صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

تهاجم فرهنگی دشمن و استفاده نکردن رسانه ملی برای نگهداری فرهنگ ایران

۱۳۹۴/۱۱/۰۶ - ۱۵:۳۱:۴۹
کد خبر: ۳۶۵۹۹۸
محمد بقایی ماکان گفت: متاسفانه در تهاجم فرهنگی دشمن، رسانه ملی از صد فرستنده و شبکه خود، برای نگهداری از فرهنگ ایران استفاده نمی‌کند.

به گزارش خبرگزاری برنا  جلسه نقد و بررسی کتاب «نگرش‌های ایرانی» نوشته محمد بقایی ماکان عصر دیروز دوشنبه ۵ بهمن در هفتاد و نهمین نشست دوشنبه‌های کتاب فرهنگسرای اندیشه با حضور میرجلال الدین کزازی استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و پژوهشگر، و مولف اثر نقد و بررسی شد.

کتاب نگرش‌های ایرانی به تازگی با ۷۰۰ صفحه و قیمت ۲۵۰ هزار ریال توسط انتشارات رسانش به چاپ رسیده است.

محمد بقایی ماکان نویسنده این کتاب در ابتدای نشست، با اشاره به اینکه نگارش «نگرش‌های ایرانی» با تشویق زنده‌یاد پرویز برجاوند آغاز شد، گفت: از روزی که برای چاپ ارسال شد به ناشر گفتم آماده آماج حملات باشد، چرا که این کتاب با حواشی زیادی روبرو خواهد شد. همین‌گونه هم شد و مشکلات زیادی داشتیم. به ما می‌گفتند این نوشته‌های کتاب شما یعنی چه؟ خجالت نمی‌کشید چنین مطالبی می‌نویسید؟ این حواشی و توهین‌ها نسبت به بنده و ناشر و حامیان این کتاب تا مدت طولانی ادامه داشت.

نحسی عدد ۱۳ فرهنگ وارداتی است

این پژوهشگر حوزه ادبیات فارسی با اشاره به اینکه جامعه ایرانی هر‌گاه متوجه شود فرهنگ ایران جدی گرفته نمی‌شود، سربرآورده و با این تفکر مقابله می‌کند. بر همین اساس است که اگر امروز سرزمینی به نام ایران وجود دارد، مدیون این واکنش‌ها و حماسه سرایانی از جمله فردوسی است. در پنج فصل از کتاب «نگرش‌های ایرانی» به مبحث نوروز پرداخته شده است؛ چرا که بدون نوروز، معلوم نبود چه بر سر تمدن ایران می‌آمد. این نوروز بود که دستگاه ما را نگه داشته است. به طور کلی نظر من این است که آیین‌های ایرانی موجب نگه داری سرزمین ایران شده است.

وی با تاکید بر اینکه باید آیین‌های ایران را محترم بداریم، افزود: چرا باید ۱۳بدر را تغییر دهیم؟ این تفکر نحس بودن عدد سیزده وارداتی است و ما در ایران باستان، نسبت به این عدد مسئله‌ای نداشتیم. تمام محتوای کتاب نگرش‌های ایرانی بر همین مبنا و رگه‌های مشترک بنا شده است.

اگر ایرانی نبودم هم شیفته ایران می‌شدم

در ادامه میرجلال الدین کزازی درباره فرهنگ و تمدن ایران و کتاب نگرش‌های ایرانی به سخنرانی پرداخته و با اشاره به اینکه دو نوع شیفتگی داریم، گفت: یک شیفتگی بدون شناخت کافی و یک شیفتگی با شناخت کامل است. اگر شیفتگی با شناخت باشد، سودمند و سازنده خواهد بود. این شیفتگی پسینی است و اگر ایرانی نبودم، باز هم شیفته ایران می‌شدم. گواه این سخنم، ایران‌شناسان هستند که اندکی ایران را شناختند و برانگیخته شدند و بر ژرفای آگاهی خود افزودند. کار به جایی رسید که زندگی خود را فدای شناسایی ایران کردند. فقط یک نمونه، «هانری کوربن» بود که شکوفانه‌ترین سال‌های زندگی خود را به ایران پرداخت.

وی با اشاره به پیوند تاریخ ایران باستان و اکنون، بر دوری از تنگ نظری، خشک اندیشی و شیفتگی نخستین تاکید کرد و گفت: هر کس ایران را بشناسد، به ناچار ایران را خواهد ستود و گرامی خواهد داشت و شیفته آن خواهد شد.

در روزگار فریب‌های بزرگ زندگی می‌کنیم

این ایران‌شناس ادامه داد: ما بیش از هر زمان نیازمند آنیم که ایرانی بمانیم؛ چون فقط با اندرز و کتاب خواندن نمی‌توان ایرانی ماند؛ باید اندیشه را به انگیزه دگرگون کنیم. روزگار ما روزگار گسترش فناوری رسانه و گسترش فریب‌های بزرگ است.

کزازی با اشاره به اینکه به یاری رسانه، دروغ‌های باورناپذیر چنان گسترده می‌شوند که بسیاری آن را باور می‌کنند، گفت: بر‌ترین نشانه این روزگار، ناپایداری است؛ به همین علت هم روزگار پسند روز (مُد) شده است. این روز‌ها آگاهی از در و دیوار می‌ریزد اما آگاهی همواره سودمند نیست و بسیاری از آن‌ها، زیان بارند.

وی با طرح این پرسش که رسانه را نمی‌توان از کار انداخت؛ پس چه کنیم، گفت: اکنون سر دوراهی هستیم؛ راه سومی وجود ندارد. یا باید ایرانی بمانیم و یا به دنباله وابسته‌ای از فرهنگ رسانه‌ای جهانی برویم. با‌شناختی که از جامعه ایران دارم، می‌گویم که بیشتر ایرانیان راه اول را انتخاب می‌کنند. خوشبختانه نشانه‌های نویدبخشی هم از این انتخاب وجود دارد.

ایرانیان دنباله رو نیستند، دیگران را به دنبال خود می‌کشند

این نویسنده و پژوهشگر برجسته کشور گفت: ما دنباله رو دیگران نیستیم و دیگران را به دنبال خود می‌کشانیم. خوشبختانه می‌بینیم که هرگاه جامعه ایرانی دیده که چیستی ایرانی مورد آماج است، برخاسته و یاد بزرگان سرزمین مانند فردوسی را گرامی داشته است.

کزازی با اشاره به کتاب نگرش‌های ایرانی، از اینکه خواننده با خواندن این کتاب به شناخت از ایران می‌رسد، تقدیر کرد و گفت: برای حضور در این آیین، دو انگیزه داشتم؛ یکی اینکه کتاب را خواندم و آن را شایسته دیدم. دیگر اینکه نویسنده کتاب را می‌شناختم و دلبستگی او را به فرهنگ ایران می‌دانستم.

وی در ادامه به سخنان بزرگان تاریخ از جمله افلاطون، فیثاغورث، هگل و... درباره بزرگی فرهنگ و تمدن ایران اشاره کرد. کزاری در پایان اشاره‌ای هم به فصلی از کتاب درباره «چهارشنبه سوری» داشت و گفت: «سور» علاوه بر معنای شادی که در کتاب آمده، به معنای سرخ هم هست که از واژه سهر آمده است. همانطور که در کلمه «سهرورد» به معنای گل سرخ، از این واژه استفاده شده است.

سعی کردم ادای دینی به فرهنگ ایران داشته باشم

بقایی ماکان هم در پایان این مراسم بخش‌هایی از مقدمه کتاب را برای مخاطبان خواند و گفت: متاسفانه در تهاجم فرهنگی دشمن، رسانه ملی از صد فرستنده و شبکه خود، برای نگهداری از فرهنگ ایران استفاده نمی‌کند. در تلویزیون ایران، حتی نیم ساعت هم به مباحث ایران‌شناسی و شناخت فرهنگ ایرانی پرداخته نمی‌شود.

این نویسنده گفت: من با این کتاب سعی کردم ادای دینی به فرهنگ ایران داشته باشم و امیدوارم به عنوان هدیه، از این کتاب و از این دست کتاب‌ها استفاده شود.

نظر شما