صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

اثر متقابل موسیقی و تصویر بر ماندگاری سریال‌ها؛

خوانندگانی که مدیون تلویزیون هستند/ سریال‌هایی که موسیقی جلوتر از تصویرشان است

۱۳۹۴/۱۰/۰۸ - ۱۱:۴۴:۱۴
کد خبر: ۳۵۴۷۹۸
موسیقی متن و تیتراژ هر مجموعه تلویزیونی چقدر می تواند بر دیده شدن و ماندگار شدن این آثار کمک کند؟ و در مقابل تا چه حد می تواند به کاهش مخاطبان بیانجامد؟ با نگاهی به سریال های تولید شده در این سال ها می توان دید که چقدر موسیقی متنی که در جریان داستان شنیده می شود به واقعی تر و تاثیرگذارتر بودن مجموعه نمایشی کمک کند و تیتراژها چقدر به جذابیت و دراماتیک شدن این آثار کمک می‌کند. تاثیر دو طرفه ای که مجموعه های نمایشی و سازنده موسیقی و خواننده برهم می گذارند بیشتر به نفع چه کسی است و آیا اصلا عادلانه صورت می گیرد؟

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، بدون شک نمی توان اثر موسیقی را بر تاثیر پذیری بیشتر یک سریال و یا مجموعه تلویزیونی بر مخاطب نادیده گرفت. زمانی که تیزر تبلیغاتی یک مجموعه نمایشی پخش می شود شاید علاوه بر دیدن بازیگران، موسیقی خوب هم بتواند در آن لحظه همه نگاه ها رابه خود جلب کند و ذهن بیننده تلویزیون را به چالش بکشد، این خود می تواند  عاملی حتی اگر هم کوچک اما پراهمیت  باشد.

زمانی که هریک از ما در حال دیدن  یک سریال هستیم  موسیقی به عنوان یک عنصر سازنده و در عین حال مخرب می تواند عمل کند. گاهی یک موسیقی متنی که هیچ تناسبی با موضوع آن اثر ندارد  اصولا به عنوان یک وصله ناجور به حساب می آید به اندازه خود می توان شکیل بودن  مجموعه نمایشی را سلب کرد و برای آن اثر مخرب باشد..

 اما گاهی یک موسیقی متن و یک تیتراژ خوب و کار شده می‌تواند علاوه برسازنده بودنش، بلکه به عنوان یک شناسنامه و یا برند برای یک سریال تبدیل شود و  کم کم خود به عاملی برای جذب مخاطب تبدیل می شود. روند سریال سازی در این سال ها ثابت کرده که هر مجموعه ای که از موسیقی متن و در کنار آن تیتراژ خوب و مردم پسندی همراه است هیچ وقت از حافظه مردم پاک نمی شود بلکه خود به عاملی برای جاودانه بودن آن اثرمی انجامد. یک سری از سریال ها هستند که با گذر چندین سال کماکان در یاد و خاطره مردم هستند و اگر بگوییم بیشترین عامل این ماندگاری را یک موسیقی خوب و حرفه ای تعیین کرده باشد کم بیراه نگفتیم .

سریال سلطان و شبان را به یاد آوریم  از زمان پخش آن تا کنون سال های زیادی می گذرد اما وقتی موسیقی (موسیقی متن مجموعه را مرحوم بابک بیات ساخته بود) آن مجموعه در تلویزیون و یا رادیو را بشنویم  مخاطب قدیمی این سریال ناخوداگاه آن اثر را به یاد می آورد. اما چه کسی است که موسیقی سریال روزی روزگاری را بشنود و این اثر از ذهنش خطور نکند  فرهاد فخرالدینی آنقدر  هنرمندانه این موسیقی را مخصوصا تیتراژ آغازینش را ساخته است که می توان تلفیق موسیقی خیلی از نواحی ایران را در آن بیابیم و این خود فاکتور کمی برای تبدیل شدن به یک اثر فاخر ایرانی و ماندگار نیست.  

سریال کیف انگلیسی که در دهه هفتاد ساخته شد ازبهترین عوامل و بازیگران هم بهره برد و حتی جزو بهترین سریال ها در تاریخ تلویزیون به حساب می آید اما اگر از هر مخاطب آن سریال در رابطه با خاطره ای به یاد مادنی از آن اثر بپرسیم  بدون شک موسیقی به یادماندنی ترین قسمت است  استاد فخرالدینی سازنده این اثر طلایی بوده است.

مجموعه های مذهبی زیادی طی این سال ها تولید شده اما موسیقی سریال امام علی(ع) را می توان از شاخص ترین آن ها عنوان کرد  که هنوز در بسیاری از مناسبت های مذهبی با پخش آن کل غم و رنج و شجاعت و عدالت حضرت علی را برای ما یادآور می شود ذوق استاد فخرالدینی این اثر ماندگار را خلق کرد البته این کاملا درست است که همه این سریال هایی که نام بردیم از عوامل و بازیگران حرفه ای و ارزشمند بهره بردند اما اگر موسیقی حرفه ای و زیبا و جاودانه را از متن و تیتراژ این آثار بگیریم و با ساخت یک موسیقی معمولی به نمایش در می آمدند بازهم با گذشت بیست سال  همچنان جاودانه و خاطره انگیز می شدند؟

این امر تنها مختص سریال های تاریخی نمی شود بلکه تیتراژ و موسیقی خیلی دیگر از سریال ها چه در قالب طنز و چه در قالب درام توانسته ماندگار شود و در جذب مخاطبان سهمی به سزا داشته باشد البته با این تفاوت که به همان اندازه که موسیقی به افزایش مخاطب سریال کمک می کند  پخش این تیتراژها هم به معرفی و بیشتر شناخته شدن خواننده و آهنگساز آن اثر می انجامد  برای مثال سریال "روزگار جوانی" علاوه بر داشتن قصه جذاب  و جوان پسند، تیتراژ اثر هم عامل مهمی در جذب مخاطب بود و در مقابل خواننده هم به محبوبیت زیادی دست پیدا کرد  یا خواننده ای مثل احسان خواجه امیری که بسیاری از محبوبیت خود را مدیون تلویزیون است و با خواندن تیتراژ سریال های پرطرفداری مثل "میوه ممنوعه" "از نفس افتاده" "در مسیرزاینده رود" "نابرده رنج" در میان مخاطبان مطرح شد البته نباید از تاثیرگذاری این ترانه ها هم در بهتر و بیشتر دیده شدن سریال ها غافل شد. یا خواننده ای مثل علی لهراسبی که با خواندن تیتراژ سریال پیله های پرواز توانست به محبوبیت زیادی دست یابد و بعد از آن ترانه سریال های دیگری از جمله "فاصله ها" "دلنوازان" "شیدایی" را خواند که مورد توجه مردم قرار گرفت و به دراماتیک شدن هر یک از این مجموعه ها هم کمک بسیاری کردند.

این جریان در سریال سازی در کشور ما همواره وجود داشته که تاثیری متقابل و مثبت برای خواننده و آهنگساز و هم برای آن مجموعه تلویزیونی در پی دارد  البته چه خوب می شد که این امر به عدالت و به دور از هرگونه غرض ورزی در میان خوانندگان کشورمان می انجامید که بتوان هم آهنگسازی و هم تیتراژهای با کیفیتی را در مجموعه های نمایشی شاهد باشیم.

نظر شما