صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

حسین نقاشی:

اصلاح طلبان از سال ۸۴ درس گرفتند/ زمانی‌که حزبی وجود نداشته باشد، نمایندگان پاسخگو مردم نخواهند بود

۱۳۹۵/۰۳/۲۷ - ۰۹:۲۸:۰۴
کد خبر: ۴۱۷۸۴۱
حسین نقاشی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی گفت: اتفاقات در سال 84 باعث که اصلاحات از آن درس بگیرند و به یک اتفاق نظر برسند.

در انتخابات 7 اسفند جدا از نتیجه ای که به دست آمد یک اتفاق مهم دیگری نیز رخ داد. در این دوره احزاب نقش پر رنگ تری نسبت به گذشته داشتند و به نوعی صحنه گردان این دوره از انتخابات بودند. در جبهه اصلاحات گردهمایی احزاب اصلاح طلب و تشکیل شورای عالی اصلاح طلبان باعث شد که بر خلاف گذشته آنها بتوانند اکثریت آرا را بدست آورند و در کلان شهر تهران پیروز و یکه تار کارزار انتخابات باشند.

حسین نقاشی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در گفتگو با خبرگزاری برنا درباره نقش آفرینی اصلاح طلبان  و شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات و همچنین محوریت رئیس دولت اصلاحات در جریان نقش آفرینی سیاسی سخن می گوید.

در این دوره از انتخابات شاهد بودیم که اصلاح طلبان به یک اجماع رسیدند ، آیا اتفاقات در سال‌های گذشته باعث همگرایی آنها شد؟

اصلاح طلبان در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی فضای حاکم در سال 92 را سر لوحه کار خودشان قرار دادند  که درسی  از سال 84 بود. در آن سال تعدد کاندیداها در میان اصلاح طلبان باعث شد رای آنها شکسته شود که خود این امر باعث ظهور آقای احمدی نژاد شد. در سال 92 اصلاح‌طلبان مجددا پا به عرصه گذاشته بودند و پیروزی آقای روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز به یک مدل انتخاباتی و سیاسی برای کشور تبدیل شد . همچنین با استفاده از یک الگوی مثبت در سال 94  پیروزی برای اصلاح طلبان در انتخابات مجلس رقم خورد.

یادمان نرود شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان که به پیشنهاد رییس دولت اصلاحات در کنار شخصیت ها و افراد مستقلی از اصلاح طلبان  به وجود آمد و سامان دهی شد، نقش پررنگی بود. آنچه مسلم است، نیروهای حزبی در بخش های مختلف ستاد ائتلاف اصلاح طلبان و حامیان دولت نقش پر رنگی در پیروزی انتخابات 7 اسفند و مرحله دوم انتخابات در دهم اردیبهشت ماه داشتند .

- از نظر شما چرا  مردم ایران ازفعالیت در کار حزبی استقبال نمی کنند؟

مردم ایران به دوعلت از کار حزبی استقبال نمی کنند، دلیل نخست آن به اتفاقات تاریخی که در ده های بیست و سی در کشور به وقع پیوست، باز می گردد.  در آن دوران احزاب به جای آنکه مدافع منافع ملی کشور باشند خودشان را همراه با منافع ایدئولوژیک که عمدتا خارج از چارچوب های ملی بود، تعریف می کردند. همچنین نمونه بارز این جریان  حزب توده است که در زمان ملی شدن صنعت نفت و حتی در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی به واسطه ارتباطی که با اتحادیه جماهیر شوروی داشت، سیاست های حزبی خود را به جای اینکه بر مدار منافع ملی تعریف کند بر منافع ایدئولوژیکی که از سوی اتحادیه جماهیر شوروی تبلیغ و ترویج می شد، تنظیم کرد و این به عنوان یک عامل در ذهنیت مردم تاثیر منفی داشت.

 علت دیگر آن به زمان پهلوی باز می گردد. دو حزب فعال در آن دوران به جای اینکه مدافع اقشار مختلف مردم باشند و در جهت تقویت آن گام بردارند به سود پهلوی‌ها حرکت کردند و عملا منافع مردم در برنامه هایشان لحاظ  نمی شد.

در اوایل دهه پنجاه نیز که به دستور محمدرضا پهلوی دو حزب یکی شدند، این احزاب نیز منافع مردم را در برابر حکومت پیگیری نمی کردند، همین امر باعث شد یک ذهنیت منفی در مردم به وجود آید که هر فردی که وارد حزب می شود برخواسته از جامعه مدنی، مطالبات لایحه ها و اقشار مختلف مردم نیست و تنها مدافع حقوق حکومت است.

 به لحاظ سیاسی نیز احزاب به جای اینکه نماینده مردم باشند به دنبال قدرت هستند و همین امر باعث می شود ذهنیت منفی در جامعه ایجاد شود. اما نکته مهم تر آن است تا زمانیکه مردم تصور کنند، اگر در عرصه های سیاسی فعالیت کنند امنیت لازم را نخواهند داشت و از لحاظ شغلی و  قضایی با مشکل مواجه می شوند از حضور در فعالیت های حزبی سر باز می زنند.

- مشکل عمده بر سر راه احزاب  در ایران چیست؟

متاسفانه ما مشکل عدم شفافیت در برخی قوانین داریم. ما باید انتخاباتمان را مبتنی بر فعالیت حزبی برگزار و جایگاه آن را در قانون کشور مشخص کنیم. متاسفانه در حال حاضر چنین اتفاقی در کشور رخ نمی دهد.

- به نظر شما نمی خواهند یا امکانات آن فراهم نیست؟

 در مورد افرادی که وارد حزب می شوند اولین نکته این است که با کار جمعی مواجه می شوند و این اقدام در مقابل تفکرات فردی است که به طور تاریخی در ذهن مردم ما جا دارد.

احزاب فرآیند امور را  در عرصه سیاسی شفاف می کنند. کسی که عضو حزب است در صورت بدست آوردن قدرت، باید در چارچوب شعارهای حزبی فعالیت و عمل کند و پس از پایان دوره نمایندگی پاسخگوی حزب و مردم باشد. زمانیکه افراد در چارچوب فعالیت حزبی قرار می گیرند به یک ضوابط تشکیلاتی و سیاسی خاصی ملزم می شوند، یعنی موظف هستند چارچوب ها را رعایت کنند. طبیعتا همچین ساختاری و شرایطی منجر می شود که افراد منظم و با صداقت باشند.

 

 

نظر شما