صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

اقدام عجیب یک زندانی برای تغییر روحیه

۱۳۹۴/۱۰/۰۳ - ۱۲:۲۳:۱۸
کد خبر: ۳۵۳۱۵۷
چند روز قبل مرد جوانی که به اتهام جعل در یکی از زندان‌های تهران حبس بود، نامه‌ای به رئیس زندان نوشت و مدعی شد مدتی قبل دو پسر جوان را در جنگل‌های لویزان به قتل رسانده و جسد‌های آنها را همانجا دفن کرده است.

به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از جوان، مرد جوان که بهمن نام دارد در نامه نوشته بود: مدتی قبل برای تفریح به جنگل‌های لویزان رفتم. روی نیمکت پارک جنگلی نشسته بودم که دو پسر جوان به من نزدیک شدند. من با آنها چشم در چشم شدم که آنها از من خواستند آنجا را ترک کنم. وقتی علت این درخواستشان را سؤال کردم جوابی ندادند و فقط گفتند باید از جنگل بیرون بروم.

همین موضوع باعث شد با هم درگیر شویم. آنها مرا به شدت کتک زدند و من در حالی که زیر دست و پای آنها بودم در دفاع از خودم چاقویم را از داخل جیبم بیرون آوردم و چند ضربه به هر کدام از آنها زدم. دو پسر جوان خونین نقش بر زمین شدند و مقابل چشمانم جان باختند. پس از این جسد‌های آنها را زیر درختی پنهان کردم و به داخل شهر برگشتم و از مغازه‌ای مقدار زیادی پودر فلفل خریدم و به محل حادثه بازگشتم. پودر فلفل را روی جسد‌ها پاشیدم و بعد آنها را دفن کردم تا حیوانات نتوانند اجساد آنها از داخل خاک بیرون بیاورند. سپس به خانه‌ام برگشتم تا اینکه 14 روز قبل مردی به اتهام جعل از من شکایت کرد. به دادسرا احضار شدم و پس از بازجویی به دستور قاضی پرونده روانه زندان شدم. در این 14 روز همیشه خواب‌های پریشان می‌بینم به طوری که احساس آرامش ندارم و الان هم به خاطر عذاب وجدان به قتل دو پسر ناشناس اعتراف می‌کنم.

پس از طرح این ادعا، متهم به همراه پرونده وی برای رسیدگی به دادسرای جنایی فرستاده شد.

وی در بازجویی‌ها در دادسرا حرف‌های قبلی خود را تکرار کرد. در حالی که بررسی‌ها نشان می‌داد متهم دروغ می‌گوید، قاضی محمد شهریاری وی را مورد بازجویی فنی قرار داد.

متهم در بازجویی‌های تخصصی مقابل سرپرست دادسرای جنایی در حالی که گریه می‌کرد ادعا کرد به خاطر فشارهای روحی و روانی ادعای قتل دو پسر جوان را مطرح کرده و قصد داشته با این دروغ از حبس نجات یابد.

وی گفت: دو هفته قبل مردی از من به اتهام جعل شکایت کرد و قاضی پرونده مرا به زندان انداخت. من به قاضی گفتم که بی‌گناه هستم، اما دلایل و مدارک من کافی نبود به همین دلیل روانه زندان شدم.

 در زندان فشار روحی و روانی زیادی به من تحمیل شد، چون احساس می‌کردم بی‌گناه به زندان افتاده ام تا اینکه یک شبی این فکر به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم برای عوض شدن روحیه‌ام این ادعا را را مطرح کنم تا مرا به دادسرا ببرند و آنجا از خودم دفاع کنم که من جاعل نیستم، اما بعداً فهمیدم که با این دروغ چه اشتباه بزرگی مرتکب شده‌ام و الان هم پشیمانم.

متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس دادسرای جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

نظر شما