیران جامعهای میل به توسعه و پیشرفت داشته باشند، نمیتوانند مستند را نادیده بگیرند.
وی ادامه داد: بدنه سینمای ما امکانات لازم را برای تولید مستقل ندارد و این وظیفه دولت و سیاستگذار است که وارد تولید مستند شود و از این فضا حمایت کند.
وی افزود: البته نکتهای وجود دارد که در آینده میتواند امیدوار کننده باشد و آن هم بحث توسعه فضای اینترنت و ورود VOD است که به خرید و تماشای مستند با قیمت پایین کمک خواهد کرد.
طباطبایی نژاد با تاکید بر این موضوع که برای فرهنگسازی تقاضای فیلم مستند به کمک تلویزیون نیاز است و اینکه درحال حاضر فیلمهای مستند نسبت به فیلمهای داستانی تبلیغ خیلی کمتری دارند، بیان کرد: تفاوتی بین سینمای داستانی و سینمای مستند وجود دارد اینکه مخاطب سینمای مستند میتواند از یک نفر تا تمام مردم باشد.
وی ادامه داد: حضور تلویزیون در کنار سینمای مستند و تبلیغ برای آن، مهمترین کارکرد را برای ورود مستند به سبد انتخاب را دارد. اگر تلویزیون این همکاری را انجام دهد، بخش عمدهای از مشکل برطرف می شود که در مورد مستند آتلان این اتفاق افتاد.
مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، حضور تلویزیون را در زمینه تبلیغات و حمایت از مستند ضروری دانست و تاکید کرد: اگر قرار باشد اتفاق خوبی در سینمای مستند بیافتد، تلویزیون همانطور که در دهه 40 بانی بوده، باید حمایت خود را از سینمای مستند ادامه دهد ممکن هم هست که 10 سال آینده تلویزیون دیگر کارکرد امروز خود را نداشته باشد و در آن زمان مسئولین مجبور شوند به سینمای مستند توجه کنند که شاید دیر شده باشد.
وی با بیان اینکه امروزه 70 میلیون مدیر شبکه وجود دارد گفت: امروز هر فردی که یک کنترل دستش باشد، یک مدیر شبکه است و برنامه انتخاب میکند و شبکهای موفق خواهد بود که هم به سینمای مستند کمک کند و هم خودش را رشد دهد.
وی افزود: اگر رسانه را دانشگاه در نظر بگیریم، سینمای مستند کتابخانه آن است و شاید مخاطب کمی داشته باشد اما نمیتوان آن را تعطیل کرد.
باید ویترین شبکهها را با برنامه مستند تزئین کنیم
مهدی منیری مستندساز و نویسنده پرکار از آخرین فعالیت خود در این زمینه گفت: از سال 84-85 کاری به نام سیوا را شروع کردم که درباره کولیهای مازندران بود. تولید آن تقریبا 10 سال طول کشیده و ان شاءالله برای جشنواره سال آینده آماده خواهد شد.
منیری به سختترین بخش کار مستندسازان که همان عرضه اثرشان است و مشکلاتی که به دنبال دارد، اشاره کرده و گفت: کار مستندسازان دو بخش دارد. قبل از شروع کار و خود کار یک بخش است و بخش دیگر شرکت کردن در جشنواره و بعد بازاریابی آن است که همیشه بزرگترین معضل مستندسازها در سینمای ایران بوده است زیرا همیشه در انحصار چند فرد و چند سازمان به خصوص قرار دارد.
مهدی منیری در پاسخ به این سوال که تلویزیون برای خرید فیلمهای مستند چه اقداماتی انجام داده، گفت: بهتر است نگاه عمقیتر به موضوع داشته باشیم. هنگامی که تلویزیون میخواهد مستند بنده را بخرد، آن را یک مستند تولید شده میدانند. یعنی میگویند ما این مستند را قبلا تثبیت نکرده و تهیهکنندهاش نبودیم. همین امر باعث میشود مبلغ پرداختی بابت اثر به نصف کاهش پیدا کرده و به جای تامین هزینههای تهیهکنندگی فقط پول خرید آن را بپردازند.
سازنده مستند پرجایزه تینار عنوان کرد: متاسفانه شان و شخصیت مستندسازهای ما که سابقه خیلی خوبی دارند به هیچ وجه درست نگه داشته نشده است. کسانی هستند که به جشنواره جهانی رفتند و جایزه کسب کردند در داخل کشور حمایتی از آن صورت نگرفته و شخص مجبور است با مسافرکشی گذران زندگی کند. امیدوارم به این مسائل رسیدگی شود.