به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ هر سال در ایام ماه مبارک رمضان تلویزیون داخلی فرصتی را پیدا می کند که مخاطب دلزده از خودش را به پای تماشای برنامههای ترکیبی و نمایشی خود برگرداند، در این سالها با پکیجی از این برنامهها مواجه شدهایم که بیشتر چون جایگزینی برای آن وجود نداشته بالاجبار تن به تماشای آنها داده است.
در این بین شاید ساخت سریالهایی که از قصه و موضوع امروزی بهره ببرند وتصویری تر و تمیز به مخاطب خود ارائه دهند را کمتر در سال های گذشته مشاهده کردهایم، چرا که در گذشته جریان روایی خیلی از آثار نمایشی در ایام ماه مبارک رمضان نسبت دقیق و روشنی با این ایام داشت به طوری که مضمون خیلی از این سریالها آغشته به موضوعات دینی، اخلاقی یا تربیتی بود که از واژگان شدگی واژگان گل درشت پرهیز میشد و شعارها را در محاق گرفتار میکردند در چنین فضای مخاطب وقتی سادگی و عدم گول خوردگی از طرف تولیدکنندگان محصولات نمایشی را میدید با آن همسو می شد و تماشای این برنامهها را به هیچ عنوان از دست نمی داد.
«عاری از خلاقیت» جمله ایست که در این سالها آنقدر به برنامه سازان تلویزیون نسبت داده شده است که در خیلی اوقات درصدد مولفگری خود برآمدند و داعیه دار خلاقیت و نبوغی هستند که تنها مربوط به استفاده از چهره های آشنا شده است. ای کاش صداوسیما محصولی را در خور دم و دستگاه خودش حداقل به مردم ارائه دهد زیرا زمانی که به کارمندان پیوسته و غیرپیوسته یا پیمانکار صداوسیما نگاه میکنیم واقعا دود از سرمان بلند می شود که چطور با نقش آفرینی این همه نیروی انسانی در محدوده ارضی جام جم باید تلویزیون قافیه بازی را به راحتی هرچه تمامتر به شبکه های ترکیه ای و ... ببازد.
حالا شاهد چند سریال نمایشی با نامهایی نظیر چرخ و فلک، پادری، کشیک قلب و برادر در ایام مبارک رمضان هستیم که در آن با دوجین بازیگر نام آشنا و کارگردان هایی که در این سالها همواره در تلویزیون فرصتی برای قدعلم کردن به آنها داده شده، یا برنامه "ماه عسل " که همواره با آن دکور عظیم و عجیب و غریب در مقابل چشمان مخاطب خودنمایی میکند و موضوعاتی را چاشنی صدر تا ذیل برنامههای خود میکند که احساس مخاطب را برمیانگیزد و به نوعی با او قائل به نگاه خاصی به پیشبرد حوادث و عافیت طلبی در زندگی جاری مردم است، البته جنس نگاه "ماه عسل" و افسوس های احسان علیخانی در این سالها برخی اوقات با انتقادهایی روبرو بوده است ولی در مجموع به وی بابت اجرا، پرداخت، پلی بکها و انتخاب مهمان ها باید نمره قبولی داد، چرا که دغدغه های ماه عسل وی را بیشتر شبیه یک مددکار اجتماعی در صداوسیما کرده است.
روی سخن نگارنده با مدیرانی است که ظرف چند روز یا یک هفته گذشته در ساختمان شیشه ای صاحب منصب و مقام شدند، امید است که تنها در عدم پخش "ربنا"ی محمدرضا شجریان شاهد نشانههایی از مدیریت های زیربنایی و روبنایی شما نباشیم و برنامه هایی را در این 30 روز تماشا کنیم که بعدها از معطوف سازی ساعت های روزانه خودمان نسبت به آن برخود لعنت نفرستیم.
"لطفا آبروداری کنید"