به گزارش سرویس ورزشی برنا، بی شک یکی از بازیکنانی که هیچ گاه نتوانست حق اش را از این ورزش بگیرد و زحمات زیادی برای جامعه ورزشی انجام داد مرحوم سیروس قایقران بود. این بازیکن متعصب انزلی چی در زمانی پا به عرصه فوتبال گذاشت که تمام بازیکنان بدون هیچ چشم داشتی برای افتخار شهر و کشورشان بازی می کردند و سیروس نیز یکی از این نفرات بود. حالا در هجدهمین سالگرد این بزرگ مرد فوتبال باید یادی کنیم از جوانمردی ها و خاطراتی که برای مردم ایران و همشهریانش به جا گذاشت.
به سراغ تعدادی از اعضای خانواده، دوستان وهم تیمی های قایقران رفتیم تا هر کدام یک جمله درمورد خصوصیات فردی، اخلاقی و ورزشی مرحوم قایقران برای ما بگویند. به سراغ هرکس که رفتیم و درخصوص مرحوم قایقران از او پرسیدیم فقط اشک دیدیم و بیان خاطرات خوب که نشان می داد که چقدر سیروس توانسته است در بین خانواده، دوستان و همشهریانش محبوبیت داشته باشد.
پرویز قایقران در مورد فرزندش سیروس گفت: سیروس خیلی مردمدار بود وحاضر بود از همه چیز خودش برای مردم بگذرد تا آنها را خوشحال کند.
افسانه اسدان، همسر مرحوم قایقران هم گفت: سیروس مردی مهربان و باگذشت بود که علاقه زیادی به فوتبال داشت.
نادرقایقران، برادر سیروس گفت: سیروس در بعد اجتماعی با مردم خوش برخورد و در بعد ورزشی و فوتبال یک اعجوبه واقعی بود.
غفور جهانی، همشهری، دوست وهم تیمی شادروان قایقران در خصوص صفات اخلاقی وفنی وی گفت :سیروس هم از نظرفنی فوتبال وهم از نظر اخلاقی یک مرد نمونه بود که یادو خاطره اش همیشه در دل من ومردم باقی است.
علی پروین سرمربی اسبق تیم ملی ایران نیز در خصوص مرحوم قایقران اظهار داشت: سیروس بچه با حجب و حیایی بود و هرچه به او میگفتیم سرش را بالا نمیکرد و جواب به کسی نمیداد. وقتی خبر فوت او را شنیدم باور کنید یک هفته در شوک بودم و نمیدانستم چطور به انزلی بروم و به چشم خانوادهاش نگاه کنم.
مجید نامجومطلق، همبازی قایقران در تیم ملی درخصوص صفات بارز کاپیتان تیم ملی افزود: من سالهای زیادی در کنار مرحوم قایقران فوتبال بازی کردم. او از نظر فنی استثنای فوتبال ما بود و قابلیتهای بسیار زیادی داشت. اما اگر بخواهم از نظر اخلاقی به ایشان اشاره کنم باید بگویم که سیروس از با معرفتترین فوتبالیستهایی بود که من دیدهام.
مجتبی محرمی دیگر همبازی قایقران در تیم ملی خاطرنشان کرد: سیروس قایقران از نوابغ و نوادر فوتبال ایران بود و از با معرفتترین فوتبالیستهایی بود که من دیدم. سیروس یک انسان به تمام معنا بود و من حدود 10 سال در کنار او بازی کردم. شیرینترین خاطره فوتبالی من هم همراه با مرحوم قایقران رقم خورد چرا که در بازیهای آسیایی پکن در سال 90 میلادی با پاس من یک گل فوقالعاده زد و با همان گل کره جنوبی را بردیم و به فینال رفتیم که در نهایت قهرمان شدیم.
محمد احمدزاده یکی دیگر از دوستان وهمبازیهای این اسطوره فوتبال ایران هم گفت: سیروس قلبا مردم را دوست داشت وظاهر نمایی نمی کرد و برای شادی آنها درتیم ملی وملوان تمام تلاش خود را می کرد.
وی با اشاره به اینکه قایقران تعصب زیادی به تیم ملوان بندرانزلی داشت گفت: قرار بود یک بازی با تیمی در محلات انزلی داشته باشیم و سیروس روز قبل به سر تمرینات تیم حریف رفت ودید تعداد زیادی از بازیکنان حریف کفش ندارند، با هرپولی که داشت شب بازی برای آنها کفش تهیه کرد وپنهانی به دست آنها رساند و خودش فردای آن روز با پای برهنه مقابلشان بازی کرد.
این یکی از خاطراتم بود که نشان از گذشت ووسعت قلب این قهرمان و اسطوره اسبق فوتبال کشورمان دارد.
هجدهمین سالگرد مرحوم سیروس قایقران پنجشنبه 19 فروردین 95 برسرمزارش در کولیور انزلی برگزار می شود.
سیروس قایقران در سال 1356 و در سن 16 سالگی به عنوان یکی از مهره های اصلی در تیم های نوجوانان و جوانان ملوان استعداد خود را به نمایش گذاشت و با مهارت های منحصر به فردش ملوان را به رتبه قهرمانی باشگاه های گیلان رساند.
وی در سال 1363 به تیم ملی دعوت شد و در سال 67 تنها فوتبالیست شهرستانی بود که بازوبند کاپیتانی تیم ملی ایران دربازی مقابل قطر به بازوی او بسته شد.
تیم ملی ایران با کاپیتانی سیروس قایقران در سال 67 به مقام سوم در جام ملت های آسیا دست یافت و در سال 69 پس از 20 سال تیم ملی فوتبال ایران با گل به یاد ماندنی سیروس قایقران در بازی های آسیایی پکن ، قهرمان آسیا شد.
کاپیتانی 21 بازی از 43 بازی رسمی در تیم ملی، قهرمانی جام حذفی کشور، مقام سومی در جام ملت های آسیا 1988 ، قهرمان گروه مقدماتی آسیا با ملوان بندرانزلی و قهرمانی در بازی های آسیایی پکن به همراه تیم ملی در کارنامه کاپیتان اسبق تیم ملی وجود دارد.
سیروس در سال 72 به عنوان بازیکن و سپس مربی به تیم کشاورز تهران و سپس تیم دسته دومی مسعود هرمزگان پیوست.
وی در 17 فروردین سال 77 در راه بازگشت از تعطیلات نوروزی در حالیکه همراه فرزند، همسر و برادر همسرش با اتومبیل خود عازم تهران بود، حوالی امامزاده هاشم در اثر تصادف، به همراه فرزندش (راستین) ،جان به جان آفرین تسلیم کرد.
روحش شاد