صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشتی در خصوص آنتن نوروزی صداوسیما؛

"دورهمی" جسورانه در کنار قصه‌های زوار در رفته سیما

۱۳۹۵/۰۱/۱۷ - ۱۳:۴۴:۰۴
کد خبر: ۳۸۸۵۴۴
صداوسیما با سریال های نوروزی خود بار دیگر مردم را نسبت به تماشای آثار خود ناامید کرد چرا که قصه های فیلم تلویزیونی به هیچ عنوان رضایت مخاطبان را بر نمی انگیزد اما در این بین "دورهمی" با اجرای مهران مدیری توانست با ابتکاری امتحان شده ساعت خوشی را برای مردم در خانه را رقم بزند.

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون خبرگزاری برنا، ایام نوروز همواره برای مدیران شبکه های تلویزیونی فضای رقابتی فشرده و سختی به حساب می آید، شاید تنها در این مقطع است که صداوسیما برخی از خط قرمز های خود را کم رنگ می کند تا مخاطب بیشتری را به پای گیرنده خود بنشاند.

"بیمار استاندارد" در پی مفهموم مغفول مانده

در این میان سریال "بیمار استاندارد" به کارگردانی سعید آقاخانی و نویسندگی بهرام توکلی با یک جین ستاره نام آشنا به بررسی بیماری می پرداخت که در آن رگه هایی از توهم، وسواس و روان پریشی  که در گردابی گیر کرده، به چشم می آمد که مخاطب برای تماشای آن باید قدری طاقت و کاسه صبر چاق می کرد چرا که بهرام توکلی هم مانند آثار سینمایی خود قصه‌ای را برای روایت انتخاب کرده که زیباشناسی تصویر را فقیرانه به مخاطب جلوه داده است.

داستانی که قرار است در نماهای خود گعده و مردابی را روایت کند که یک عده بیمار روحی و روانی در آن برای بهبود شرایط خود تقلای بی‌شماری باید از خود نشان دهند ولی این تلاش و کوشش برای سهولت بخشی و جان‌دادن به زندگی‌ روزمره افراد آنقدر منفعل و کند عمل می کند که دیگر نام ستاره‌هایی همچون بابک حمیدیان، شیلاخداداد، پوریا پورسرخ و.. را مخاطب رد می کند و بیشتر به تفریحات تلویحی خود یعنی آجیل خوردن روی می آورد.

"زعفرونی" نخ نما شده همراه با ایجاد فرصت برای برادرزاده

شبکه دوم سیما با حامد محمدی سریال "زعفرونی" را به تهیه کنندگی عموی خود ایرج محمدی آماده کرده بود تا عدم فعالیت خود در مدیوم سینما را به فراموشی بسپارد و موفقیتی را برای خود رقم بزند و با اقتدار در تلویزیون دوباره به سینما کوچ کند.

اما قصه "زعفرونی" آنقدر برای چشمان مخاطب آشنا و بدیهی است که تماشاگر این سریال تنها با طراحی سوالات عامیانه می تواند سازندگان این سریال را بازخواست کند چرا که اتفاقی نادر و دور از ذهن رخ داده حالا به خودی خود اگر این مسئله را در زمره جل الخالق به حساب بیاوریم باید برای آن سناریو طراحی کنیم تا قصه آبشخور لازم خود را از این اتفاق محال تامین کند ولی نه تنها پر وبال دادن به داستان از یاد رفته بلکه موقعیت هایی را مشاهده می کنیم که در پیشبرد داستان هیچگونه تاثیری ندارند و در کارنامه فیلمسازی حامد محمدی یک گام به عقب یا پسرفت به حساب می آید.

تامین سرمایه ساخت "کلاه قرمزی" آرزوست

ای کاش معاونت سیما درقبال هزینه هایی که صرف سریال سازی کرده‌است حداقل با سازندگان کلاه قرمزی از دروازه سازش وارد می شد تا مخاطب هدف چند نسل گذشته بار دیگر در بحبوبه ایام نوروز با خیالی آسوده حداقل بخشی از خاطرات خود را با عروسک های این مجموعه صرف کند، مطمئنا تامین سرمایه ساخت "کلاه قرمزی" رضایت بخشی از مخاطبان تلویزیون را به همراه می آورد ولی انگار رخ دادن این مسئله برای مخاطبان و دست اندرکاران در نوروز امسال شبیه آرزو بود.

"دورهمی" جسور و تابو شکن

اما سریال "دورهمی"  با اجرای مهران مدیری و نویسندگی امیرمهدی ژوله می کوشد تا با الهام گرفتن از سریالی هندی بتواند با بخش های متنوع بیننده را به سر ذوق بیاورد که تا حدود بسیار زیادی در این زمینه با توجه به سناریو، دکور، حضور مهمانانی نظیر سروش صحت، نیما فلاح و سحر ولدبیگی، امیر آقایی و پشت کردن به تابوهای که سالهاست رخنه به پیکره صداوسیما کرده است چشمان مخاطب را مال خود کند.

حال انتقادی که به برنامه مهران مدیری وارد شده است حاکی از کپی بودن "دورهمی" است هرچند که صرف نت برداری و رجوع به کپی یک موفقیت در نوع خود نکته منفی به حساب نمی آید، چرا که خیلی از برنامه های ترکیبی و آثار نمایشی در تلویزیونی داخلی ملل‌های مختلف منشا فعالیت خود را از کپی کردن می‌گذراند، مدیری این بار با هوشمندی کامل از سبک ساخت سریال سازی خود فاصله گرفته است و در زمین دیگری خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار داده است.

تمام جریان روایی که در "دورهمی" شاهد هستیم از صدر تا ذیل ایرانیزه شده است و دیالوگ هایی که در گفتمان خانوادگی این مجموعه تلویزیونی مشاهده می کنیم برگرفته از زندگی شهروندان ایرانی است. اینکه چرا مدیری سوالاتی نظیر بدترین کارگردان یا بدترین بازیگر چه کسی است را مطرح می کند، حاکی از دفن کردن تعارف‌های مرسوم که هنرمندان در رسانه ها درگیر آن هستند، اشاره دارد، باید به این عزم اندیشیدن تعریف نقد و مطرح کردن انتقاد دست مریزاد گفت چرا که مدیری نمی‌تواند زبان کنایه آمیز خود را کنار بگذارد ولی این بار این بازیگر و کارگردان صاحب نام سبک و قیافه جنس تحلیل های خود از جامعه را به گونه دیگر در معرض دیدگان عموم مخاطبان می گذارد.

اما نگارنده معتقد است که در عصر حاضر دیگر مخاطب به تماشای هر اثرتولید شده نخواهد نشست باید از قصه های زوراردررفته و آب خورده عبور کرد چراکه جسور بودن و پرورش یک موضوع یا ایده به راحتی هرچه تمام تر ضمانتنامه موفقیت را امضا می کند ، همچنین تلویزیون همواره در بحث محافظت و صیانت از برند خود ناموفق بوده است که این مسئله در سال جاری گریبانگیر "کلاه قرمزی" ایرج طهماسب و حمید جبلی و حتی "پادری" محمد حسین لطیفی که سری دوم سریال "دودکش" به حساب می آید ، شده است، باید تنگ نظری ها را فراموش کرد و از کلیشه های تکراری فاصله گرفت و موفقیت دیگران را جسورانه با مقتضیات داخلی به روی آنتن برد.

نظر شما