صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

توصیه های اخلاقی امام خمینی (ره) درباره ماه رمضان

۱۳۹۵/۰۳/۲۳ - ۰۹:۳۱:۱۷
کد خبر: ۴۱۶۱۳۵
یکی از مهم ترین متون اخلاقی پیرامون ماه مبارک رمضان، جهاد اکبر حضرت امام خمینی (ره) است که بخشهایی از آن به مناسبت این ماه مبارک، منتشر می شود.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، بخش های  توصیه های اخلاقی مربوط به ماه مبارک رمضان در اثر ارزشمند "جهاد اکبر" امام خمینی (ره) به شرح زیر است:

طبق فرمایش حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به حسب خطبه اى که به آن حضرت منسوب است، همه بندگان در ماه مبارک رمضان به مهمانى خداوند تعالى دعوت شده اند و مهمان پروردگار خود می باشند. آنجا که می فرماید: «ایّها الناس، إنه قد اقبل الیکم شهر الله ... وقد دُعیتم فیه إلى ضیافة الله». مردم ماه خدا به سوى شما روى آورد ... و شما در این ماه به مهمانى خدا خوانده شدید.(1)

شما در این چند روزى که به ماه مبارک رمضان مانده به فکر باشید؛ خود را اصلاح کرده توجه به حق تعالى پیدا نمایید؛ از کردار و رفتار ناشایسته خود استغفار کنید؛ اگر خداى نخواسته گناهى مرتکب شده اید، قبل از ورود به ماه مبارک رمضان توبه نمایید؛ زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهید. مبادا در ماه مبارک رمضان از شما غیبتى، تهمتى، و خلاصه گناهى، سربزند، و در محضر ربوبى با نعم الهى و در مهمانسراى بارى تعالى آلوده به معاصى باشید.

شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالى دعوت شده اید: «دُعیتم فیه إلى ضیافة الله» خود را براى مهمانى باشکوه حضرت حق آماده سازید. لااقل به آداب صورى و ظاهرى روزه پایبند باشید. (آداب حقیقى باب دیگرى است که به زحمت و مراقبت دایم نیاز دارد.)

معناى روزه فقط خوددارى و امساک از خوردن و آشامیدن نمی باشد؛ از معاصى هم باید خوددارى کرد. این از آداب اولیه روزه می باشد که براى مبتدی هاست. (آداب روزه براى مردان الهى که می خواهند به معدن عظمت برسند غیر از این می باشد.) شما حداقل به آداب اولیه روزه عمل نمایید؛ و همان طور که شکم را از خوردن و آشامیدن نگه می دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز دارید. از هم اکنون بنا بگذارید که زبان را از غیبت، تهمت، بدگویى و دروغ نگه داشته، کینه، حسد، و دیگر صفات زشت شیطانى را از دل بیرون کنید. اگر توانستید، انقطاع إلى الله حاصل نمایید؛ اعمال خود را خالص و بی ریا انجام دهید؛ از شیاطین انس و جن منقطع شوید؛ لیکن به حسب ظاهر از رسیدن و دست یافتن به چنین سعادت ارزنده اى مأیوس می باشیم؛ اقلا سعى کنید روزه شما همراه با محرمات نباشد.

در غیر این صورت اگر روزه شما صحیح شرعى باشد، مقبول الهى نبوده و بالا نمی رود. بالا رفتن عمل و مقبولیت آن، با صحت شرعى خیلى تفاوت دارد. اگر با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییرى پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقى نکرد، معلوم می شود روزه اى که از شما خواسته اند محقق نشده است؛ آنچه انجام داده اید روزه عامه حیوانى بوده است.

تصمیم بگیرید لااقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید؛ از گفتار و کردارى که خداوند تبارک و تعالى راضى نیست اجتناب ورزید.

در این ماه شریف، که به مهمانسراى الهى دعوت شده اید، اگر به حق تعالى معرفت پیدا نکردید یا معرفت شما زیادتر نشد، بدانید در ضیافة الله درست وارد نشدید و حق ضیافت را به جا نیاوردید. نباید فراموش کنید که در ماه مبارک، که «شهر الله» می باشد و درهاى رحمت الهى به روى بندگان باز است و شیاطین و اهریمنان- به حسب روایت-(2) در غل و زنجیر به سر می برند، اگر شما نتوانید خود را اصلاح و مهذب نمایید، نفس اماره را تحت مراقبت و کنترل خود درآورید، هواهاى نفسانیه را زیر پا گذاشته علاقه و ارتباط خویش را با دنیا و مادیت قطع کنید، بعد از پایان یافتن شهر صیام مشکل است بتوانید این مسائل را به مرحله عمل درآورید.

بنابراین، از فرصت استفاده کنید و پیش از آنکه این فیض عظمى سپرى گردد، در مقام اصلاح، تزکیه و تصفیه امور خود برآیید؛ خود را براى انجام وظایف ماه صیام آماده و مهیا سازید.

«صبغة الله»(3) مقابل صبغه شیطان است. و کسى که دنبال هواى نفس رفت و از شیطان متابعت کرد، بتدریج به صبغه او درمی آید. شما تصمیم بگیرید لااقل در این یک ماه از خود مراقبت به عمل آورید؛ از گفتار و کردارى که خداوند تبارک و تعالى راضى نیست اجتناب ورزید. از هم اکنون در همین مجلس با خداى خود عهد ببندید که در ماه مبارک رمضان از غیبت، تهمت، و بدگویى نسبت به دیگران، خوددارى کنید. زبان، چشم، دست، گوش، و سایر اعضا و جوارح، را تحت اراده خود درآورید.

اعمال و اقوال خود را مراقبت نمایید، شاید همین عمل شایسته موجب گردد که خداوند تبارک و تعالى به شما توجه فرموده توفیق عنایت کند؛ و پس از سپرى شدن شهر صیام که شیاطین از زنجیر رها می گردند شما اصلاح شده باشید و دیگر فریب شیطان را نخورید و مهذب گردید.

باز تکرار می کنم تصمیم بگیرید در این سى روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش، و همه اعضا و جوارح خود باشید، و دائما متوجه باشید این عملى که می خواهید انجام دهید، این سخنى که می خواهید بر زبان آورید، این مطلبى که دارید استماع می کنید، از نظر شرع چه حکمى دارد؟ این آداب اولى و ظاهرى صوم است؛ اقلا به این آداب ظاهرى صوم پابند باشید. اگر دیدید کسى می خواهد غیبت کند، جلوگیرى کنید و به او بگویید ما متعهد شده ایم که در این سى روز رمضان از امور محرمه خود دارى ورزیم. و اگر نمی توانید او را از غیبت باز دارید، از آن مجلس خارج شوید؛ ننشینید و گوش کنید. مسلمین باید از شما در امان باشند. کسى که دیگر مسلمانان از دست و زبان و چشم او در امان نباشند، در حقیقت مسلمان نیست(4)؛ مسلمان ظاهرى و صوری می باشد؛ لا اله الاّ الله صورى گفته است.

اگر خداى نخواسته، خواستید به کسى جسارت کنید، اهانت نمایید، مرتکب غیبت شوید، بدانید که در محضر ربوبى هستید؛ مهمان خداى متعال می باشید، و در حضور حق تعالى به بندگان او اسائه ادب می کنید؛ و اهانت به بنده خدا اهانت به خداست. اینان بندگان خدا هستند؛ خصوصا اگر اهل علم بوده در صراط علم و تقوى باشند. گاهى می بینى که انسان به واسطه این امور به جایى می رسد که در وقت مرگ خدا را تکذیب می کند! آیات الهى را منکر می گردد: «ثُمَّ کانَ عاقبةُ الّذین أساؤا السّواى أن کَذَّبوا بآیاتِ اللّه و کانوا بها یَسْتَهْزِؤن» سپس سرانجام کار آنان که کردار زشت مرتکب شدند این شد که آیات خدا را تکذیب کردند و بر آن فسوس کردند.(5)

این امور بتدریج واقع می شود. امروز یک نظر غیر صحیح، فردا یک کلمه غیبت، و روز دیگر اهانتى به مسلمان و ... کم کم این معاصى در قلب انباشته می گردد، و قلب را سیاه کرده انسان را از معرفة الله باز می دارد؛ تا به آنجا می رسد که همه چیز را انکار کرده حقایق را تکذیب می نماید.

طبق بعضى آیات، به تفسیر برخى از روایات، اعمال انسان به رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) عرضه می شود و از نظر مبارک آنان‏ می گذرد. چنانکه آیه 105 سوره توبه اشاره دارد: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إلى‏ عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ».( و اى پیغمبر بگو [هر چه مى‏ خواهید] انجام دهید. خدا و رسول خدا و مؤمنین اعمال شما را مى ‏بینند و به زودى برگردانده مى ‏شوید به سوى خداى داناى پنهان و آشکار، پس خبر دهد شما را به آنچه مى‏ کردید.) و أبو بصیر از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود:

«تُعرض الأعمال على رسول الله، صلّى الله علیه و آله أعمال العباد کلّ صباح أبرارها و فجّارها فاحذروها. و هو قول الله تعالى «إعْمَلُوا فَسَیَرَى اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ». اعمال بندگان، نیکوکار و بدکار، در هر بامداد بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عرضه مى‏ شود. پس بر حذر باشید. همین است معناى کلام خداوند بلند مرتبه: «إعْمَلُوا فَسَیَرَى اللهُ عملکم و رسولُه».(6)

وقتى که آن حضرت به اعمال شما نظر کنند و ببینند که از خطا و گناه انباشته است، چه قدر ناراحت و متأثر می گردند؟ نخواهید که رسول خدا ناراحت و متأثر شوند؛ راضى نشوید که قلب مبارک آن حضرت شکسته و محزون گردد. وقتى آن حضرت مشاهده کند که صفحه اعمال شما مملو از غیبت و تهمت و بدگویى نسبت به مسلمان می باشد و تمام توجه شما هم به دنیا و مادیت است و قلوب شما از بغض، حسد، کینه و بدبینى به یکدیگر لبریز شده، ممکن است در حضور خداى تبارک و تعالى و ملائکة الله خجل گردد که امت و پیروان او نسبت به نعم الهى ناسپاس بوده و این گونه افسار گسیخته و بی پروا به امانات خداوند تبارک و تعالى خیانت می کنند.

فردى که به انسان مربوط است، اگر چه نوکر انسان باشد، اگر خلافى مرتکب شد، مایه خجلت انسان می گردد. شما مربوط به رسول الله (صلی الله علیه وآله) هستید، به آن حضرت برمی خورد، بر ایشان گران می آید؛ ممکن است خداى نخواسته شما را نفرین کند. راضى نشوید که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السّلام)، نگران و محزون گردند.

قلب انسان مانند آینه صاف و روشن است، و بر اثر توجه فوق العاده به دنیا و کثرت معاصى کدر می شود؛ ولى اگر انسان لا اقل صوم را برای حق تعالى خالص و بی ریا انجام دهد (نمی گویم عبادات دیگر خالص نباشد، همه عبادات لازم است خالص و بی ریا انجام گیرد) این عبادت را که اعراض از شهوات، اجتناب از لذات، و انقطاع از غیر خداست در این یک ماه بخوبى انجام دهد، شاید تفضل الهى شامل حال او شده آینه قلبش از سیاهى و کدورت زدوده گردد؛ و امید است که او را از عالم طبیعت و لذات دنیوى منحرف و منصرف سازد؛ و آن گاه که می خواهد وارد «شب قدر» شود، نورانیتهایى که در آن شب براى اولیا و مؤمنین حاصل می شود به دست آورد.

و جزاى چنین روزه اى خداست؛ چنانکه فرموده است: «الصّوم لی و انا أجزى به».(7) چیز دیگر نمی تواند پاداش چنین روزه اى باشد. جنات نعیم در مقابل روزه او بی ارزش بوده و نمی تواند پاداش آن به حساب آید.

مهمان باید لااقل میزبان را بشناسد و به مقام او معرفت داشته باشد، و به آداب و رسوم مجلس آشنا بوده و سعى کند عملى بر خلاف اخلاق و نزاکت از او سرنزند.

ولى اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از غذاها ببندد و به غیبت مردم باز کند و شبهاى ماه مبارک رمضان، که مجالس شب نشینى گرم و دایر بوده وقت و فرصت بیشترى است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزى عاید او نمی شود و اثرى بر آن مترتب نمی گردد.

بلکه چنین روزه دارى آداب مجلس مهمانى حق را رعایت نکرده، حق ولی نعمت خود را ضایع نموده است- ولی نعمتى که پیش از آفرینش انسان، همه گونه وسایل زندگى و آسایش را براى او فراهم کرده؛ اسباب تکامل را تهیه دیده است؛ انبیا را براى هدایت فرستاده؛ کتابهاى آسمانى نازل فرموده است؛ براى رسانیدن انسان به معدن عظمت و نور قدرت‏ داده؛ عقل و ادراک عنایت کرده؛ کرامتها فرموده است، و اکنون از بندگانش دعوت به عمل آورده که به مهمانخانه او وارد شده بر خوان نعمت او بنشینند، و شکر و سپاس حضرتش را تا آنجا که از دست و زبان آنان برمی آید ادا نمایند.

آیا صحیح است که بندگان از خوان نعمت او بهره مند گردند، از وسایل و اسباب آسایشى که در اختیار آنان قرار داده استفاده کنند، و با مولى و میزبان خود مخالفت ورزند و بر ضد او قیام نمایند؟ اسباب و وسایلى که او به آنان ارزانى داشته علیه او و بر خلاف خواست او به کار برند؟ آیا این ناسپاسى و نمک ناشناسى نیست که انسان سر سفره مولاى خویش بنشیند، و با اعمال و کردار گستاخانه و بی ادبانه خود نسبت به میزبان محترم که ولی نعمت او می باشد اهانت و جسارت کند، کارهایى را که نزد میزبان زشت و قبیح است مرتکب گردد؟

مهمان باید لااقل میزبان را بشناسد و به مقام او معرفت داشته باشد، و به آداب و رسوم مجلس آشنا بوده و سعى کند عملى بر خلاف اخلاق و نزاکت از او سرنزند. مهمان خداوند متعال باید به مقام خداوندى حضرت ذى الجلال عارف باشد- مقامى که ائمه علیهم السّلام، و انبیاى بزرگ الهى همیشه دنبال معرفت بیشتر و شناخت کامل آن بوده اند و آرزو داشتند که به چنین معدن نور و عظمتى دست یابند. «و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها إلیک، حتّى تخرقَ أبصارُ القلوب حجب النّور فتصل إلى معدن العظمة».

ضیافة الله همان «معدن عظمت» است. خداوند تبارک و تعالى براى ورود به معدن نور و عظمت از بندگانش دعوت فرموده است، لیکن بنده اگر لایق نباشد نمی تواند به چنین مقام با شکوه و مجللى وارد گردد. خداوند تعالى بندگان را به همه خیرات و مبرّات و بسیارى از لذات معنوى و روحانى دعوت فرموده است، ولى اگر آنان براى حضور در چنین مقامات عالیه اى آمادگی نداشته باشند، نمی توانند وارد آن شوند.

با آلودگی هاى روحى، رذایل اخلاقى، معاصى قلبیه و قالبیه، چه گونه می توان در محضر ربوبى حضور یافت و در مهمانسراى رب الارباب که «معدن العظمة» می باشد وارد شد؟ لیاقت می خواهد؛ آمادگى لازم است. با روسیاهی ها و قلبهاى آلوده که به حجابهاى ظلمانى پوشیده شده است این معانى و حقایق روحانى را نمی توان درک کرد. باید این حجابها پاره گردد و این پرده هاى تاریک و روشنى که بر قلبها کشیده شده و مانع وصال إلى الله گردیده کنار رود، تا بتوان در مجلس نورانى و با شکوه الهى وارد شد.

________________________

پی نوشت:

1. وسائل الشیعه، ج 7، ص 227

2. وسائل الشیعة، ج 7، ص 224

3. «رنگ خدایى». برگرفته از آیه 138 سوره بقره: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّه صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ».

4. اصول کافى، ج 3، ص 331

5. روم، 10

6. اصول کافى، ج 1، ص 318

7. فروع کافى، ج 4، ص 63

نظر شما