به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، «شفقنا» به نقل از این سایت خبری، نوشت: در جریان مراسم اربعین بین شهرهای نجف و کربلا در عراق، به فرماندهای برخوردم که زخمی روی بازویش داشت. «صبیح الحاج ابو یحیی» از بصره یکی از بنیانگذاران گردانهای «زینب عقیله» است که بخشی از واحدهای «حشد الشعبی» یا بسیج مردمی را شکل میدهد. او در پاسخ به این پرسش من که چرا به جنگ پیوسته است؟ گفت: «نمیتوانستیم بگذاریم خواستههای (آیتالله) سیستانی روی زمین بماند».
آیتالله العظمی (سید) علی السیستانی پس از سقوط موصل در ژوئیه 2014 با صدور یک فتوا نیروهای شبهنظامی را بسیج کرد و جلوی پیشروی داعش به سمت بغداد را گرفت.
واحدهای «حشد الشعبی» نیرویی متشکل از 120 هزار جنگنده دارد که به سازمانهای متفاوتی از جمله «عصائب اهل الحق»، لشکر بدر، گردان «علی اکبر»، «سرایا السلام»، حزبالله عراق، «سرایا الجهاد» و نهضت اسلامی عراق، متعلقند. «حشد الشعبی» جایگاه قانونی یافته و به نخستوزیر متصل شد. این نیروها عمدتاً از رزمندگان شیعه تشکیل شده است اما رزمندگان سنی و مسیحی نیز دارد.
«ابو یحیی» که در جنگ با داعش در «رمادی» حضور داشته است، دوره نقاهت خود را در خیمهای میگذراند که در موسم اربعین برای خدمترسانی به زائران شیعه برپا شده بود. مشاهده مکرر خودروهای «حشد الشعبی» در کربلا، نجف، بغداد، سامرا، تکریت و بیجی، به خوبی نشاندهنده ابعاد این واحدها است.
شبهنظامیان «حشد الشعبی» وقتی با این پرسش روبرو میشوند که آیا از ایران کمک دریافت میکنند یا نه؟ چهره در هم میکشند. «ابو یحیی» که در رمادی با 1500 رزمنده از «بصره» و «حله» جنگیده است، میگوید: «ما هیچ چیز از ایران دریافت نمیکنیم. آنها ما را به ایران دعوت کردند و ما هم رفتیم، با هم گفتوگو کردیم. سلیمانی مشاور بود، اما چیزی بیش از این نبود. تسلیحات و مخارج رزمندههای ما را دولت عراق تأمین میکند».
«قاسم مصلح» فرمانده گردان «علیاکبر» که در کربلا ملاقاتش کردم، تازه از خط مقدم برگشته بود. «مصلح» که پیشتر کماندو بوده است هم از سوال درباره رابطه با ایران ناراحت شد. او گفت: «قاسم سلیمانی نقش یک مشاور را داشت و دیدگاههایش را مطرح میکرد. من ذرهای کمک مالی از ایران دریافت نکردهام. عراق تسلیحات مورد نیاز را خودش میخرد. تجار عراقی هم کمک میکنند. پس از پیروزی در «جرف الصخر» و «بلد»، دولت کمکم به ما کمک کرد. مخارج ما را هماکنون دولت و حرم امام حسین (ع) تامین میکند. از پنج هزار سربازی که تحت فرماندهی من هستند، 3200 نفرشان دستمزد ماهیانه 800 دلار دریافت میکنند».
«مصلح» نخواست بین رزمندگان سنی و شیعه فرقی بگذارد. او گفت 1200 نفر از سربازانش سنی هستند. او افزود: «ما دنبالهروی هیچ حزبی نیستیم. هزاران سنی در کنار ما مشغول جنگ هستند. برخی قبایل سنی میخواستند به (حشد الشعبی) بپیوندند، اما آمریکا به آنها وعده سلاح داد و بدین ترتیب رأیشان را زد. دست آخر، آمریکا آنقدر که انتظارش را داشتند به آنها سلاح تحویل نداد. آنهایی که تسلیحات آمریکایی دریافت کردند به موفقیتی دست نیافتند. قبایل «جبور»، «شمر»، و «عزه» اعلام کردند همراه ما به سمت «موصل» حرکت میکنند، اما آمریکا به آنها اجازه نمیداد. آمریکا فقط در صورتی تسلیحات در اختیار آنها قرار خواهد داد که به «حشد الشعبی» نپیوندند».
عراقیها بیاعتمادی عمیقی نسبت به فعالیت آمریکا علیه داعش دارند. آنها بطور کلی گمانشان این است که ایالات متحده سر کارشان گذاشته است. «مصلح» از آن افرادی است که فکر میکنند آمریکا دوجانبه بازی میکند. او گفت آنها میخواستند به جای آمریکاییها از روسها تقاضای کمک کنند، اما «حیدر العبادی» نخستوزیر عراق نتوانست مقابل آمریکاییها بایستد.
«مصلح» مثل خیلی عراقیهای دیگر از ترکیه خشمگین بود. او میگوید: «ترکیه به داعش کمک میکند. یک روز از این کارشان پشیمان خواهند شد. تو را بخدا ببین، ترکها کنسولگریشان در «موصل» را تسلیم داعش کردند تا حمایتشان از داعش را پنهان کنند. این یک نقشه بود. عراق بخاطر همسایگانش در رنج و تعب است، بخاطر آمریکا و اسرائیل. ضمناً، این هم دروغ است که «مسعود بارزانی» در حال جنگ با دعش است».
عجیب اینکه اگر از بغداد به سمت شمال حرکت کنید و از مناطق سنینشین عبور کنید، مکرر پرچمهای «یا حسین» را میبینید که از تیرهای برق آویزان است.
فرمانده شیعه: تصمیم در مورد موصل را عراقیها اتخاذ خواهند کرد، نه آمریکا
«بلد» بر اثر درگیریها ویران شد. شهر سنینشین «قادسیه» شدیداً تخریب شد. در «عوجه» که محل دفن «صدام حسین» است، پرچم «حشد الشعبی» در اهتزاز است. «میثم جبوری» از دانشگاه «تکریت» میگوید: «به مدت یک سال دانشگاهمان تعطیل بود. ما آموزش را در تکریت ادامه دادیم. ما 20 هزار دانشجو داریم. حالا امنیت تامین است و دانشگاهمان باز است. امروز، قبایل تکریت در کنار دولت هستند. «حشد الشعبی» از مردم تکریت حمایت کردند، مدارس را باز کردند و امکانی فراهم آوردند که مردم سر خانه و زندگیشان برگردند».
مسجد شهدا در «تکریت» که داعش آن را به یک پست نظامی تبدیل کرده بود حالا ویرانهای است. «مزرعه» بهای سنگینی بخاطر جنگ پرداخت. مسجد «فتاح» در «بیجی» که تحت اشغال داعش بود نیز ویران است.
در «بیجی» سرهنگ «علی حمدانی» را یافتم که فرمانده ارشد گردان «علی الاکبر» است و با چند نفر سنی ملاقات داشت. «حمدانی» پس از کودتایی که علیه صدام در سال 1991 رخ داد از کشور فرار کرد و در سال 2003 به کشورش بازگشت و دوباره به ارتش پیوست. او گفت: «پس از آنکه داعش «صلاحالدین»، «رمادی» و «موصل» را اشغال کرد، قصد داشتند دست کثیفشان را به بغداد برسانند. با فتوای (آیتالله) سیستانی، کمرشان شکست. این درس خوبی برای مردم اینجا و نیز آمریکاییها و بریتانیاییها بود. فتوای (آیتالله) سیستانی فقط برای شیعیان نبود. ایشان گفت «سنیها برادران ما نیستند، خون و نفس ما هستند. این فتوایی برای دفاع از کشور بود».
طبق اظهارات «حمدانی»، داعش بیشتر پشتیبانی خود در میان قبایل سنی را از دست داده است، اما برخی قبایل هنوز تحت فشارند که از داعش حمایت کنند. «حمدانی» گفت به نظر او ترس ترکیه از ورود شیعیان به «موصل» بی پایه و اساس است.
«حمدانی» گفت: «اول اینکه، این ترس مبنایی در واقعیت ندارد. «حشد الشعبی» یک گروه نظامی شیعی نیست، بلکه نیرویی برای دفاع از عراق است. ترکیه در صدر کشورهای حامی داعش است. برادران سنی ما در کنار ما در خطوط مقدم در حال جنگ هستند. نه ترکیه و نه آمریکا توان توقف «حشد الشعبی» را ندارد، چراکه این ما هستیم که تصمیم میگیریم. این کشور برای ماست. وقتی زمانش برسد، عملیات آغاز خواهد شد. به ما گفتند توان بازپسگیری «صلاحالدین» را نداریم، اما الان اینجاییم. هر وقت دولت تصمیم بگیرد، ما دست به کار خواهیم شد».
فرمانده سنی: ما برای عراق متحد شدیم
«حسین علی عبدالله» که رهبری قبیله «جبور» را در «العلم» بر عهده دارد، اظهارات «حمدانی» درباره سنیها را کاملاً تأیید کرد. «عبدالله» که حالا نیروهای سنی را فرماندهی میکند، ماجرای خودش را تعریف کرد: «پس از فتوای (آیتالله) سیستانی، من به همراه چهار تن از پسرانم به تیپ علیاکبر پیوستم. در واحد من 500 نفر سنی هستند. ما افرادی هم از قبایل «شمر» و «قیس» داشتیم که به ما پیوستند. ما همراه با گردان علیاکبر به مرکز «صلاحالدین» حمله کردیم. سنیها، شیعیان و مسیحیان عراق متحد هستند. انشاءالله، داعش را در هم خواهیم شکست».
«عبدالله» این ادعا را که سنیها پاکسازی قومی شدهاند، رد کرد. او گفت: «نه، «حشد الشعبی» شدیداً اخلاقی عمل میکند. آنها از خانوادهها مراقبت میکنند، به مردم کمک میکنند، از مایملکشان محافظت میکنند. با تلاشهای گردان علیاکبر، سیستمهای برق و آب تعمیر شد، مدارس بازگشایی شد. شما از غارتگری حرف میزنید. به این ساختمان که از آن استفاده میکنیم نگاه کنید. قبل از اینکه وارد اینجا بشویم، صاحبش را پیدا کردیم و از او کسب اجازه کردیم. ممکن است برخی موارد چپاولگری وجود داشته باشد، ولی آن چپاولگران نماینده ما نیستند. ما آنها را بین خودمان نگه نمیداریم».
طبق اظهارات «عبدالله»، لشکر بدر و «عصائب اهل الحق» که وابسته به نیروهای بسیج مردمی هستند هرکدام 500 رزمنده سنی مذهب دارند. در گردان «صلاحالدین» که اکثر نیروهایش سنی هستند، 2500 رزمنده سنی حضور دارند. در «انبار»، برخی قبایل مشغول کمک به نیروهای «حشد الشعبی» هستند.
از «عبدالله» پرسیدم بر سر کسانی که انتظار داشتند داعش یک سازمان عادل و منصف باشد چه آمد. او پاسخ داد: «درست است، برخی قبایل هستند که از داعش حمایت معنوی به عمل آوردند چون میخواستند دولت «نوری المالکی» را سرنگون کنند. آنها فکر میکردند با این کار فلاکت و ظلم تمام خواهد شد. اما متوجه شدند داعش مشغول تصاحب املاکشان است، خانهها و مساجدشان را منفجر میکند و زندگیشان را فلاکت بار میکند. آنها بیدار شدهاند».
«عبدالله» در پایان مصاحبه پیامی برای مردم ترکیه داشت. او گفت: «آنها نباید نفتی که داعش میفروشد بخرند، حتی اگر ارزان باشد. داعش نفت را به ازای هر بشکه 10 دلار استخراج میکند و آن را با تانکر به ترکیه منتقل میکند. قبلترها هر وقت ترکها به حج مشرف میشدند معمولاً از اینجا عبور میکردند. ما هم از آنها پذیرایی میکردیم. ما یک ملت هستیم. به حرمت آن روزهای باشکوه، باید از همدیگر حمایت کنیم».
فرمانده مسیحی: دوشادوش شیعیان با داعش مشغول جنگیم
عامل دیگری که باعث پیشداوری علیه نیروهای بسیج مردمی میشود، مسأله مسیحیان عراق است. از 1.5 میلیون مسیحی حاضر در عراق در سال 2003، هماکنون 400 هزار نفر باقی ماندهاند. با سقوط «موصل»، آنها منطقه را تخلیه کردند. حالا آنها گردان «بابل» خود را تأسیس کردهاند. کاپیتان «جانی» که یکی از فرماندهان مسیحیان است، در واقع یک راننده کامیون بوده است. او مایل نبود نام واقعی خود را افشا کند. کاپیتان «جانی» که با نیروهایش در کمپ «اسپایکر» مستقر است، با من در ورودی یک پایگاه نظامی در سامرا دیدار کرد.
گفتوگویش را با این جملات آغاز کرد: «من از «تل کپه» آمدهام که متصل به «موصل» است. پس از فتوای (آیتالله) سیستانی، ما با رهبرمان «ریان الکلدانی» جلسه گذاشتیم و تصمیم گرفتیم نیروی خود را تشکیل دهیم؛ 1200 نفر ثبتنام کردند. ما پایگاههایی در کوه «حمرین» و «اسپایکر» داریم. تسلیحاتمان را از واحدهای «حشد الشعبی» میگیریم».
وقتی از او پرسیدم آیا «قاسم سلیمانی» در زمان حضور در منطقه با آنها دیداری داشت است یا نه، گفت: «بله، ما با او ملاقات کردیم، ولی نمیتوانم بگویم راجع به چه چیزی گفتوگو کردیم. من به شما اعتماد دارم، ولی دنبال رد پای ایران پشت سر همهچیز نباشید. ما از ایران هیچ کمکی دریافت نکردیم. عراق تسلحیات مورد نیازش را از بسیاری از کشورها با پول خودش میخرد و توزیع میکند. مردم با ما هستند، و ما عمده کمکها را از حرم امام علی (ع) دریافت میکنیم. اگر ایران هم کمک کند، باعث افتخار ما خواهد بود».
کاپیتان «جانی» درباره ارتباطاتشان با دیگر گروهها گفت: «ما شانه به شانه شیعیان میجنگیم. شیعیان در «تکریت» و «بیجی» سکونت ندارند، ولی جان خودشان را فدا کردند تا این شهرها را از چنگ داعش نجات دهند. ما بین سنی - شیعه یا مسلمان - مسیحی فرقی نمیگذاریم. ما یک عراق واحد هستیم».
عراق از نظر سیاسی و اجتماعی تکه تکه شده است. خطر داعش در اتحاد برخی از این عناصر مؤثر بود، اما پایان دادن به مخاصمات فرقهای آسان نخواهد بود.