به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، پرونده 2 دختر نوجوانی که با گره زدن ملحفهها و پتوها به نردههای پنجره اتاق خواب تصمیم داشتند خود را از طبقه چهارم به پایین برسانند تا به قرار دوستانهشان برسند، روز گذشته در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی مهر مختومه خورد. این درحالی است که پرونده پیرمرد 65سالهای که با شلیک یک گلوله به زندگی پسرش پایان داد با مرگ عامل جنایت نیز بسته شد.
شکایت خانواده دختر قربانی پذیرفته نشد
نخستین پرونده مربوط به فرار مرگبار 2 دختر از پنجره طبقه چهارم آپارتمانی در شرق تهران است. این حادثه دوشنبهشب رخ داد و وقتی قاضی ایلخانی، بازپرس ویژه قتل تهران همراه تیمی از ماموران در محل حاضر شدند، معلوم شد که قربانیان 2دختر 17ساله هستند که با استفاده از طنابی که از ملحفه و پتو ساخته بودند قصد فرار از طبقه چهارم آپارتمان را داشتند که سقوط کردند و جان باختند.
پدر یکی از قربانیان که از این حادثه شوکه شده بود، در تحقیقات گفت: دخترم و دوستش امروز قصد داشتند با 2نفر از دوستانشان برای تفریح بیرون بروند اما من با رفتنشان مخالفت کردم. پس از آن دخترم و دوستش به داخل اتاق رفتند و در را بستند. به خیال اینکه آنها داخل اتاق هستند درحال انجام کارهایم بودم که همسایهمان زنگ خانهمان را زد.
وقتی در را باز کردم، وحشتزده گفت که دخترم داخل حیاط افتاده است. خیلی تعجب کردم و به سمت اتاق دخترم رفتم اما در قفل بود. هر چه صدایش زدم، جواب نمیداد. در را شکستم و وارد آنجا شدم که یک دفعه دیدم پنجره اتاق او باز است و هر دو سقوط کردهاند. آنها وقتی داخل اتاق رفته بودند با استفاده از ملحفه و پتو طناب درست کرده و قصد داشتند با آن از پنجره طبقه چهارم خودشان را به حیاط برسانند که این اتفاق افتاد.
این درحالی بود که مادر فرناز ١٧ساله با مراجعه به دادسرای جنایی پایتخت از خانواده دوست دخترش شکایت کرد و به بازپرس پرونده گفت: «عصر روز حادثه سر کار بودم که فرناز با من تماس گرفت و گفت قصد دارد به خانه دوستش برود. مخالفت کردم؛ اما دوستش که از او ٢ سال کوچکتر بود تلفن را از او گرفت و اصرار کرد و گفت: «خاله اجازه بده بیاد خانه ما، جایی نمیریم، خانوادهام هم هستن.»
فرناز به حرفم گوش نداد و با او رفت. نمیدانستم بعد از این حادثه با خبر مرگ دخترم روبهرو میشوم. من از این خانواده شکایت دارم که دخترم را از شهریار به خانهشان دعوت کردهاند و بعد در را روی او قفل کردند و باعث شدند این حادثه مرگبار برای دختر نوجوانم رخ دهد.» تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده ادامه داشت تا اینکه بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران شکایت خانواده دختر 17 ساله را وارد ندانست و پرونده را مختومه اعلام کرد.
مرگ پیرمرد بیمار
پرونده دوم که بسته شد مربوط به پدر 65 سالهای بود که پسرش را با شلیک یک گلوله به قتل رساند. 13 شهریور ماه اهالی یکی از خیابانهای اصلی در منطقه سیمون بولیوار تهران صدای شلیک گلولهای را شنیدند که از خانه یکی از ساکنان این منطقه به گوش رسید.
وقتی ماموران کلانتری 140 باغفیض بازپرس کشیک قتل را در جریان قرار دادند، قاضی سعید احمدبیگی تیمی از عوامل تشخیص هویت، اکیپ حفظ صحنه جرم و عوامل پزشکی قانونی به همراه کارآگاهان اداره دهم به دستور وی وارد صحنه جنایت شدند. بررسیهای اولیه حکایت از این داشت که مقتول مردی 33ساله است که با شلیک تنها یک گلوله جان باخته است.
در حالی که همه شواهد حکایت از وقوع یک قتل خانوادگی توسط پدر مقتول را داشت، کارآگاهان در همان صحنه جرم اعضای خانواده مقتول را مورد بازجویی قرار دادند. پدر مقتول که مردی مسن بود و به علت بیماری اماس روی ویلچر نشسته بود ضمن اعتراف به قتل پسرش گفت: مجتبی همیشه ما را اذیت میکرد، معتاد بود و پیش از این هم با برادرانش درگیر شده بود و شیشههای خانه را شکسته بود.
دیروز مجتبی به اینجا آمد و لاستیک ماشین برادرش را پاره کرد و بعد یک نامه تهدیدآمیز روی شیشه خودرو گذاشت؛ من هم او را تهدید کردم که اگر به خانه بیایی تو را میکشم. حوالی 7 شب بود که زنگ آیفون طبقه بالا که همسرم آنجا بود به صدا درآمد... من درست روبهروی در ورودی نشسته بودم. او را دیدم که با بیتفاوتی دو دستش را در جیبش گذاشته بود و در چارچوب در ایستاده بود. من هم کلتی را که از قبل تهیه کرده بودم را از زیر بالش درآوردم و یک گلوله به سمت او شلیک کردم. ادعای این مرد کافی بود تا او بازداشت شود.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه پدر 65 ساله به علت بیماری با سند آزاد شد؛ اما در تاریخ 11 آذرماه بهخاطر بیماری عفونی روی تخت بیمارستان جان باخت. با مرگ پیرمرد بیمار پرونده این جنایت بسته شد.
منبع: فرارو