صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

۲ مرد شمشیرزن در مشهد زن شوهردار را ربودند

۱۳۹۵/۰۲/۰۱ - ۰۹:۰۴:۴۴
کد خبر: ۳۹۴۷۷۵
مردی وقتی شنید همسر سابقش ازدواج کرده است با همدستی دوستان شمشیرکش‌اش این زن را ربود.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، گروگان زن جوانی است که به خاطر اختلاف‌های جدی خانوادگی از همسرش به نام حمید جدا شد و با برعهده گرفتن حضانت فرزندش به خانه پدری خود برگشت.

مرد جوان نیز با توجه به اتهامی که در یک پرونده قتل متوجه او بود دستگیر و مدتی زندانی شد.

زن جوان یک سال پیش با مردی جوان آشنا شد. آنها با هم ازدواج کردند و همین کافی بود تا سر و کله همسر سابقش پیدا شود.

حمید با آزادی از زندان و اطلاع از این که همسر سابقش به عقد مردی درآمده است  بشدت عصبی شده بود.

مرد جوان با همدستی چند دوست شرور خود به خانه پدرزن سابقش رفت. او و دوستانش با عربده کشی و تهدید شمشیر و چاقو ، زن جوان را ربودند و او را به خانه‌ای در یکی از محلات مشهد بردند.

زن جوان پس از چند ساعت موفق شد از آن خانه فرار کند، اما حمید و دوستانش متوجه شدند و به تعقیب او پرداختند. آنها زن جوان را دوباره با تهدید و توسل به زور سوار خودرو کرده و با خود بردند.

پدر این زن جوان که دچار ترس و اضطراب زیادی شده بود موضوع را به داماد خود اطلاع داد.

فرمانده پلیس خراسان رضوی گفت: مردی 31 ساله با مراجعه به کلانتری 17 مشهد اظهار داشت شوهر سابق همسرش با همدستی دوستان شرور خود همسرش را ربوده‌اند.

سرتیپ بهمن امیری مقدم افزود: با توجه به اهمیت موضوع تحقیقات پلیسی بلافاصله آغاز شد و مأموران پلیس با هدایت سرهنگ بوستانی، فرمانده پلیس مشهد مجرم اصلی پرونده و یکی از همدستانش را ردزنی و دستگیر و زن جوان را از چنگ آنان رها کردند.

وی با اشاره به این مطلب که دو مجرم پرونده با تشکیل پرونده  آدم‌ربایی  به مراجع قضایی معرفی و راهی زندان شدند، گفت: تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

زن جوان پس از ارزیابی در حالی که نگرانی در چهره‌اش موج می‌زد، گفت: چند سال با این مرد زندگی کردم و خیری از او ندیدم. طلاقم را گرفتم و جان خودم و بچه‌ام را آزاد کردم اما دوباره دست از سرم برنداشت.  او و دوستانش مرا ربودند، من از آن خانه فرار کردم. با عجله می‌خواستم خودم را به مغازه همسرم برسانم و از او کمک بگیرم اما حمید و دوستانش مرا پیدا کردند.  با زور و تهدید دوباره سوار خودرویشان شدم.

وی افزود: شوهر سابقم می‌گفت فردا تو را به محضر می‌برم و باید دوباره به عقدم در بیایی. من شوهر دارم و از طرفی به هیچ عنوان حاضر نیستم دوباره با او زندگی کنم.

منبع:رکنا

نظر شما