به گزارش خبرگزاری برنا، هفته سینمای فرانسه با نمایش آثار شاخصی از موج نو سینمای این کشور، با همکاری بخش فرهنگی سفارت فرانسه با مدیریت «جمال اوبیشو» و نیز مرکز زبان فرانسه و توسط «ژان میشل فرودون» Jean-Michel FRODON منتقد فرانسوی و سردبیر سابق مجله معتبر «کایه دو سینما» Cahiers du Cinéma در سالن «سینماتک» موزه هنرهای معاصر تهران برگزار میشود؛ در مراسم افتتاحیه این هفته فیلم، «فرانسوا سِمِنو» François Sénémaud سفیر جدید کشور فرانسه در تهران، «مجید ملانوروزی» مدیر موزه هنرهای معاصر تهران و «امیرحسین سیادت» مدیر «سینماتک» در ساعت 4 بعدازظهر امروز شنبه 4 اردیبهشت ماه جاری (23 آوریل 2016) حضور خواهند داشت.
هفته سینمای فرانسه با نمایش فیلم سینمایی «خون پلید» به کارگردانی «لئو کاراکس» فیلم تأثیرگذار دهه 80 میلادی افتتاح خواهد شد؛ به باور «ژان میشل فرودون» منتقد سرشناس فرانسوی «فرزند موجنو بودن، به معنای نوآور بودن، غیرقابل پیشبینی بودن و مبدع بودن است. و نیز یافتن نیرویی در جهت پیمودن راههای نرفته از بطن عشق به سینما».
«ژان میشل فرودون» گزینش فیلمهای هفته سینمای فرانسه در سالن «سینماتک» موزه هنرهای معاصر تهران را برعهده داشته و شخصا در زمان نمایش آنها، جهت معرفی فیلمها و اداره جلسات نقد و بررسی با مخاطبین حضور خواهد داشت؛ وی همچنین در نشستی ویژه، در مورد اهمیت «جایگاه میراثداران موج نوی فرانسه» به ایراد سخنرانی خواهد پرداخت.
این هفته فیلم با نمایش 6 فیلم مطرح موج نوی سینمای فرانسه از کارگردانان سرشناس فرانسوی همچون؛ «لئو کاراکس»، «کلر دنی»، «فیلیپ فالکون»، «ژان دوایون»، «زاویه بووآ» و «بنوآ ژاکو» با زبان اصلی و زیرنویس فارسی از روزهای 4 تا 7 اردیبهشت ماه جاری (23 تا 26 آوریل 2016) در محل «سینماتک» موزه هنرهای معاصر تهران برگزار خواهد شد و استفاده از این این برنامه هنری برای کلیه علاقهمندان آزاد و رایگان است.
سفیر فرانسه: ایران و فرانسه از پیشینه سینمایی پرباری برخوردار هستند
«فرانسوا سِمِنو» François Sénémaud سفیر جدید کشور فرانسه در ایران، در یادداشتی در این مورد نوشته است؛ برگزاری هفته سینمای فرانسه در ایران توسط سینماتک از بسیاری جهات اتفاقی استثنایی است؛ استثنایی به لحاظ مضمونی، چرا که با تمرکز و تأمل بر وارثین موج نو، مخاطب ایرانی را با نسلی از کارگردانان جدید که در مسیرِ موج نوی محبوب در ایران فیلم میسازند، آشنا میکند؛ استثنایی به لحاظ انتخاب «ژان میشل فرودون» به عنوان منتقدی که در طول سالهای متمادی سردبیر مجله «کایه دو سینما » بوده و با انتخاب فیلمها غنا و معنای خاصی به این برنامه بخشیده است. وی همچنین پذیرفته که علاوه بر معرفی این فیلمها نشستهایی را نیز با مخاطبین داشته باشد؛ و بالاخره استثنایی برای اینکه نمایی جدید از رابطه مستحکمی که سینمای فرانسه و ایران را به هم پیوند زده، ارائه میدهد. ایران و فرانسه هر دو از پیشینه سینمایی پرباری برخوردار و در عشق به سینما با یکدیگر مشترک هستند. بازیگران، کارگردانان و تهیهکنندگان ما میدانند چگونه با یکدیگر همکاری کنند و به این همکاری مشترک علاقهمنداند.
برگزاری هفته سینمای فرانسه نماد زیبایی از رابطه خاص دو کشور است
این دیپلمات فرانسوی همچنین نوشته است: در این فصل بهار، در حالیکه در چارچوب فستیوال جهانی فیلم فجر، سینمای فرانسه در ایران ارج نهاده میشود، برگزاری هفته سینمای فرانسه نماد زیبایی از رابطه خاص میان هنرمندان و مردم دو کشور است. بنابراین بدیهی است که سفارت فرانسه، مرکز زبان فرانسه تهران و انستیتو فرانسه با سینماتک جهت برگزاری این هفته که فرصت بیبدیلی برای تمام علاقمندان سینمای فرانسه در ایران خواهد بود، همکاری میکنند. بسیار خرسندم که این یکی از اولین رویدادهایی است که پس از ورود به ایران در آن حضور خواهم داشت و از این بابت از سینماتک موزه هنر های معاصر تهران کمال تشکر را دارم.
«شهید ثالث» در ایران عهدهدار مسئولیت «موج نو» شد
«ژان میشل فرودون» به مناسبت این هفته یادداشتی به رشته تحریر درآورده و در آن نوشته است: اتفاقی استثنایی در فرانسه و در تمام دنیا رخ داد. در فاصله بین سالهای 1950 تا 1960، بنا به دلایل متعددی (دلایل هنری، سیاسی، اجتماعی، فنی و ...)، سینما یک تحول عمیق را شناخت. این اتفاق همه جا، در آمریکا و ایران، بریتانیای کبیر و ژاپن، در برزیل و روسیه، ایتالیا، لهستان، کانادا، آلمان، سوییس، سوئد ... افتاد ولی در هیچ کجا به اندازه فرانسه، این گونه معروف و مشهود نبوده است. اصطلاح فرانسویِ «موج نو»، در همه جا بعنوان یک مرجع، جای خود را باز نمود و افرادی نظیر؛ «جان کاساوتیس» و «شهید ثالث»، «کارل رایز» و «ناگیسا اوشیما»، «گلوبر روشا» و «مارلن خوتسیف»، «برناردو برتولوچی»، «یرژی اسکولیموفسکی»، «ژیل کارلز»، «راینر فاسبیندر»، «آلن تانر»، «بو ویدربرگ» و ... عهدهدار مسئولیت آن شدند.
«آندره بازن» خط بطلانی بر سینمای سنتی فرانسه کشید
در بخشی دیگری از یادداشت سردبیر سابق مجله معتبر «کایه دو سینما» آمده است: اصطلاحِ «موج نو» در عین اینکه
بسیار معروف و شناخته شده است، یک عامل گمراه کننده نیز هست. این مفهوم در واقع به سه پدیده متفاوت که
همزمان با هم زاده میشوند، اشاره مینماید. اولی، پدیده نسل: در فاصله زمانی 1959 تا 1964، تعدادی از کارگردانهای جوان فرانسوی، نخستین فیلم خود را ساختند. تا پیش از این، قوانینِ سرسخت حرفهای مانع از این
میشدند که کسی، پیش از رسیدن به سنّ خاصی، به موقعیت کارگردانی برسد؛ پس از این دوره نیز، این موضوع هیچگاه به این وسعت دیده نشد. دومین پدیده، مربوط به تعداد کمی از این کارگردانهای جوان میشود، بطور مشخص 5 تن از میان آنها: «ژان لوک گدار»، «فرانسوا تروفو»، «اریک رومر»، «ژاک ریوت» و «کلود شابرول». تمامی آنها عضو هیئت تحریریه «کایه دو سینما» بودند که از ابتدای پیدایش آن در سال 1951، توسط منتقد سرشناس «آندره بازن» خط بطلانی بر سینمای سنتی فرانسه کشید. این 5 نفر، جوان، با استعداد، گستاخ و پر از ایده بودند. آنها ستایشگر سینمایی بودند که از برکت نمایش فیلمهای سینماتک «هانری لانگلوآ» که تماشاگر دائماش بودند آن را بهخوبی میشناختند.
جریانسازی «400 ضربه» تروفو، «پسرعموها» شابرول و «از نفس افتاده» گدار
وی در ادامه این یادداشت نوشته است: آثار بلند اولیه همانند «400 ضربه»ی تروفو، «پسرعموها»ی شابرول و «از نفس افتاده»ی گدار جریانساز شدند. در واقع، اگرچه این افراد که پدیده دوم را تشکیل میدهند نسبت به پدیده نخست (نسل) محدودتر هستند، اما به جنبشی بزرگتر بنام سینمای مدرن تعلق دارند. جنبشی که افرادی نظیر؛ «آلن رنه»، «انیس واردا»، «کریس مارکر»، «ژاک دمی»، «لوک موله» و «ژان دانیل پوله» و ... با وجود اینکه از «کایه دو سینما» نمیآیند، بخشی از آن هستند. موج نو، تحت عنوان یک بازآفرینی مجدد از میزانسن، با نفراتی از «کایه دو سینما» و تعدادی دیگر، به یکی از مهمترین مقاطعِ تاریخ سینما تبدیل شد. این افراد، مدرنیسم را به سینما هدیه دادند، همانطور که کوبیستها و آبسترهها به نقاشی، فاکنر و جویس به ادبیات، شوئنبرگ و استراوینسکی به موسیقیِ کلاسیک.
«موج نو» یک روح و یک انرژی است
این منتقد سرشناس فرانسوی در بخش دیگری از این نقد در مورد «موج نو» نوشته است: این موج نو چیست؟ نه یک مکتب هنری، نه یک سبک، نه یک نسل، بلکه یک روح و یک انرژیست. هر یک از این کارگردانان، با راه منحصر بهفردِ خود، سینمای مدرن را در فرانسه تحقق بخشید. فیلمهای هیچ یک از آنان به یکدیگر شبیه نیست، با این وجود، همگی به این روح وفادار بودند و در عین حال هر کدام انرژی نوآورانه خاص خود را از آن استخراج کردند. برای درک بهتر این موضوع، کافی است نگاهی به فیلمهای آتی آنان بیندازیم. فراموش نکنیم که این انفجار اولیه، تکانها و لرزههایی را به دنبال خواهد داشت که متوقف نخواهند شد، بلکه توسط نسلهای آینده که در دهههای بعدی ظهور خواهند کرد، به حیات خود ادامه میدهد. برنامهای که امروز در سینماتک تهران معرفی میشود، به این افراد اختصاص دارد.
سینما شکنندهترین نوآور است
وی در ادامه این یادداشت سینمایی نوشته است: عمر بالای 50 سالِ موج نو، مرهون شرایطِ مساعد در فرانسه برای وجود یک اکوسیستمِ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. پیدایش و شکوفایی آن، همچنین از برکتِ دلبستگی مرکز ملی سینما در وزارت فرهنگ در سال 1959 و در رأس آن، وزیری نویسنده «آندره مارلو» است که سبب محقق شدنِ کامل نظام کمکرسانی عمومی به آن، شده است. با ظهور تلویزیون، در ابتدا خصوصی و بعدها عمومی، و سپس با کاستهای VHS و DVDها، رسیدن به پروجکشنِ دیجیتال، پخش فیلمها در اینترنت، باید نظامهای پیشین را بیدرنگ اصلاح نمود تا سینما، خصوصاً نوآورترین سینما که در عین حال شکنندهترین نیز هست، نه تنها قربانی این تکامل نشود بلکه از آن منفعت ببرد.
فرزندانِ موج نو، تقلید از آن را خیانت میدانند
در بخشی دیگری از یادداشت «ژان میشل فرودون» آمده است: ولی این طول عمر، همچنین، مدیون وجود نقدی پویا و قابل احترام، به دلیل وجود فستیوالهای پویا (که کن آغازگر آنان بود) کلوپهای سینمایی، توجهی که روشنفکران بزرگ به سینما دارند و حضور فیلمها در برنامههای تحصیلی در تمام سطوح است: همگی برای شکل گیری یک محیط فرهنگی مِساعد تلاش میکنند که سبب میشود برای نسل اول این امکان فراهم شود تا آثارِ جانشینان بعدی خود را که به صورت منظم ظهور میکنند، سال به سال و دهه به دهه، دنبال کنند. اعلانیه موجِ نو همزمان با برنامهریزیهای یادشده که مدام موردِ تجدید نظر قرار میگیرند پاس داشته میشود. فرزندانِ موج نو، از آن تقلید نمیکنند: تقلید از آن را خیانت میدانند. فرزندِ موج نوبودن به معنای نوآوربودن، غیرقابل پیشبینی بودن و مبدع بودن است. این فرزندان در پی این هستند که از بطن عشق به سینما، منابعی را نه برای استنادهای عالمانه و نه برای خودنمایی در جمع بزرگان، بلکه برای یافتن نیرویی در جهت پیشروی و پیمودن راههای جدید، بیابند.
«موریس پیالا» یا «آلن کاوالیه» راههای جدیدی را در موج نو گشودند
سردبیر سابق مجله معتبر «کایه دو سینما» در ادامه یادداشت خود نوشته است: در این برنامه و برنامههای دیگر نظیر آن، به معرفی و شناساندن این کارگردانان پرداخته میشود؛ «بنوآ ژاکو»، و نیز «ژان اوشتاش»، «ژان ماری اشتراب» و «دانیل هولیه»، «فیلیپ گرل»، «آندره تِکین»، «ژاک دوآیون» و «شانتال آکرمن» نسلی را تشکیل دادند که برای اولین بار در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 زمانیکه کارگردانانِ پیرتر، به حق، جلوهگرِ موج نو بودند مشعل را برافروختند، همینطور «موریس پیالا» یا «آلن کاوالیه»، که آنها نیز به نوبه خود، راههای جدیدی را گشودند. سپس در دهه 80 ، نوبت به »کلر دنی» و «لئو کاراکس» و همچنین «الیویه آسایاس» میرسد، پس از آن «گزاویه بووآ» و «فیلیپ فالکون» و نیز «آرنو دپلشن» و «برونو دومون» در دهه بعدی آمدند، «میا هانسن لاو» و همچنین «عبداللطیف کشیش»، «آلن ژیرودی»، «برتراند بونلو»، «فرانسوا اوزون»، «کریستوف هونور» و ... در سالهای 2000 ظهور کردند و نهایتاً نوبت به «کلمنت کوگیتور» در سال 2015 رسید. و همچنان منتظر نفرات بعدی و بعدتر و همچنین فراتر، سینمایی در فرانسه هستیم که زنان در آن حضور پررنگتری دارند.
وی در ادامه این یادداشت سینمایی نوشته است: کسی که فیلمهایی از کارگردانانی که در بالا به آنها اشاره گردید را میبیند، از این همه تنوع در کارگردانی، داستان و روشهای فیلمبرداری، شگفتزده خواهد شد. فیلمهای مستند هم وارثان روحِ جستجوگر موج نو و روشهای بیشماری که تخیّل را به رویاییترین شکلِ ممکن و رئالیسم را به قاطعترین حالت موجود به بازی میگیرند، هستند.
«پس لرزههای» زلزله عظیمِ اولیه موج نو
«ژان میشل فرودون» در پایان این نقد نوشته است: فیلمهای معرفی شده در چارچوب این برنامه، تنها نگاهی اجمالی و مختصر به غنای این «پس لرزههای» زلزله عظیمِ اولیه موج نو را ارائه میدهند. این فیلمها همچنان به دو دلیل در قالب معتبرِ «سینماتک تهران»، در تهران معرفی میگردند. اولین دلیل این است که تمام کارگردانان این فیلمها، حداقل صاحب یک اثر هستند که امروزه در جهان مطر ح است. دوم، و مهمتر اینکه این فیلمها مشتی نمونه خروار هستند که طیِ دههها از سینمای موج نوی فرانسه به جا مانده؛ هر فیلم، اثری جذاب، منحصر به فرد و تأثیرگذار است و هر جلسه نمایش، هدیهای است که به تماشاگران اهدا میشود.
هفته سینمای فرانسه با نمایش فیلم سینمایی «خون پلید» Mauvais Sang به کارگردانی «لئو کاراکس» Leos Carax محصول سال 1986 ساعت 4 بعدازظهر امروز شنبه 4 اردیبهشت ماه جاری (23 آوریل 2016) افتتاح میشود و در ادامه، در ساعت 3 بعدازظهر فیلم سینمایی «نه ترس نه مرگ» S’en fout la mort به کارگردانی «کلر دنی» Claire Denis محصول سال 1989 و همچنین در ساعت 5 بعدازظهر روز یکشنبه 5 اردیبهشت ماه جاری (24 آوریل 2016) فیلم سینمایی «پونت» Ponette به کارگردانی «ژان دوآیون» Jacques Doillon محصول سال 1996 به روی پرده میروند و سپس جلسه نقد و بررسی آن با حضور «ژان میشل فرودون» منتقد فرانسوی و سردبیر سابق مجله معتبر «کایه دو سینما» برگزار میشود.
در ادامه، فیلم سینمایی «ستوان جوان» Le petit Lieutenant به کارگردانی «گزاویه بووآ» Xavier Beauvois محصول سال 2005 همچنین در ساعت 5 بعدازظهر روز دوشنبه 6 اردیبهشت ماه جاری (25 آوریل 2016) به نمایش درمیآید و در روز پایانی نیز در ساعت 3 بعدازظهر فیلم سینمایی «خیانت»La Trahison به کارگردانی «فیلیپ فوکون» Philippe Faucon محصول سال 2005 و همچنین در ساعت 5 بعدازظهر روز سهشنبه 7 اردیبهشت ماه جاری (26 آوریل 2016) فیلم سینمایی «ویلای آمالیا» Villa Amalia به کارگردانی «بنوآ ژاکو» Benoît Jacquot محصول سال 2007 در سالن «سینماتک» موزه هنرهای معاصر تهران به روی پرده میروند و سپس جلسه نقد و بررسی آن با حضور «ژان میشل فرودون» برگزار میگردد.