سرویس اجتماعی برنا/ مهران مصفا
خیلی دور نیست! همین دهه 40 و 50 بود که نوجوانان و جوانان عاشق دوچرخه بودند و اصلا دوچرخه حرفی بیچون چرا بود در خانهها. همین دوچرخههای ساده 26 که صاحبش آن را نوار پیچ سبز میکرد و برایش زنگ میخرید تا دیرینگ دیرینگ صدا بدهد و عابر هشیار شود که دوچرخهای با سرعت کم و حرکتی نرم قرار است از کنارش رد شود. هر از چندگاهی هم دوچرخه را میبرند واز و بست؛ یعنی تمام پیچ و مهرهها را باز کنی و 24 ساعت بخوابانی توی نفت خیس بخورد و بعد دوباره ببندی.
همین میشود که برایمان عادی است که توی فیلم و سریالهای آن زمان ببینم که شخصیتها سوار دوچرخه هستند و تردد میکنند. همین قصههای مجید و صحنههایی که نشان میداد روزگاری اغلب دبیرستانهای ما جایگاهی برای پارک دوچرخه داشتند. اما کم کم ماشین آمد و انقدر جا اشغال کرد و دود به راه انداخت که مجالی برای تنفس دوچرخه در شهر نماند. حتی بچهها هم دیگر کمتر عشق دوچرخه شدند و حالا اغلب دلشان میخواهد یکی از این ماشینهای کوچک شارژی داشته باشند تا مثل بزرگترها ماشین داشته باشند. توی کمتر فیلم و سریالی هم میبینیم که بچهای، نوجوانی یا جوانی سوار دوچرخه شود چون واقعیت این است که کمتر بچهای، نوجوانی یا جوانی سوار دوچرخه میشود!
قرص لاغری و رژیم آدم افکن تاوان فراموشی دوچرخه
دوچرخه فراموش شد تا ما با همکاری هم سوار ماشینهای شخصیمان شویم، گاز بدهیم در سطح شهر و بیخیال از بین رفتن آثار باستانی و بناهای قدیمی و باران اسیدی، ریههامان را پر از دود کنیم و آنقدر دور شویم از پیاده رفتن و رکاب زدن که برای رفع چربیهای اضافه و گوشتهای طبقه شده به قرصهای لاغری و رژیمهای سخت روی بیاوریم و برای پوستهای آویزان و ماهیچههای شُل به انوع و اقسام عملها.
اما قلب و ریه را دیگر نمیشود کاری کرد. برای همین شاید بد نباشد دوباره به فرهنگ استفاده از دوچرخه فکر کنیم تا قرص لاغری. ابوالقاسم رضوانی؛ کارشناس اداره قلب و عروق وزارت بهداشت در این باره به برنا می گوید:« دوچرخه سواری باعث فرح بخشی و کاهش عوارض بیماری های قلبی و عروقی می شود. دوچرخه سورای به صورت جدی و با شادابی سبب سوخت کالری در بدن و در عین حال موجب سلامتی است.»
به گفته رضوانی سوخت 2 هزار کالری در طول هفته سبب می شود تا آسیب هایی که به عروق وارد می شود کاهش یابد و از سکته های قلبی- عروقی و مغری جلوگیری کند. همچنین رکاب زدن دوچرخه برای جوانان سبب می شود تا قلب و عروق و دستگاه تنفس و ماهیچه بیشتر فعالیت داشته باشد. همچنین با توجه به استفاده از فست فود و تغییر تغذیه بچه ها، دوچرخه سواری سبب کاهش چربی بدن و افزایش سلامتی میشود.
این در حالی است که پژوهش ها نشان می دهد کودکان و نوجوانان در حال رشد باید روزی یک ساعت فعالیت بدنی داشته باشند تا دچار عوارض ناشی از کم تحرکی نشوند.
عرف خانم دوچرخه سوار را نمیپذیرد!
بماند از کجا و چگونه، فقط همین را میدانیم که روزگاری شد که خانوادهها فکر کردند ماشین نداشتن یعنی بیکلاسی. البته راهها هم دور شد. مردم از جنوب شهر برای کار رفتند شمال شهر، از شرق به غرب، از غرب به شرق و خلاصه بیوسیله بودن بد مشکلی بود و البته دوچرخه هم وسیلهای نبود که از پس بعد مسافت برآید. این شد که ماشین یکه تاز خیابانها شد. ترافیک و دود و ازدحام کاری کرد که کسانی هم که میتوانستند از دوچرخه استفاده کنند، به حاشیه رانده شوند و دوچرخهها ته انباری خانهها زنگ بزند و از بین بروند.
اوضاع آلودگی که بحرانی شد، تازه عدهای یادشان افتاد که دوچرخه میتواند راهکاری برای کاهش آلودگی هوا باشد و باید آن را از پیستهای دوچرخه به خیابانها بکشانند. ناگفته نماند که دو سه منطقه هم در تهران به ایستگاه دوچرخه مجهز شد اما انگار فرهنگ عمومی بدجور گره خورده است با ماشین و ماشینسواری چون هنوز استقبال از این طرح آنقدر نیست که بقیه مناطق شهر تهران به صورت خود جوش بخواهند ایستگاه دوچرخه داشته باشند. کمتر کارمند و کاسبی را هم میبینم که سوار دوچرخه بشود و تردد کند.
فاطمه آلیا درباره استفاده از دوچرخه به عنوان راهکاری برای بهبود وضعیت تندرستی مردم و کاهش آلودگی هوا به برنا می گوید:« برای رفع ترافیک باید سلسله اقداماتی با توجه به بافت شهری و فرهنگ مردم انجام شود و تنها ترویج دوچرخه به عنوان وسیلهای که آلودگی و ترافیک را کاهش میدهد کارساز نخواهد بود.»
به گفنه این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی استفاده از دوچرخه تجربه ای است که در برخی کشورها جواب داده و در ایرن نیز مقاطعی برای آن برنامه ریزی شد مانند ایجاد راههایی ویژه برای تردد دوچرخه که به دلیل مقطعی بودن آن ادامه نیافت.
نماینده مردم تهران در خانه ملت همچنین آلوده بودن هوا و عدم وجود ایمنی برای دوچرخه سواران را از مهمترین دلایل عدم اقبال مردم برای استفاده از دوچرخه جهت تردد عنوان کرد و ادامه می دهد:« دوچرخه سواران با فرهنگ فعلی رانندگی برای تردد با مشکل مواجه می شوند و باید تمهیداتی اندیشیده شود تا امنیت دوچرخه سواران تامین باشد. »
البته فاطمه آلیا در ادامه با تاکید بر این نکته که تردد در سطح شهر با دوچرخه سوار پیشنهادی برای آقایان است نه بانوان می گوید:« استفاده خانمها از دوچرخه در معابر عمومی تناسب چندانی با فرهنگ عمومی جامعه ما ندارد، اما خوب است که مقدمات و زمینه دوچرخه سواری برای تردد آقایان فراهم شود تا آنها با احساس امنیت از این وسیله استفاده کنند. »
وی معتقد است این امر در فرهنگ ما نیست. اما در چین می بینیم که خانمها از دوچرخه استفاده میکنند و البته در این کشورها زنان به کارهایی چون کارگری و رفته گری و... نیز اشتغال دارند.... ورزش بانوان در پیست های مخصوص دوچرخه سواری میسر است. چراکه ممکن است برخی بانوان طرفدار این امر باشند اما هنجارها، عرف و فرهنگ جامعه نیز باید رعایت شود.
فاطمه آلیا درحالی این سخنان را مطرح میکند که در جامعه ما نیز زنان کارگر بیشماری وجود دارند حتی تعدادی از آنان در ایستگاههای پر از ازدحام و تنش بیآرتی مسئولیت نظم دادن به مسافران را پذیرفتند و به عبارتی تا به حال تنها به عنوان رفتهگر مشغول به کار نشدهاند.
دوچرخهای برای بانوان...
در هر صورت اشکالاتی برای تردد خانمها عنوان شده است از جمله لباس و دوچرخههایی که مناسب تردد بانوی ایرانی و اسلامی نیستند. از همین رو برنا با طراح دوچرخه نیز به گفتوگو نشست. محمد سهرابی، طراح یکی از شرکت های تولید کننده دوچرخه معتقد است؛ درایران دوچرخههای مخصوص بانوان به دلیل نبود سفارش و درخواست، تولید نشده است اما در کشورهایی چون ژاپن، ایتالیا و فرانسه چنین دوچرخههایی در بازار وجود دارد و مورد استفاده قرار میگیرد. دوچرخههای مختص بانوان به شکلی طراحی شدهاند که به جای زین دوچرخه که باعث میشود دوچرخهسوار مجبور باشد در وضعیت تقریبا دشواری برای سوار و پیاده شدن قرار گیرد و در بالاترین قسمت دوچرخه سوار شود که در آن صندلی تعبیه شده است.
به گفنه سهرابی صندلی این دوچرخهها که در اروپا طراحی شده است مانند صندلی ماشین است و شخص میتواند به راحتی روی آن مستقر شود. مانند وقتی که شخص سوار اتومبیل میشود و حالت نشسته دارد و پای خود را روی کلاج و ترمز قرار میدهد، صندلی این دوچرخه نیز تنها نیم متر بالاتر از سطح زمین قرار دارد و رکاب جلوتر از صندلی قرار دارد و شخص لازم نیست مانند دوچرخههای رایج در ارتفاع بایستد.
در هر صورت حرفی به نام دوچرخه به فراموشی سپرده شده است و اگر دوباره زده و احیا شود شاید ما دوباره شهری داشته باشیم با آسمان آبی، زنان و مردان سلامتی که تناسب اندام دارند و پزشکانی که مرتب به افزایش بیماریهای قلبی و عروقی هشدار نمیدهند و البته ریههایی که هر نفس عمیقی ارمغانی از هوای تازهای دارد که روزگاری سرب کابوس همیشگی آن شده بود.